در فروبند که ما عاشق این انجمنیم
تا که با یار شکرلب نفسی دم بزنیم
نقل و باده چه کم آید چو در این بزم دریم
سرو و سوسن چه کم آید چو میان چمنیم
باده تو به کف و باد تو اندر سر ماست
فارغ از باد و بروت حسن و بوالحسنیم
چو توی مشعله ما ز تو شمع فلکیم
چو توی ساقی بگزیده گزین زمنیم
رسن دام تو ما را چو رهانید ز چاه
ما از آن روز رسن باز و حریف رسنیم
عقل عقل و دل دل جان دو صد جان چو توی
واجب آید که به اقبال تو بر تن نتنیم
چونک بر بام فلک از پی ما خیمه زدند
ما از این خرگله خرگاه چرا برنکنیم
همچو سیمرغ دعاییم که بر چرخ پریم
همچو سرهنگ قضاییم که لشکر شکنیم
ما چو سیلیم و تو دریا ز تو دور افتادیم
به سر و روی دوان گشته به سوی وطنیم
روکشان نعره زنانیم در این راه چو سیل
نه چو گردابه گندیده به خود مرتهنیم
هین از آن رطل گران ده سبکم بیش مگو
ور بگویی تو همین گو که غریق مننیم
شمس تبریز که سرمایه لعل است و عقیق
ما از او لعل بدخشان و عقیق یمنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و علاقه به یک انجمن و جمع دوستان اشاره دارد. شاعر با اشاره به زیباییها و لذتهای زندگی، از عشق و دوستی با یار خود سخن میگوید و احساس شادابی و آزادی را در محفل دوستانه و مستی توصیف میکند. او به قدرت و تاثیر عشق اشاره دارد و میگوید که وقتی در کنار یار خود هستند، هیچ چیز کم نیست. همچنین، شاعر به آزادی و رهایی از قید و بندها اشاره میکند و عشق را منفعتی بزرگ میداند که میتواند روح و جان افراد را زنده کند. در نهایت، به شخصیت و مقام شمس تبریز به عنوان منبع جواهرات و زیبایی اشاره میکند و خود را همچون جواهرات باارزش میداند.
هوش مصنوعی: در اینجا سخن از عشق به جمعی از دوستان و آشنایان است که دل در گروی محبت دارند. آنها میخواهند که با معشوق خود، که چهرهاش شیرین و دلربا است، لحظاتی را بگذرانند و در کنار هم نفسی تازه کنند.
هوش مصنوعی: در این میهمانی که داریم، چه چیزی کم است وقتی که در کنار هم هستیم و از زیباییها لذت میبریم؟ همچنین، در میان گلها و چمنها، زیبایی سرو و گل سوسن چه معنی دارد؟
هوش مصنوعی: شراب تو در دلم و هوای تو در سرم است. ما از همه چیز بیخبر و مشغول زیبایی و جذابیت تو هستیم.
هوش مصنوعی: تو مانند شعلهای هستی که ما را روشن میکند و به نوعی مرکز زندگی ما به حساب میآیی. مانند ساقیای که بهترینها را انتخاب کردهای و ما هم از آنچه که تو داریم، بهرهمند میشویم.
هوش مصنوعی: وقتی که از بند تو آزاد شدیم و از چاه رهایی یافتیم، حالا دیگر ما هم به بازی با بند و زنجیر عادت کردهایم.
هوش مصنوعی: عقل و دل هر کدام جایگاه خود را دارند و برای ما ارزشمند هستند. اما در اینجا به اهمیت وجودی تو اشاره میشود که از هر چیزی بالاتر است و ما باید به خاطر تو به زندگی ادامه دهیم.
هوش مصنوعی: زمانی که بر فراز آسمان به دنبالمان چادر زدهاند، چرا ما از این مکان دور شویم؟
هوش مصنوعی: ما مانند سیمرغ دعا میکنیم که به آسمان پرواز کنیم و مانند سرهنگی هستیم که فرماندهی لشکری را بر عهده دارد و میتواند دشمان را شکست دهد.
هوش مصنوعی: ما مانند یک سیل هستیم و تو همچون دریا، از تو دور افتادهایم. به هر سو میدویم تا به وطن خود برگردیم.
هوش مصنوعی: در این مسیر با قدرت و هیجان پیش میرویم، مانند سیل که مسیر خود را باز میکند، نه مانند گرداوری که بیحرکت و گندیده است. ما خود را به این راه تسلیم کردهایم و در آن پیشرفت میکنیم.
هوش مصنوعی: به وزن سنگین خود توجه نکن و از بار آن نگو، زیرا اگر به این موضوع اشاره کنی، من به ته دریا رفتهام.
هوش مصنوعی: شمس تبریز منبع و سرچشمه ارزشهایی است که ما از او بهرهمند شدهایم؛ مانند لعل و عقیق که نشاندهنده زیبایی و ارزش هستند. ما نیز مثل لعل بدخشان و عقیق یمن با تأثیرات او زینت یافتهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا بکی توبه کنیم از می و دردم شکنیم
توبه کردیم که از توبه دگر دم نزنیم
چشم صاحب نظرانست بر آنگونه چشم
ما هم از گوشه کناری نظری می فکنیم
نیست ما را خبر از گفت و شنید دو جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.