لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

در طریقت دو صد کمین دارم

لیک صد چشم خرده‌بین دارم

این نشان‌ها که بر رخم پیداست

دانک از شاه هم‌نشین دارم

آن یکی گنج کز جهان بیش است

در دل و جانِ خود دفین دارم

ظلمت شک جای من بادا

گر از آن رو سر یقین دارم

من نهانی ز جبرئیل امین

جبرئیل دگر امین دارم

نقش چین مر مرا چه‌کار آید؟

چونک بر رخ ز عشقْ چین دارم

اسپ اقبال را ببرم پی

زانک بر پشت عشق زین دارم

پای دار است جان من در عشق

چونک پاهای آهنین دارم

از دَمم بوی باغ می‌آید

کز درون باغ و یاسمین دارم

از فرح پایم از زمین دور است

چونک در لامکان زمین دارم

رو به تبریز شرح این بطلب

زانک من این ز شمس دین دارم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۷۵۵ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
حزین لاهیجی

شکن نامه، رشک چین دارم

در رقم، مشک و انگبین دارم

آشفتهٔ شیرازی

جام جم راح آتشین دارم ‏

می گلگون بساتکین دارم

رخ چو انگشت لیک از تف می

بدمی چهره آتشین دارم

ایخوش آن می که شاهدش ساقیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه