تو کمترخوارهای هشیار میرو
میان کژروان رهوار میرو
تو آن خنبی که من دیدم ندیدی
مرا خنبک مزن ای یار میرو
ز بازار جهان بیزار گشتم
تو دلالی سوی بازار میرو
چو من ایزار پا دستار کردم
تو پا بردار و با دستار میرو
مرا تا وقت مردن کار این است
تو را کار است سوی کار میرو
مرا آن رند بشکستهست توبه
تو مرد صایمی ناهار میرو
شنیدی فضل شمس الدین تبریز
نداری دیده در اقرار میرو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی دعوت به هشیاری و دوری از دنیاپرستی است. شاعر از شخصی میخواهد که با آگاهی و هشیاری رفتار کند و از لذتهای زودگذر دنیا دوری کند. او به این نکته اشاره میکند که خودش به دنبال حقیقت و معنویت است، در حالی که فرد مورد خطاب بیشتر به دنیا و امور مادی مشغول است. شاعر همچنین به بحث توبه و صداقت در زندگی پرداخته و به فرد یادآوری میکند که به جای پیروی از زندگی ظاهری و دنیوی، باید به سمت حقیقت و زندگی معنوی حرکت کند.
هوش مصنوعی: بهتر است که حواست را جمع کنی و با دقت بیشتری در میان افرادی که به راههای نادرست میروند، قدم برداری.
هوش مصنوعی: تو آن احساس را که من تجربه کردم، تجربه نکردی؛ پس ای دوست، بیخود به من نَغمه نخوان و برو.
هوش مصنوعی: از فروشگاه دنیا دلزده شدم، تو به عنوان دلال به سوی بازار میروی.
هوش مصنوعی: من برای خود لباس و پوششی مناسب فراهم کردهام، حالا تو هم آماده شو و با آن لباس خوشرنگ و زیبا به راه برو.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهام، مشغول کار و تلاش هستم و تو نیز باید به سوی کار خود بروی و به وظایفت رسیدگی کنی.
هوش مصنوعی: آن شخص بیخیال و طناز، عزم کرده که با وجود توبهام، ناهار را با لذت و بیتوجهی بگذراند.
هوش مصنوعی: شنیدی که شمس الدین تبریز چه فضلی دارد؟ این سخن را در اقرار کردن نتوانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بسوی کلبه عطار میرو
چو او انوار بین اسرار میرو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.