مولانا
»
مثنوی معنوی
»
دفتر چهارم
»
بخش ۱۳ - عذر خواستن آن عاشق از گناه خویش به تلبیس و روی پوش و فهم کردن معشوق آن را نیز
گفت عاشق امتحان کردم مگیر
تا ببینم تو حریفی یا ستیر
من همی دانستمت بیامتحان
لیک کی باشد خبر همچون عیان
آفتابی نام تو مشهور و فاش
چه زیانست ار بکردم ابتلاش
تو منی من خویشتن را امتحان
میکنم هر روز در سود و زیان
انبیا را امتحان کرده عدات
تا شده ظاهر ازیشان معجزات
امتحان چشم خود کردم به نور
ای که چشم بد ز چشمان تو دور
این جهان همچون خرابست و تو گنج
گر تفحص کردم از گنجت مرنج
زان چنین بیخردگی کردم گزاف
تا زنم با دشمنان هر بار لاف
تا زبانم چون ترا نامی نهد
چشم ازین دیده گواهیها دهد
گر شدم در راه حرمت راهزن
آمدم ای مه به شمشیر و کفن
جز به دست خود مبرم پا و سر
که ازین دستم نه از دست دگر
از جدایی باز میرانی سخن
هر چه خواهی کن ولیکن این مکن
در سخن آباد این دم راه شد
گفت امکان نیست چون بیگاه شد
پوستها گفتیم و مغز آمد دفین
گر بمانیم این نماند همچنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عاشقی و تلاش برای شناخت معشوق خود سخن میگوید. او میگوید که برای فهمیدن حقیقت معشوق، خود را در معرض امتحان قرار داده است. شاعر به معجزات پیامبران اشاره میکند که نشاندهنده اطمینان از حقیقت است. او با تأکید بیان میکند که هر روز در امتحان عشقش به معشوق، خود را درمیانه سود و زیان میبیند. عشق را به گنجی ارزشمند تشبیه میکند و اعتراف میکند که با وجود دشواریها، باید صبور باشد و در جستجوی حقیقت معشوق بماند. در نهایت، به پیوند عمیق میان عشق و جدایی اشاره میکند و میگوید که این جدایی نمیتواند مانع از عشق حقیقی شود.
هوش مصنوعی: عاشق میگوید: من تو را آزمایش کردم و از تو نمیخواهم که خودت را نشان دهی، بلکه میخواهم ببینم تو چقدر قوی هستی یا اینکه فقط به ظاهر میپردازی.
هوش مصنوعی: من همیشه تو را بینیاز از آزمایش میشناختم، اما چگونه میتوانم خبری مانند حقیقت را فقط از روی گمان بزنم؟
هوش مصنوعی: نام تو مانند آفتاب مشهور و آشکار است، اینکه من کمی دچار سختی و آزمایش شوم، چه اشکالی دارد؟
هوش مصنوعی: من هر روز خود را در آزمون در میآورم تا ببینم که در کدام مسیر سود میبرم و در کدام مسیر ضرر.
هوش مصنوعی: پیامبران را خداوند آزمایش کرده است و از این آزمایشها معجزات آنها به ظهور رسیده است.
هوش مصنوعی: چشمانم را به نوری آزمایش کردم، ای کسی که نگاه بد از چشمانت دور است.
هوش مصنوعی: این دنیا به مانند ویرانهای است و تو گنجی هستی. اگر از گنجت جستوجو کنم، ناراحت نشو.
هوش مصنوعی: به خاطر این خُلق و رفتار ناپسند خود، کارهای بیمعنی انجام میدهم تا هر بار با دشمنانم به بزرگنمایی و افتخار بپردازم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نام تو بر زبانم جاری شود، چشمانم از این دیده به گواهیهای مختلفی میرسد.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر عشق تو به سوی تو قدم گذاشتهام، به مانند دزدی به چنگ میآورم که با شمشیر و کفن آمادهام.
هوش مصنوعی: تنها با دستان خود باید به پیشرفت و موفقیت برسیم و به هیچکس دیگر وابسته نیستیم؛ چراکه هر آنچه داریم و هستیم، از همین دستان خود ما سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: سخن از جدایی را کنار بگذار و هر چه میخواهی بگو، اما این کار را انجام نده.
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از زمانی است که در گفتوگو و تبادل نظر، فرصتی برای بیان نظرات و ایدهها ایجاد میشود. در این شرایط، فرد میگوید که اگر نتوانیم در زمان مناسب حرف بزنیم و از فرصت استفاده کنیم، ممکن است دیگر نتوانیم به آن ایدهها دست پیدا کنیم. به طور کلی، این بیان تأکیدی بر اهمیت زمان و فرصتها در بیان افکار و نظرات است.
هوش مصنوعی: ما فقط درباره ظاهر صحبت کردیم، اما حقیقت عمیقتر سر برآورد. اگر در این سطح باقی بمانیم، این نیز پایدار نخواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.