نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
ولیک از هجر گشتم دم به دم سیر
همیبینم رضایت در غم ماست
چگونه گردد این بیدل ز غم سیر
چه خون آشام و مستسقیست این دل
که چشمم مینگردد ز اشک و نم سیر
اگر سیری از این عالم بیا که
نگردد هیچ کس زان عالمم سیر
چو دیدم اتفاق عاشقانت
شدستم از خلاف و لا و لم سیر
ولی دردم تو اسرافیل جانها
نیم از نفخ روح و زیر و بم سیر
چو بوی جام جان بر مغز من زد
شدم ای جان جان از جام جم سیر
چو بیشست آن جنون لحظه به لحظه
خسیس آن کو نگشت از بیش و کم سیر
چو دیدم کاس و طاس او شدستم
از این طشت نگون خم به خم سیر
خیال شمس تبریزی بیامد
ز عشق خال او گشتم ز غم سیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.