تا که درآمد به باغ چهره گلنار تو
اه که چه سوز افکند در دل گل نار تو
دود دل لالهها ز آتش جان رنگ تو
پشت بنفشه به خم از کشش بار تو
غنچه گلزار جان روی تو را یاد کرد
چشم چه خوش برگشاد بر هوس خار تو
سوسن تیغی کشید خون سمن را بریخت
تیغ به سوسن کی داد نرگس خون خوار تو
بر مثل زاهدان جمله چمن خشک بود
مستک و سرسبز شد از لب خمار تو
از سر مستی عشق گفتم یار منی
ور نه جز احول کی دید در دو جهان یار تو
بر دل من خط توست مهر الست و بلی
منکر آن خط مشو نک خط و اقرار تو
گوشت کجا ماند و پوست در تن آن کس که او
رفت نمکسودوار سوی نمکسار تو
دامن تو دل گرفت دامن دل تن گرفت
های از این کش مکشهای از این کار تو
خسرو جان شمس دین مفخر تبریزیان
در دل تن عشق دل در دل دلدار تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو
زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو
خط که بر آن لب کشید از سر کلک قضا
نقش فنا زد رقم بر لب خونخوار تو
زنده به کویش نماند، وه که چه مردم کش است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.