دلا تو شهد منه در دهان رنجوران
حدیث چشم مگو با جماعت کوران
اگر چه از رگ گردن به بنده نزدیک است
خدای دور بود از بر خدادوران
درون خویش بپرداز تا برون آیند
ز پردهها به تجلی چو ماه مستوران
اگر چه گم شوی از خویش و از جهان این جا
برون خویش و جهان گشتهای ز مشهوران
اگر تو ماه وصالی نشان بده از وصل
ز ساعد و بر سیمین و چهره حوران
وگر چو زر ز فراقی کجاست داغ فراق
چنین فسرده بود سکههای مهجوران
چو نیست عشق تو را بندگی به جا میآر
که حق فرونهلد مزدهای مزدوران
بدانک عشق خدا خاتم سلیمانی است
کجاست دخل سلیمان و مکسب موران
لباس فکرت و اندیشهها برون انداز
که آفتاب نتابد مگر که بر عوران
پناه گیر تو در زلف شمس تبریزی
که مشک بارد تا وارهی ز کافوران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان تجربیات و احساسات معنوی شاعر میپردازد. شاعر ابتدا به زیبایی عشق الهی اشاره دارد و از چشمان کورانی که قادر به دیدن حقیقت نیستند، سخن میگوید. او تأکید میکند که با اینکه خداوند به بندگان نزدیک است، اما در عین حال، آنهایی که به حقیقت عشق خداوند دست نیافتهاند، از او دور میشوند.
شاعر اشاره میکند که برای درک و تجربه عشق الهی باید از حجابها و پردههای ظاهری عبور کرد و به عمق وجود خود پرداخت. او به تمایز میان محبتهای واقعی و محبتهای ظاهری اشاره کرده و عشق به خدا را به عنوان ارزشی برتر معرفی میکند.
در ادامه، شاعر به پیوند عمیق عشق و بندگی اشاره کرده و بیان میکند که عشق الهی، نشان از قدرت و عظمت خداوند است. در نهایت، از زلف شمس تبریزی به عنوان نماد عشق و معرفت یاد میکند و از مخاطب میخواهد که در این مسیر به پناه عشق و حقیقت پناه ببرد.
هوش مصنوعی: ای دل! تو مانند شهدی به دل رنجوران با سخنان شیرینت بپرداز و از دیدن زیباییهای عشق با جماعتی که بینایی ندارند، صحبت نکن.
هوش مصنوعی: هرچند که خداوند بسیار به من نزدیک است، اما برای کسانی که از او دور هستند، این نزدیک بودن هنوز هم احساس نمیشود.
هوش مصنوعی: در درون خود کاوش کن تا آنچه که پنهان است به وضوح نمایان شود، مانند ماهی که از پشت ابرها به روشنی میتابد.
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است از خود و دنیایت دور شوی، اما در اینجا، از دیگران شناختهشدهتر و برجستهتر شدهای.
هوش مصنوعی: اگر تو زیبایی و جذابیت خود را به نمایش بگذاری، میتوانی به راحتی از وصال و نزدیکی با محبوبانت بگویی و درخشش آن را در زیبایی چهرههای زیبا و دلربا ببینی.
هوش مصنوعی: اگر جدایی مثل طلا ارزشمند بود، داغ آن نباید این اندازه سرد میبود؛ مانند سکههای فراموششده و بیاستفاده.
هوش مصنوعی: اگر عشق تو در دل نیست، بهتر است به بندگی مشغول شوم؛ زیرا حق، مزدهای مزدوران را نابود میکند.
هوش مصنوعی: عشق به خدا مانند انگشتری است که نماد قدرت و سلطنت سلیمان است. پس نباید به ثروت و کسب و کارهای کوچک توجه کرد، زیرا ارزش واقعی در عشق و ایمان به خداست.
هوش مصنوعی: فکر و اندیشهات را از خود دور کن، زیرا تنها در شرایطی که عیبی در کار نباشد، نور حقیقت به درستی میتابد.
هوش مصنوعی: به دامان زلف شمس تبریزی پناه ببر، زیرا در آن بویی خوش وجود دارد که تو را از بوی سرد و بیروح کافور دور میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به شکر این که نه ای، ای صراحی از دوران
به پای خم برسان سجده ای ز مخموران
ز لاف دیده وری بی بصر به چاه افتد
فزاید از ره نارفته کوری کوران
ز مال، تلخی حسرت بود نصیب حریص
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.