یا رب چه کس است آن مه یا رب چه کس است آن مه
کز چهره بزد آتش در خیمه و در خرگه
اندر ذقن یوسف چاهی چه عجب چاهی
صد یوسف کنعانی اندر تک آن خوش چه
آخر چه کند یوسف کز چاه بپرهیزد
کو دیده ربودستش و آن چاه میان ره
آن کس که ربود از رخ مر کاه ربایان را
انصاف بده آخر با او چه کند یک که
زنهار نگهدارید زان غمزه زبانها را
کو مست بود خفته از حال همه آگه
شطرنج همیبازد با بنده و این طرفه
کاندر دو جهان شه او وز بنده بخواهد شه
جان بخشد و جان بخشد چندانک فناها را
در خانه و مان افتد هم ماتم و هم آوه
او جان بهاران است جانهاست درختانش
جانها شود آبستن هم نسل دهد هم زه
هر آینه کو بیند شمس الحق تبریزی
هم آینه برسوزد هم آینه گوید خه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
با زر غم و بیزر غم آخر غم با زر به
چون راهروی باری راهی که برد تا ده
بشنو سخن یاران بگریز ز طراران
از جمع مکش خود را استیزه مکن مسته
آدم ز چه عریان شد دنیا ز چه ویران شد
[...]
ای زن صفت از عشقش تا چند سخن گویی
این راه نگردد طی بی همت مردانه
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.