روز شادی است بیا تا همگان یار شویم
دست با هم بدهیم و بر دلدار شویم
چون در او دنگ شویم و همه یک رنگ شویم
همچنین رقص کنان جانب بازار شویم
روز آن است که خوبان همه در رقص آیند
ما ببندیم دکانها همه بیکار شویم
روز آن است که تشریف بپوشد جانها
ما به مهمان خدا بر سر اسرار شویم
روز آن است که در باغ بتان خیمه زنند
ما به نظاره ایشان سوی گلزار شویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لزوم شادی و همراهی با یکدیگر در یک روز خاص است. شاعر دعوت میکند تا دست در دست هم داده و با هم به شادی بپردازیم. روزی است که همه خوبان باید به رقص بپردازند و دکانها را ببندیم تا به مهمانی خدا برویم و با زیباییهای زندگی و عشق به طبیعت و بتان در باغها ارتباط برقرار کنیم. به طور کلی، شعر به جشن و شادی دستهجمعی و زیبایی لحظات زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: امروز روز شادمانی است، بیایید با هم دوست شویم، دست در دست هم بگذاریم و به محبوبمان نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: زمانی که با هم یکی شویم و همه به یک شکل و رنگ درآییم، به شادی و رقص به سمت بازار خواهیم رفت.
هوش مصنوعی: روزی خواهد بود که نیکان و انسانهای خوب همه در شادی و رقص به سر میبرند و ما کار و کسب خود را تعطیل کرده و بیکار خواهیم شد.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که جانهای ما به ضیافت خدا دعوت خواهند شد و در این مهمانی به کشف رازها خواهیم پرداخت.
هوش مصنوعی: زمانی خواهد آمد که در باغ، محبوبان خیمه برپا میکنند و ما به تماشای آنان به سوی گلخانه خواهیم رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما نه زان بیخبرانیم که هشیار شویم
یا به بانگ جرس قافله بیدار شویم
وقت آنست که جوینده اسرار شویم
بگذاریم تن کار و دل کار شویم
روح را پاک بر آریم ز آلایش تن
پیشتر ز آنکه اجل آید و مردار شویم
چند ما را طلبد یار و تغافل ورزیم
[...]
ساقیا رخ بنما تا همه از کار شویم
آنقدر می به قدح ریز که سرشار شویم
خبر از وضع جهان مرده دلی می آرد
مصلحت نیست درین مرحله هشیار شویم
ای خوش آن روز که دین در سر زلف تو کنیم
[...]
خیز تا معتکف خانۀ خمار شویم
سر به پیشش بسپاریم و سبکبار شویم
زلف ساقی بهکف آریم و به بانگ و دف و چنگ
مست از خانه سوی کوچه و بازار شویم
دمبهدم با رخ افروخته از آتش می
[...]
وقت آن است که از خانه به بازار شویم
خرقه و سبحه فروشیم و به خمّار شویم
قدحی باده بنوشیم چه هشیار، چه مست
همچنان از در خمّار به گلزار شویم
صبحگاهان بنشانیم ز سر رنج خمار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.