ای سر مردان برگو برگو
وی شه میدان برگو برگو
ای مه باقی وی شه ساقی
جان سخن دان برگو برگو
قبله جمعی شعله شمعی
قصه ایشان برگو برگو
ای همه دستان ساقی مستان
راز گلستان برگو برگو
هم همه دانی هم همه جانی
خواجه دیوان برگو برگو
آب حیاتی شاخ نباتی
نکته جانان برگو برگو
غم نپذیری خشم نگیری
ای دل شادان برگو برگو
خسرو شیرین بنشین بنشین
راه سپاهان برگو برگو
دل بشکفتی خیلی و گفتی
باز دو چندان برگو برگو
آن می صافی جام گزافی
درده و خندان برگو برگو
یار ربابی هر چه که یابی
حرمت ایمان برگو برگو
نی بستیزی نی بگریزی
بیسر و پایان برگو برگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و فراخوانی انسانهای بزرگ و تأثیرگذار میپردازد. شاعر از "شه میدان" و "مه باقی" صحبت میکند و به نوعی دعوت به توجه به بینظیرها و زیباییهای زندگی میکند. او ادعا میکند که در دل جمعی، شادی و عشق نهفته است و به شگفتیهای زندگی اشاره میکند. همچنین به رازها و نکات پنهان زندگی اشاره کرده و بر لزوم غمngrزی و نگرانی تأکید میکند. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که باید به شکوفایی دل و روح پرداخته و از زیباییها و مواهب زندگی لذت برد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.