کعبه جانها توی گرد تو آرم طواف
جغد نیم بر خراب هیچ ندارم طواف
پیشه ندارم جز این کار ندارم جز این
چون فلکم روز و شب پیشه و کارم طواف
بهتر از این یار کیست خوشتر از این کار چیست
پیش بت من سجود گرد نگارم طواف
رخت کشیدم به حج تا کنم آن جا قرار
برد عرب رخت من برد قرارم طواف
تشنه چه بیند به خواب چشمه و حوض و سبو
تشنه وصل توام کی بگذارم طواف
چونک برآرم سجود بازرهم از وجود
کعبه شفیعم شود چونک گزارم طواف
حاجی عاقل طواف چند کند هفت هفت
حاجی دیوانهام من نشمارم طواف
گفتم گل را که خار کیست ز پیشش بران
گفت بسی کرد او گرد عذارم طواف
گفت به آتش هوا دود نه درخورد توست
گفت بهل تا کند گرد شرارم طواف
عشق مرا میستود کو همه شب همچو ماه
بر سر و رو میکند گرد غبارم طواف
همچو فلک میکند بر سر خاکم سجود
همچو قدح میکند گرد خمارم طواف
خواجه عجب نیست اینک من بدوم پیش صید
طرفه که بر گرد من کرد شکارم طواف
چار طبیعت چو چار گردن حمال دان
همچو جنازه مبا بر سر چارم طواف
هست اثرهای یار در دمن این دیار
ور نه نبودی بر این تیره دیارم طواف
عاشق مات ویم تا ببرد رخت من
ور نه نبودی چنین گرد قمارم طواف
سرو بلندم که من سبز و خوشم در خزان
نی چو حشیشم بود گرد بهارم طواف
از سپه رشک ما تیر قضا میرسد
تا نکنی بیسپر گرد حصارم طواف
خشت وجود مرا خرد کن ای غم چو گرد
تا که کنم همچو گرد گرد سوارم طواف
بس کن و چون ماهیان باش خموش اندر آب
تا نه چو تابه شود بر سر نارم طواف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و ارادت شاعر به معشوق و کعبه میپردازد. شاعر خود را در حال طواف دور کعبه میبیند و نشاندهندهی فراق و تشنگیاش برای وصال معشوق است. او طواف را نمادی از عشق و عبادت میداند و بیان میکند که کار و پیشهاش جز طواف معشوق نیست. در ادامه، احساسات عمیق و آرزوهایش برای رسیدن به معشوق و تجربه عشق واقعی را توصیف میکند. شاعر خود را بهنوعی «حاجی دیوانه» میداند که به معنای واقعی کلمه از طواف و عشق سیراب نمیشود و استمرار در عشق را مهمتر از هر چیز دیگری میداند. در نهایت، او با دلمشغولیهای ناشی از عشق و غم و عذابهای آن درگیر است و هدفش رسیدن به معشوق و تجربه ارتباطی عمیق با اوست.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی از عشق و ارادت عمیق خود به معشوق اشاره میکند. او میگوید که جانها و دلها در دور معشوق میچرخند، مانند طواف در اطراف کعبه. همچنین به این نکته اشاره میکند که او از هیچ چیز در کنار معشوق خود باکی ندارد و حتی در خرابترین وضعیتها، عشق او آنقدر برایش ارزشمند است که به دور معشوق میچرخد.
هوش مصنوعی: من هیچ کاری جز این ندارم و هیچ شغلی جز این انجام نمیدهم، مانند فلک که همیشه در حال چرخش است، روز و شب مشغول طواف هستم.
هوش مصنوعی: هیچ یاری بهتر از این وجود ندارد و هیچ کاری خوشایندتر از این نیست که در برابر محبوبم سجده کنم و دور او بچرخم.
هوش مصنوعی: من لباس سفر به حج را پوشیدم تا در آنجا آرامش پیدا کنم، اما عرب لباس مرا برداشت و آرامشم را نیز از من گرفت.
هوش مصنوعی: تشنه در خواب به چشمه و حوض و ظرف آب نگاه میکند، ولی من که به وصالت عطش دارم، چگونه میتوانم از دور تو بگردم و تو را ترک کنم؟
هوش مصنوعی: زمانی که به خضوع و سجده میروم، با تمام وجودم بر کعبه که شفیع من است، میافزايم و وقتی به دور آن طواف میکنم.
هوش مصنوعی: آدم عاقل و متفکر ممکن است چندین بار دور کعبه بچرخد و همه چیز را حساب کند، اما من که دیوانهام، این حساب و کتابها برایم مهم نیست و فقط به عشق خداوند میچرخم.
هوش مصنوعی: به گل گفتم که چرا خار کنار توست؟ گفت خار بسیار دور من میچرخد و برای من احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: گفت به آتش که نباید به تو نزدیک شود و دود از تو برنخیزد، سپس به من گفت که بیستم تا شعلهام دور خود بچرخد.
هوش مصنوعی: عشق مرا ستایش میکند، زیرا هر شب مانند ماه بر سر و روی من میتابد و گرد و غبارم را دور میزند.
هوش مصنوعی: مانند آسمان که بر زمین سجده میکند، من هم به حالت خضوع بر خاک میافتم. مانند گلابی که دور گردی خم میچرخد، من نیز به دور خمار خود میگردم.
هوش مصنوعی: عجبی ندارد که من اکنون به دنبال شکار بروم، زیرا حیوان شکار به دور من میچرخد و من را دنبال میکند.
هوش مصنوعی: چهار طبیعت را همانند چهار گردن باربر بدان و همچون جنازه، بر سر این چهار دایره (طبیعت) نچرخ.
هوش مصنوعی: در این دیار، نشانههایی از محبوب وجود دارد، وگرنه این سرزمین تیره و تار را نمیگردیدم.
هوش مصنوعی: عاشق، به خاطر محبت و اشتیاقش به من، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است. اگر او نبود، من در این مسیر پرخطر و پرهیجان نمیبودم.
هوش مصنوعی: من در زمره درختان بلند و سرسبز هستم که در فصل خزان هم سرزنده و شاداب هستم، در حالی که درختان دیگر مانند علفها برایم گرد و غبار فصل بهار را میچرخند.
هوش مصنوعی: قضا و تقدیر گاهی به ما حمله میکند، پس تو هم در برابر آن، نیاز به پناه و حفاظ داری تا به دور من نگردی و به حریمم وارد نشوی.
هوش مصنوعی: ای غم، وجود من را مثل خردهخاک بساز، تا بتوانم مانند گرد، به دور تو بچرخم و در میانت طواف کنم.
هوش مصنوعی: سکوت کن و مانند ماهیها در آب خاموش باش تا بر سر تو مانند بازتاب نور در آب تاب نهایی نداشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.