مرا چون کم فرستی غم حزین و تنگ دل باشم
چو غم بر من فروریزی ز لطف غم خجل باشم
غمان تو مرا نگذاشت تا غمگین شوم یک دم
هوای تو مرا نگذاشت تا من آب و گل باشم
همه اجزای عالم را غم تو زنده می دارد
منم کز تو غمی خواهم که در وی مستقل باشم
عجب دردی برانگیزی که دردم را دوا گردد
عجب گردی برانگیزی که از وی مکتحل باشم
فدایی را کفیلی کو که ارزد جان فدا کردن
کسایی را کسایی کو که آن را مشتمل باشم
مرا رنج تو نگذارد که رنجوری به من آید
مرا گنج تو نگذارد که درویش و مقل باشم
صباح تو مرا نگذاشت تا شمعی برافروزم
عیان تو مرا نگذاشت تا من مستدل باشم
خیالی کان به پیش آید خیالت را بپوشاند
اگر خونش بریزم من ز خون او بحل باشم
بسوزانم ز عشق تو خیال هر دو عالم را
بسوزند این دو پروانه چو من شمع چگل باشم
خمش کن نقل کمتر کن ز حال خود به قال خود
چنان نقلی که من دارم چرا من منتقل باشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق شاعر در مورد عشق و غم ناشی از آن است. شاعر از درد و رنجی صحبت میکند که ناشی از جدایی یا فاصله از معشوق است و بیان میکند که غم معشوق او را زنده نگهداشته است. او میگوید که حتی در میانهی رنج و غم، نمیتواند از عشق خود دور شود و این عشق تمام وجودش را پر کرده است. همچنین به قدرت و تأثیر عشق بر روح و زندگی اشاره میکند و به نوعی تلاش میکند تا در این غم، به استقلال در احساساتش برسد، اما در نهایت عشق او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. شاعر همچنین به تلاش برای بیان احساسات خود و دشواریهای این کار اشاره دارد.
هوش مصنوعی: وقتی از من دوری میکنی، دلی غمگین و تنگ میشوم. اما زمانی که غم به سراغم میآید، از لطف آن غم شرمنده میشوم.
هوش مصنوعی: غمهای تو به من اجازه ندادند که حتی یک لحظه ناراحت شوم، عشق و یاد تو به قدری در دل من است که نمیگذارند حالت انسانی و طبیعی خود را فراموش کنم.
هوش مصنوعی: همه موجودات جهان با اندوه تو زنده میمانند، اما من کسی هستم که خواستهام غمی داشته باشم که به خودی خود در آن ثابت بمانم و وابسته به چیز دیگری نباشد.
هوش مصنوعی: عجب دردی به وجود میآوری که آن درد را درمان کند. عجب حالتی به وجود میآوری که بتوانم از آن لذت ببرم.
هوش مصنوعی: به دنبال کسی هستم که ارزش جان فداییش را داشته باشد، همانطور که من نیز در نظر دارم به کسایی که این ویژگی را دارند، تعلق خاطر داشته باشم.
هوش مصنوعی: رنج تو باعث نمیشود که من ناراحت شوم، چون خودم هم دچار رنج و زحمت هستم. و ثروت تو اجازه نمیدهد که من به فقر و نیازمندی دچار شوم.
هوش مصنوعی: صبح تو به من اجازه نداد که روشن شوم و شعلهای برافرازیم، و حضور تو مانع شد که من بتوانم با دلایل قوی حرف بزنم.
هوش مصنوعی: اگر خیال خاصی در ذهنم بیفتد که آن را از یاد ببرم، حتی اگر بخواهم به خاطر آن احساساتی چون خونریزی را تجربه کنم، در نهایت من از آن احساس خوب نخواهم بود.
هوش مصنوعی: من از عشق تو چنان میسوزم که خیال هر دو جهان را نیز بسوزانم. میخواهم مانند شمعی باشم که این دو پروانه (محبت) را بسوزاند.
هوش مصنوعی: سکوت کن و کمتر از وضعیت خودت صحبت کن. چرا باید به کلماتی که من دارم اشاره کنی؟ خودت چرا درگیر این مسائل هستی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.