هر شب و هر سحر تو را من به دعا بخواستم
تا به چه شیوهها تو را من ز خدا بخواستم
تا شوی از سجود من مونس این وجود من
خود بشد این وجود من چون که تو را بخواستم
در پی آفتاب تو سایه بدم ضیاطلب
پاک چو سایه خوردیم چون که ضیا بخواستم
آهنیم ز عشق تو خواسته نور آینه
آتش و زخم می خورم چونک صفا بخواستم
سوی تو چون شتافتم جای قدم نیافتم
پاک ز جا ببردیم چون ز تو جا بخواستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر longing (اشتیاق) و عشق عمیق گوینده به معشوق است. او هر شب و صبح دعا کرده تا معشوق را از خدا بخواهد و خواستهاش این است که معشوق در زندگیاش حضور داشته باشد. گوینده خود را در پی نور و روشنایی معشوق میبیند و به نوعی سایهای از او میشود. او همچنین از دردها و زخمهای عشق مینالد، اما همچنان به دنبال صفا و زیبایی است. در نهایت، گوینده از اینکه نمیتواند به معشوق نزدیک شود، احساس ناامیدی میکند.
هوش مصنوعی: هر شب و صبح برای تو دعا کردهام و از خدا خواستهام که تو را به روشهای مختلفی برایم به دست آورد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که تو را به خود نزدیک کنم و انیس وجودم گردی، وجود من به تو وابسته شده است، چون تو را خواستم.
هوش مصنوعی: من در جستجوی روشنایی تو بودم و مانند سایهای به دنبال نور پاک تو حرکت کردم، اما وقتی به دنبال نور رفتم، متوجه شدم که سایهام را هم در آن جستجو گم کردهام.
هوش مصنوعی: من از عشق تو به آهنی تبدیل شدهام که نور آینه را میخواهد، اما در عوض زخم و آتش را تجربه میکنم، زیرا تنها صفا و پاکی را طلب کردهام.
هوش مصنوعی: وقتی به سمت تو شتابان رفتم، نتوانستم جایی برای قدم گذاشتن پیدا کنم. از آنجا که خواستم جایی را برای خودم در تو بیابم، پاک از آنجا دور شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.