ای کرده چهره تو چو گلنار شرم تو
پرهیز من ز چیست ز تو یار شرم تو
گلشن ز رنگ روی تو صد رنگ ریختهست
چون گل چرا دمید ز رخسار شرم تو
من صد هزار خرقه ز سودا بدوختم
کان جمله را بسوخت به یک بار شرم تو
صافی شرم توست نهان در حجاب غیب
دردی بریخت بر رخ گلزار شرم تو
آن دل که سنگ بود ز شرم تو آب ریخت
یا رب چه کرد در دل هشیار شرم تو
خون گشت نام کوه که نامش شدهست لعل
چون درفتاد در که و کهسار شرم تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و شرم شخصی محبوب نوشته شده است. شاعر از چهره زیبا و شرمگین محبوب سخن میگوید که مانند گل نرگس است و زیبایی او به گلشن رنگ و جلوه میدهد. او بیان میکند که حتی خرقههای دلش بر اثر شرم محبوب سوخته و دل سنگی او به خاطر این شرم نرم شده است. در نهایت، شاعر به قدرت تأثیرگذاری این شرم بر دل و جان خود اشاره میکند و میگوید که شرم محبوب او را به حالتی عاطفی و دردناک میکشاند.
هوش مصنوعی: چهره تو مانند گل سرخ است و شرم تو باعث احتیاط من میشود. دلیل احتیاط من از شرم تو چیست؟ تو دوست منی که به خاطر شرمت از نزدیک شدن خودداری میکنم.
هوش مصنوعی: باغ به خاطر زیبایی چهرهات پر از رنگها شده است. چرا گلی از روی شرم تو شکفته نشده است؟
هوش مصنوعی: من هزاران لباس از شوق و عشق باختم، اما همه آنها را با یک نگاه شرم تو سوزاندی.
هوش مصنوعی: شرم تو همانند چیزی شفاف و زلال است که در پس پردههای پنهان قرار دارد. این شرم به عمق وجود تو نفوذ کرده و مانند دردی بر چهرهی گلزار وجود تو نمایان شده است.
هوش مصنوعی: دل سنگی که به خاطر شرم تو نرم شد و آب آورده، حالا چه بر سر دل آگاهی آمده است که از شرم تو در حال تپش و نگرانی است؟
هوش مصنوعی: خون موجب شده تا نام کوه به لعل تغییر کند، زمانی که در میان کوهها شرم تو به وجود آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.