پس بیامد زود روبه سوی خر
گفت خر از چون تو یاری الحذر
ناجوامردا چه کردم من ترا
که به پیش اژدها بردی مرا
موجب کین تو با جانم چه بود
غیر خبث جوهر تو ای عنود
همچو کزدم کو گزد پای فتی
نارسیده از وی او را زحمتی
یا چو دیوی کو عدوی جان ماست
نارسیده زحمتش از ما و کاست
بلک طبعا خصم جان آدمیست
از هلاک آدمی در خرمیست
از پی هر آدمی او نسکلد
خو و طبع زشت خود او کی هلد
زانک خبث ذات او بیموجبی
هست سوی ظلم و عدوان جاذبی
هر زمان خواند ترا تا خرگهی
که در اندازد ترا اندر چهی
که فلان جا حوض آبست و عیون
تا در اندازد به حوضت سرنگون
آدمی را با همه وحی و نظر
اندر افکند آن لعین در شور و شر
بیگناهی بیگزند سابقی
که رسد او را ز آدم ناحقی
گفت روبه آن طلسم سحر بود
که ترا در چشم آن شیری نمود
ورنه من از تو به تن مسکینترم
که شب و روز اندر آنجا میچرم
گرنه زان گونه طلسمی ساختی
هر شکمخواری بدانجا تاختی
یک جهان بینوا پر پیل و ارج
بیطلسمی کی بماندی سبز مرج
من ترا خود خواستم گفتن به درس
که چنان هولی اگر بینی مترس
لیک رفت از یاد علم آموزیت
که بدم مستغرق دلسوزیت
دیدمت در جوع کلب و بینوا
میشتابیدم که آیی تا دوا
ورنه با تو گفتمی شرح طلسم
که آن خیالی مینماید نیست جسم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، حیوانی به نام خر، به روباه میگوید که چرا او را به سمت اژدها برده است. خر از رفتار روباه ناراضی است و از او میپرسد که چه دلیلی دارد که جان او را در خطر انداخته است. روباه در جواب میگوید که طبیعتش اجازه نمیدهد آسیب به کسی بزند، اما در عین حال تأکید میکند که آدمی به راحتی ممکن است در دام شیادی گرفتار شود. او به خر میگوید که همواره به دنبال فریب هستند، اما اگر فردی با آگاهی باشد، نباید از خطرات بترسد. در نهایت، روباه ابراز میکند که او در تلاش بوده تا به خر کمک کند، اما اتفاقات به گونهای پیش رفته که او را در وضعیت ناپسند قرار داده است.
هوش مصنوعی: سپس به سرعت به سمت خر رفت و گفت: "ای خر، از تو چنین دوستی بپرheز."
هوش مصنوعی: ای ناجوانمردان، من چه گناهی مرتکب شدم که مرا به دست اژدها سپردید؟
هوش مصنوعی: چه چیزی باعث دشمنی تو با من شد غیر از زشتی درونت، ای سرسخت؟
هوش مصنوعی: اگر همچون زنبور عسل به کسی آسیب برسانی، او از تو هیچ دردی نخواهد کشید؛ زیرا تو هنوز به مرحلهای نرسیدهای که بتوانی به او زحمت و عذابی برسانی.
هوش مصنوعی: شاید او مانند دیوی باشد که دشمن جان ماست و ما از زحمت او هنوز آسیب ندیدهایم و چیزی از ما کم نشده است.
هوش مصنوعی: در واقع، دشمن حقیقی جان انسان، خوشبختی اوست که از آسیب دیدن او ناشی میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی در پی خود ویژگیها و خصلتهای زشتش را به همراه دارد و نمیتواند آنها را پنهان کند.
هوش مصنوعی: زیرا طبیعت فاسد او بدون هیچ دلیل و توجیهی به سمت ظلم و ستم کشیده میشود.
هوش مصنوعی: هر بار که صدایت را میشنوم، مثل این است که تو را به یک مکان مهم و ویژه دعوت میکنم.
هوش مصنوعی: در جایی حوض آبی وجود دارد و چشمهها به آن میریزند، آب از حوض به پایین سرازیر میشود.
هوش مصنوعی: انسان را با وجود تمام پیامها و تفکرات عمیقش، آن شیطان فریبنده در آشفتگی و بینظمی فرو میبرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بیگناه باشد و از گذشتهاش آسیبی به او نرسد، در واقع او در خطر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: گفت: روباه به آن جادوگر سحرآمیز بود که تو را در چشم آن شیر نشان داد.
هوش مصنوعی: اگر نمیبودی، من از تو بینواترم، چون همیشه در غم و اندوه زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر چنین جادویی بسازی، هر کسی که به شکمخواری و طمعکاری شهرت دارد، به آنجا هجوم خواهد آورد.
هوش مصنوعی: در یک دنیای بیپناه و درختان بلند و ارزشمند، آیا بدون جادو و افسون، گیاهان و سبزهها باقی میمانند؟
هوش مصنوعی: من تو را خواستم تا درسی به تو بدهم؛ اگر چنین هول و وحشتی را ببینی، نترس.
هوش مصنوعی: اما یادگیری تو از یاد رفت، زیرا که من در حال غرق شدن در دلسوزیت بودم.
هوش مصنوعی: من تو را در حالی دیدم که گرسنه و بیپناه بودی و برای کمک به تو عجله میکردم.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواستم با تو دربارهٔ طلسم و معانیاش صحبت کنم، به تو میگفتم که آنچه میبینی تنها یک خیال است و وجود واقعی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.