ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم
تا غرقه شدهست از تو در خون جگر خوابم
از کان شکر جستن اندر شب آبستن
بگداخت در اندیشه مانند شکر خوابم
بیلطف وصال او گشتم چو هلال او
تا شب نبرد هرگز در دور قمر خوابم
چون شب بشود تاری با این همه بیداری
با عشق همیگویم کای عشق ببر خوابم
چون خواب مرا بیند بگریزد و بنشیند
از من برود آید در شخص دگر خوابم
یاران که چه یاریدم تنها مگذاریدم
چون عشق ملک بردهست از چشم بشر خوابم
بنشین اگری عاشق تا صبحدم صادق
با من که نمیآید تا صبح و سحر خوابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.