آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم
سرمایه مستی منم هم دایه هستی منم
بالا منم پستی منم چون چرخ دوار آمدم
آنم کز آغاز آمدم با روح دمساز آمدم
برگشتم و بازآمدم بر نقطه پرگار آمدم
گفتم بیا شاد آمدی دادم بده داد آمدی
گفتا بدید و داد من کز بهر این کار آمدم
هم من مه و مهتاب تو هم گلشن و هم آب تو
چندین ره از اشتاب تو بیکفش و دستار آمدم
فرخنده نامی ای پسر گرچه که خامی ای پسر
تلخی مکن زیرا که من از لطف بسیار آمدم
خندان درآ تلخی بکش شاباش ای تلخی خوش
گلها دهم گرچه که من اول همه خار آمدم
گل سر برون کرد از درج کالصبر مفتاح الفرج
هر شاخ گوید لاحرج کز صبر دربار آمدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان خوشحالی و احساس شاعر از ورود به دنیا و زندگی میپردازد. شاعر به زیباییها و جذابیتهای زندگی اشاره میکند و خود را به عنوان منبع شادی و نشاط معرفی میکند. او از تجربیات خود از عشق و زیبایی صحبت میکند و به دیگران توصیه میکند که با تلخیها کنار بیایند و به شادی بپردازند. شاعر به این نکته نیز اشاره میکند که با صبر و استقامت میتوان به خوشبختی دست یافت، مانند گل که از خار بیرون میآید. در نهایت، پیام اصلی این شعر، دعوت به خوشبختی و شادمانی در زندگی است.
هوش مصنوعی: من با خیال خوشی آمدهام که از باغ دوست، همراه زیبایی به اینجا آمدهام. به چشمان مست من نگاه کن که از کوی نشاط و شادابی وارد شدهام.
هوش مصنوعی: من منبع خوشی و شادابی هستم و در عین حال، وجودی که همواره در نوسان است. من از اوج به پستی و بالعکس میروم، همچون چرخ که همیشه در حال چرخش است.
هوش مصنوعی: من از همان ابتدا با روحی که همنوا و هماهنگ است، به دنیا آمدم. به نقطهای که آغاز و پایانم است بازگشتهام و در واقع در همان نقطهای که شروع کرده بودم، دوباره هستم.
هوش مصنوعی: گفتم بیا تا خوشحال شوی، تو خوشحال آمدی و من چیزهایی را به تو دادم. تو گفتی: «اینها را دیدهام و برای این کار آمدهام.»
هوش مصنوعی: من همچون ماه و نور ماه تو هستم و همچنین مانند باغ و آب زلال تو. من از مسیرهای پر پیچ و خم عشق تو بدون هیچگونه زینت و آراستگی آمدهام.
هوش مصنوعی: ای پسر، نام مبارکی داری و هرچند که هنوز نادان هستی، اما از تلخی و سختی خودداری کن؛ چرا که من از محض لطف و محبت، به سوی تو آمدهام.
هوش مصنوعی: با لبخند به زندگی وارد شو و تلخیها را فراموش کن، ای شادی، من برای تو بهترین گلها را تقدیم میکنم؛ هرچند که من از ابتدا به شکل خار بودم.
هوش مصنوعی: گل سر از درخت بیرون آمد و هر شاخهای میگوید که نگران نباشید، زیرا من از صبر به اینجا رسیدم و به برکت صبر، به دروازهی خوشی و امید رسیدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم
در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم
آنجا روم آنجا روم بالا بدم بالا روم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.