من و تو دوش شب بیدار بودیم
همه خفتند و ما بر کار بودیم
حریف غمزه غماز گشتیم
به پیش طره طرار بودیم
بیا تا ظاهر و پیدا بگوییم
که با عشق نهانی یار بودیم
اگر چه پیش و پس آن جا نگنجد
به پیش صانع جبار بودیم
عجب نبود اگر ما را ندیدند
که ما در مخزن اسرار بودیم
بیاوردیم درها ارمغانی
که یعنی ما به دریابار بودیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شب بیداری و عشق پنهانی اشاره میکند. او و معشوقش در حالی که دیگران خواب هستند، در حال گفتگو و تبادل احساسات هستند. آنها در عمق احساسات و رازهای خود غرق شدهاند و این عشق را ابراز میکنند. ارتباط آنها فراتر از ظاهر است و در دنیای اسرار آمیز عشق خود سیر میکنند. بنابراین، آنها به نوعی در دنیای نامرئی از عشق و احساسات حضور دارند که دیگران از آن بیخبرند.
هوش مصنوعی: من و تو دیشب بیدار بودیم، در حالی که همه خواب بودند و ما در حال صحبت و فعالیت بودیم.
هوش مصنوعی: ما در برابر ناز و عشوههای معشوق، تبدیل به حریفان غم و اندوه شدهایم و در مواجهه با زیباییهای او، همیشه در انتظار و آرزوی بیشتر بودیم.
هوش مصنوعی: بیایید درباره چیزهایی که آشکار و واضح است صحبت کنیم، چرا که ما در این عشق پنهانی به یارمان بودیم.
هوش مصنوعی: هرچند در گذشته و آینده ما جایی نداریم، اما در برابر خالق قدرتمند، حضور داریم.
هوش مصنوعی: عجبی ندارد اگر ما را نمیشناختند، چون ما در دل رازها و اسرار پنهان بودیم.
هوش مصنوعی: ما هدیهای آوردهایم که نشاندهندهی این است که ما در بستر دریا زندگی کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من و فیروز خدمتگار بودیم
بصد دل شاه را جاندار بودیم
شب دوشینه ما بیدار بودیم
همه خفتند و ما بر کار بودیم
حریف غمزه غماز گشتیم
ندیم طره طرار بودیم
به گرد نقطه خوبی و مستی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.