باز درآمد طبیب از در رنجور خویش
دست عنایت نهاد بر سر مهجور خویش
بار دگر آن حبیب رفت بر آن غریب
تا جگر او کشید شربت موفور خویش
شربت او چون ربود گشت فنا از وجود
ساقی وحدت بماند ناظر و منظور خویش
نوش ورا نیش نیست ور بودش راضیم
نیست عسل خواره را چاره ز زنبور خویش
این شب هجران دراز با تو بگویم چراست
فتنه شد آن آفتاب بر رخ مستور خویش
غفلت هر دلبری از رخ خود رحمتست
ور نه ببستی نقاب بر رخ مشهور خویش
عاشق حسن خودی لیک تو پنهان ز خود
خلعت وصلت بپوش بر تن این عور خویش
شکر که خورشید عشق رفت به برج حمل
در دل و جانها فکند پرورش نور خویش
شکر که موسی برست از همه فرعونیان
باز به میقات وصل آمد بر طور خویش
عیسی جان دررسید بر سر عازر دمید
عازر از افسون او حشر شد از گور خویش
باز سلیمان رسید دیو و پری جمع شد
بر همه شان عرضه کرد خاتم و منشور خویش
ساقی اگر بایدت تا کنم این را تمام
باده گویا بنه بر لب مخمور خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و علاقه عمیق شاعر به معشوق و حالتی روحانی اشاره دارد. طبیب که نماد عشق و محبت است، به دیدار رنجور خود میآید و داروی عشق را به او میدهد. شاعر از حال و روز غمآلود خود در هجران میگوید و عشق را بهعنوان تنها علاج معرفی میکند. او به زیبایی معشوق اشاره دارد و میگوید که در عشق، غفلت از خود میتواند موجب رحمت باشد. همچنین به ارتباطات تاریخی و اسطورهای اشاره میکند، مانند موسی و عیسی، تا نشان دهد که وصل و عشق همواره وجود داشته و بر زندگی انسانها تأثیر گذاشته است. در نهایت شاعر از ساقی میخواهد که باده را بر لب او بنشاند تا این احساسات را کامل کند.
هوش مصنوعی: طبیب دوباره وارد اتاق رنجور خود شد و با محبت دستش را بر سر محبوبش گذاشت.
هوش مصنوعی: دوباره آن دوست به سراغ آن یار تنهایی رفت تا با دل تنگش از خوشیهای خودش بگوید.
هوش مصنوعی: زمانی که نوشیدنی او به انسان چنگ میزند، هستی زودگذر از بین میرود و تنها حقیقت واحد باقی میماند که همچنان چشمدید و هدف خود را از این جهان میبیند.
هوش مصنوعی: اگر او شیرینی دارد، نیازی به تلخی نیست، و اگر هم تلخی دارد، ما راضی نخواهیم بود. کسی که عسل میخورد، به دنبال زنبور خود میگردد تا چارهای برای خود بیابد.
هوش مصنوعی: این شب طولانی جدایی را برایت توضیح میدهم، چرا که آن خورشید زیبا بر چهره پنهان خود آشفتگی به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: اگر دلبری از زیبایی خود غافل شود، این نشانه رحمت است، وگرنه باید بر چهره معروف خود پردهای بکشَد.
هوش مصنوعی: عاشق زیبایی خودت هستم، اما تو از خودت پنهانی. لباس نزدیکیت را بر تن این موجود ناقص خود بپوشان.
هوش مصنوعی: سپاس که خورشید عشق به برج حمل وارد شد و در دلها و جانها پرورش نور خود را پخش کرد.
هوش مصنوعی: خوشحالی که موسی از دست فرعونیان رهایی یافت و دوباره به جایگاه خود بر روی کوه طور رسید.
هوش مصنوعی: عیسی جان به عازر که در قبر بود، رسید و با نفسی که از خود دمید، عازر را زنده کرد و از گور خود برآمد.
هوش مصنوعی: سلیمان دوباره بازگشت و جنیان و پریان جمع شدند، او خاتم و منشور خود را به همه آنها نشان داد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر میخواهی که این باده را تمام کنم، لطفاً آن را بر لبهای مست خود بگذار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.