گنجور

 
مولانا

بیا با تو مرا کارست امروز

مرا سودای گلزارست امروز

بیا دلدار من دلداریی کن

که روز لطف و ایثارست امروز

دل من جامه‌ها را می‌دراند

که روز وصل دلدارست امروز

بخندان جان ما را از جمالی

که بر گلبرگ و گلنارست امروز

چرا جان‌ها بر آن لب مست گشتند

که آن جا نقل بسیارست امروز

نوای طوطیان آفاق پر شد

که شکرها به خروارست امروز

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۱۸۴ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
صائب تبریزی

لب ساقی شکربارست امروز

شراب و نقل بسیارست امروز

سپهر نیلگون یک شیشه می

زمین یک جام سرشارست امروز

هوا از ابر و باغ از جوش شبنم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه