گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

روز شادی است بیا تا همگان یار شویم

دست با هم بدهیم و بر دلدار شویم

چون در او دنگ شویم و همه یک رنگ شویم

همچنین رقص کنان جانب بازار شویم

روز آن است که خوبان همه در رقص آیند

ما ببندیم دکان‌ها همه بی‌کار شویم

روز آن است که تشریف بپوشد جان‌ها

ما به مهمان خدا بر سر اسرار شویم

روز آن است که در باغ بتان خیمه زنند

ما به نظاره ایشان سوی گلزار شویم

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۶۴۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
فیض کاشانی

وقت آنست که جوینده اسرار شویم

بگذاریم تن کار و دل کار شویم

روح را پاک بر آریم ز آلایش تن

پیشتر ز آنکه اجل آید و مردار شویم

چند ما را طلبد یار و تغافل ورزیم

[...]

حزین لاهیجی

ساقیا رخ بنما تا همه از کار شویم

آنقدر می به قدح ریز که سرشار شویم

خبر از وضع جهان مرده دلی می آرد

مصلحت نیست درین مرحله هشیار شویم

ای خوش آن روز که دین در سر زلف تو کنیم

[...]

نیر تبریزی

خیز تا معتکف خانۀ خمار شویم

سر به پیشش بسپاریم و سبکبار شویم

زلف ساقی به‌کف آریم و به بانگ و دف و چنگ

مست از خانه سوی کوچه و بازار شویم

دم‌به‌دم با رخ افروخته از آتش می

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نیر تبریزی
شاطر عباس صبوحی

وقت آن است که از خانه به بازار شویم

خرقه و سبحه فروشیم و به خمّار شویم

قدحی باده بنوشیم چه هشیار، چه مست

همچنان از در خمّار به گلزار شویم

صبحگاهان بنشانیم ز سر رنج خمار

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه