بخش ۸۱ - آمدن آن امیر نمام با سرهنگان نیمشب بگشادن آن حجرهٔ ایاز و پوستین و چارق دیدن آویخته و گمان بردن کی آن مکرست و روپوش و خانه را حفره کردن بهر گوشهای کی گمان آمد چاه کنان آوردن و دیوارها را سوراخ کردن و چیزی نایافتن و خجل و نومید شدن چنانک بدگمانان و خیالاندیشان در کار انبیا و اولیا کی میگفتند کی ساحرند و خویشتن ساختهاند و تصدر میجویند بعد از تفحص خجل شوند و سود ندارد
آن امینان بر در حجره شدند
طالب گنج و زر و خمره بدند
قفل را برمیگشادند از هوس
با دو صد فرهنگ و دانش چند کس
زانک قفل صعب و پر پیچیده بود
از میان قفلها بگزیده بود
نه ز بخل سیم و مال و زر خام
از برای کتم آن سر از عوام
که گروهی بر خیال بد تنند
قوم دیگر نام سالوسم کنند
پیش با همت بود اسرار جان
از خسان محفوظتر از لعل کان
زر به از جانست پیش ابلهان
زر نثار جان بود نزد شهان
حرص تازد بیهده سوی سراب
عقل گوید نیک بین که آن نیست آب
حرص غالب بود و زر چون جان شده
نعرهٔ عقل آن زمان پنهان شده
گشته صدتو حرص و غوغاهای او
گشته پنهان حکمت و ایمای او
تا که در چاه غرور اندر فتد
آنگه از حکمت ملامت بشنود
چون ز بند دام باد او شکست
نفس لوامه برو یابید دست
تا به دیوار بلا ناید سرش
نشنود پند دل آن گوش کرش
کودکان را حرص گوزینه و شکر
از نصیحتها کند دو گوش کر
چونک درد دنبلش آغاز شد
در نصیحت هر دو گوشش باز شد
حجره را با حرص و صدگونه هوس
باز کردند آن زمان آن چند کس
اندر افتادند از در ز ازدحام
همچو اندر دوغ گندیده هوام
عاشقانه در فتد با کر و فر
خورد امکان نی و بسته هر دو پر
بنگریدند از یسار و از یمین
چارقی بدریده بود و پوستین
باز گفتند این مکان بینوش نیست
چارق اینجا جز پی روپوش نیست
هین بیاور سیخهای تیز را
امتحان کن حفره و کاریز را
هر طرف کندند و جستند آن فریق
حفرهها کردند و گوهای عمیق
حفرههاشان بانگ میداد آن زمان
کندههای خالییم ای کندگان
زان سگالش شرم هم میداشتند
کندهها را باز میانباشتند
بیعدد لا حول در هر سینهای
مانده مرغ حرصشان بیچینهای
زان ضلالتهای یاوهتازشان
حفرهٔ دیوار و در غمازشان
ممکن اندای آن دیوار نی
با ایاز امکان هیچ انکار نی
گر خداع بیگناهی میدهند
حایط و عرصه گواهی میدهند
باز میگشتند سوی شهریار
پر ز گرد و روی زرد و شرمسار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گروهی به درِ حجرهای میروند که در آن گنج و ثروت وجود دارد. آنها از هوس و طمع تلاش میکنند قفلِ حجره را باز کنند، اما این قفل پیچیده است. آنها به سراغ علم و دانش میروند تا قفل را بگشایند. در این میان، به روشنی بیان میشود که طمع به ثروت و پول از ارزش بیشتری برخوردار نیست و قرار است آنها دچار دردسر شوند، زیرا حرص و طمع باعث غفلت از حکمت و عقل میشود.
شعر به نقد حرصورزی و تبعات آن میپردازد و نشان میدهد چگونه انسانها به خاطر طمع نسبت به دنیا، از پند و نصیحتها غافل میشوند. در نهایت، این افراد ناامید و شرمنده به سوی فرمانروا بازمیگردند، در حالی که از تلاشهای بیثمرشان پشیماناند.
هوش مصنوعی: آن امانتداران به درِ اتاق آمدند و دنبال گنج، طلا و شراب بودند.
هوش مصنوعی: قفل را با آرزو و اشتیاق خیلیها، به وسیلهی علم و دانش گوناگون باز میکردند.
هوش مصنوعی: چون قفل بسیار سخت و پیچیدهای بود، او از میان دیگر قفلها یکی را انتخاب کرده بود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من به خاطر جلوگیری از افشای رازها و نکتههای با ارزش، هرگز از دارایی و ثروت دنیوی دلسرد نمیشوم و همچنین خود را از پندارهای عامیانه دور میکنم.
هوش مصنوعی: برخی افراد به سوء نیت دچار میشوند، در حالی که دیگران آنها را نیکوکار و فریبکار میدانند.
هوش مصنوعی: با تصمیم و اراده قوی، رازهای درونی انسان از بدخواهان بهتر حفظ میشود تا جواهرهای بسیار باارزش.
هوش مصنوعی: طلا نزد افراد بیفهم بیاهمیت است و تنها جان انسان در برابر پادشاهان ارزشمند است.
هوش مصنوعی: انسان در پی کسب wealth و ثروت بیهوده به سمت چیزی میرود که واقعی نیست. او با عقل خود میگوید که این چیز خوب است، اما در واقع آنچه میبیند، آب نیست و فقط یک سراب است.
هوش مصنوعی: خساست و طمع بر زندگی حاکم شده و طلا به اندازه جان اهمیت پیدا کرده است، به طوری که صدای عقل و خرد در آن زمان خاموش و پنهان شده است.
هوش مصنوعی: صدای هیاهو و حرص او همه جا را فراگرفته است و در این سر و صدا، حکمت و پیام او به طور پنهانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی به خاطر غرور و خودپسندی به گرفتاری دچار میشود، آن زمان است که از دانایی و پندهای دیگران عبرت میگیرد و ملامت را میشنود.
هوش مصنوعی: زمانی که روح از قید و بند مشکلات رها شود، نفس سرکش و آزمند به سراغ شما میآید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به مشکلات زندگی برخورد نکند، گوشش هیچ نصیحتی را نمیشنود.
هوش مصنوعی: کودکان به طمع شیرینی و شکر گوششان به نصیحتهای بزرگترها بدهکار نیست و به حرفها توجهی نمیکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که او دچار درد و مشکل شد، به نصیحت و توصیهها بیشتر توجه کرد و گوشهایش کاملاً شنوا شد.
هوش مصنوعی: در آن زمان، گروهی از افراد با اشتیاق و آرزوهای مختلف، دربی را باز کردند که به مکانی خاص منتهی میشد.
هوش مصنوعی: در نتیجه شلوغی و ازدحام، افراد به طور ناخواسته و به هم ریخته در هم میافتند، مانند دوغ فاسد که درون یک ظرف به هم میخورد.
هوش مصنوعی: در دنیای عاشقانه، وقتی کسانی به یکدیگر عمیقاً وابسته میشوند، مانند پرندهای که نمیتواند پرواز کند و به سختی در کنار یکدیگر خوشحال هستند، هیچ راهی برای جدایی یا برگشت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به دو طرف نگاهی انداختند و دیدند که لباس و پوستینی پاره شده وجود دارد.
هوش مصنوعی: گفتهاند این مکان نوشیدنی ندارد و زینجا فقط برای پوشاندن لباس و ظاهر است.
هوش مصنوعی: بیا و آماده باش که از وسایل تیز استفاده کنی و به آزمایش مکانهای زیرزمینی و راههای آبرسانی بپردازی.
هوش مصنوعی: در هر سو تلاش کردند و جستجو کردند، حفرهها ایجاد کردند و گودالهای عمیق حفاری کردند.
هوش مصنوعی: آن زمان که کندههای خالی را میکندید، حفرههایشان صدا میزدند و به شما خبر میدادند.
هوش مصنوعی: به خاطر شرم از او، چوبها را در کنار هم نمیانگاشتند و دور میکردند.
هوش مصنوعی: در هر قلبی که حس طمع و حرص وجود دارد، نشانهای از بیحالی و ناتوانی مشاهده میشود.
هوش مصنوعی: از بیخود شدنهای بیمعنا و بیهدف، نشانههایی در دیوار و در چهرههایشان پیدا است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ممکن است دیواری که با ایاز ساخته شده، هیچ عذری در برابر واقعیت نداشته باشد. به عبارتی دیگر، واقعیت و حقیقت نمیتوانند از وجود دیوار و موانع فرار کنند.
هوش مصنوعی: اگر خداوندی بیگناهی را به محاکمه میکشند، عناصر و نشانهها گواهی میدهند که او بیگناه است.
هوش مصنوعی: آنها به سمت پادشاه باز میگشتند، در حالی که چهرههایی غبارآلود و زرد داشتند و احساس شرم میکردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.