هله بحری شو و در رو مکن از دور نظاره
که بود در تک دریا کف دریا به کناره
چو رخ شاه بدیدی برو از خانه چو بیذق
رخ خورشید چو دیدی هله گم شو چو ستاره
چو بدان بنده نوازی شدهای پاک و نمازی
همگان را تو صلا گو چو مؤذن ز مناره
تو در این ماه نظر کن که دلت روشن از او شد
تو در این شاه نگه کن که رسیدهست سواره
نه بترسم نه بلرزم چو کشد خنجر عزت
به خدا خنجر او را بدهم رشوت و پاره
کی بود آب که دارد به لطافت صفت او
که دو صد چشمه برآرد ز دل مرمر و خاره
تو همه روز برقصی پی تتماج و حریره
تو چه دانی هوس دل پی این بیت و حراره
چو بدیدم بر سیمش ز زر و سیم نفورم
که نفور است نسیمش ز کف سیم شماره
تو از آن بار نداری که سبکسار چو بیدی
تو از آن کار نداری که شدستی همه کاره
همه حجاج برفته حرم و کعبه بدیده
تو شتر هم نخریده که شکستهست مهاره
بنگر سوی حریفان که همه مست و خرابند
تو خمش باش و چنان شو هله ای عربده باره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی روحانی و عشق به زیبایی میپردازد. شاعر به شنونده میگوید که از دور نظاره کند و به دریا و عظمت آن فکر کند. او به زیبایی شاه و خورشید اشاره میکند و از دیگری میخواهد که از خانه بیرون بیاید و مانند ستارهها درخشان باشد. همچنین، شاعر به اهمیت نواختن و عبادت اشاره دارد و میگوید که دل باید از نور عشق روشن شود.
شاعر به قدرت و عزت اشاره کرده و میگوید که حتی در برابر تهدیدات نباید ترسید. در ادامه، او به لطافت آب و چشمهها مثال میزند و خواهان درک عمیقتری از لذتها و هوسهای دل است. شاعر در نهایت به وضعیتی انتقادی از افرادی که در حال مستی و بیخبری هستند اشاره میکند و به شنونده سفارش میکند که در برابر این فضا خموش باشد و آرامش را حفظ کند.
هوش مصنوعی: به خودت بیا و از دور نظاره نکن. وارد کار شو و به عمق احساسات خودت برو، زیرا در دریا هر کسی در کنار ساحل نمیتواند عمق آن را درک کند.
هوش مصنوعی: زمانی که چهره پادشاه را دیدی، بدان که باید از خانه خارج شوی. وقتی چهره خورشید را میبینی، باید شتابزده بروی، مانند ستارهای که در آسمان ناپدید میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که به بندگان خود لطف میکنی و آنها را نوازش میکنی، به پاکی و درستی میرسند و تو مانند مؤذنی که از مناره اذان میگوید، آن را به دیگران اعلام کن.
هوش مصنوعی: در این ماه به اطرافت نگاه کن که دل تو پر از نور شده است. همچنین به این پادشاه توجه کن که با شکوه و قدرت آمده است.
هوش مصنوعی: نه میترسم و نه میلرزم وقتی که خنجر بزرگی به من نشان داده میشود. به خدا قسم، اگر خنجر او را به من بدهند، من با آن رشوه میدهم و آن را از دست میدهم.
هوش مصنوعی: آب چگونه میتواند به نرمی و لطافت وصفی باشد که میتواند دو صد چشمه را از دل سنگهای مرمر و خارا بیرون آورد؟
هوش مصنوعی: تو هر روز در حال شادی و سرگرمی هستی، اما نمیدانی که دل چگونه به دنبال عشق و احساسات واقعی است.
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و طلا و نقرهاش را دیدم، محبت و عشق به او در من زنده شد. چون بویی که از دستهای سیمینش به مشام میرسد، مرا شیفته و مجذوب خود میکند.
هوش مصنوعی: تو باری بر دوش نداری که مانند یک درخت سبکتر باشد و از آن کارها هم دوری که به همه کارها پرداختهای.
هوش مصنوعی: همه زائران رفتهاند تا حرم و کعبه را ببینند، اما شتر من که برای سفر آماده بود، به دلیل خرابی و نقصی که دارد، خریده نشده است.
هوش مصنوعی: به دوستانت نگاه کن که همه گیج و نابسامان هستند، تو آرام بمان و همانطور رفتار کن. نه اینکه شلوغ کنی و بیخود چرخ بزنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.