گنجور

 
مولانا

ز آتش شهوت برآوردم تو را

و اندر آتش بازگستردم تو را

از دل من زاده‌ای همچون سخن

چون سخن من هم فروخوردم تو را

با منی وز من نمی‌دانی خبر

چشم بستم جادوی کردم تو را

تا نیازارد تو را هر چشم بد

از برای آن بیازردم تو را

رو جوامردی کن و رحمت فشان

من به رحمت بس جوامردم تو را

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۷۴ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

از یکی آتش برآوردم تو را

در دگر آتش بگستردم تو را

از دل من زاده‌ای همچون سخن

چون سخن آخر فروخوردم تو را

با منی وز من نمی‌داری خبر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه