بخش ۵۴ - حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا میکرد کی مرا روزی حلال ده بی رنج
آن یکی در عهد داوود نبی
نزد هر دانا و پیش هر غبی
این دعا میکرد دایم کای خدا
ثروتی بی رنج روزی کن مرا
چون مرا تو آفریدی کاهلی
زخمخواری سستجنبی منبلی
بر خران پشتریش بیمراد
بار اسپان و استران نتوان نهاد
کاهلم چون آفریدی ای ملی
روزیم ده هم ز راه کاهلی
کاهلم من سایه خسپم در وجود
خفتم اندر سایهٔ این فضل و جود
کاهلان و سایهخسپان را مگر
روزیی بنوشتهای نوعی دگر
هر که را پایست جوید روزیی
هر که را پا نیست کن دلسوزیی
رزق را میران به سوی آن حزین
ابر را باران به سوی هر زمین
چون زمین را پا نباشد جود تو
ابر را راند به سوی او دوتو
طفل را چون پا نباشد مادرش
آید و ریزد وظیفه بر سرش
روزیی خواهم بهناگه بی تعب
که ندارم من ز کوشش جز طلب
مدت بسیار میکرد این دعا
روز تا شب، شب همه شب تا ضحی
خلق میخندید بر گفتار او
بر طمعخامی و بر بیگار او
که چه میگوید عجب این سستریش
یا کسی دادست بنگ بیهشیش
راهِ روزی کسب و رنجست و تعب
هر کسی را پیشهای داد و طلب
اطلبوا الارزاق فی اسبابها
ادخلو الاوطان من ابوابها
شاه و سلطان و رسول حق کنون
هست داود نبی ذو فنون
با چنان عزی و نازی کاندروست
که گزیدستش عنایتهای دوست
معجزاتش بی شمار و بی عدد
موج بخشایش مدد اندر مدد
هیچ کس را خود ز آدم تا کنون
کی بدست آواز صد چون ارغنون
که بهر وعظی بمیراند دویست
آدمی را صوت خوبش کرد نیست
شیر و آهو جمع گردد آن زمان
سوی تذکیرش مغفل این از آن
کوه و مرغان همرسایل با دمش
هردو اندر وقت دعوت محرمش
این و صد چندین مرورا معجزات
نور رویش بیجهات و در جهات
با همه تمکین خدا روزی او
کرده باشد بسته اندر جست و جو
بی زرهبافی و رنجی روزیش
مینیاید با همه پیروزیش
این چنین مخذول واپس ماندهای
خانه کندهٔ دون و گردونراندهای
این چنین مدبر همی خواهد که زود
بی تجارت پر کند دامن ز سود
این چنین گیجی بیامد در میان
که بر آیم بر فلک بی نردبان
این همیگفتش بتسخر رو بگیر
که رسیدت روزی و آمد بشیر
و آن همی خندید ما را هم بده
زانچ یابی هدیهای سالار ده
او ازین تشنیع مردم وین فسوس
کم نمیکرد از دعا و چاپلوس
تا که شد در شهر معروف و شهیر
کو ز انبان تهی جوید پنیر
شد مثل در خامطبعی آن گدا
او ازین خواهش نمیآمد جدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعری در زمان داوود نبی همیشه دعا میکرد که خداوند به او ثروتی بدون زحمت عطا کند. او احساس میکرد که به خاطر کاهلیاش، نمیتواند به دستاوردهایی برسد. او به دیگران مینگریست و میخواست که بدون تلاش، روزی به او برسد. مردم به او میخندیدند و او را به خاطر طمعورزیهایش مسخره میکردند، زیرا به خوبی میدانستند که برای بدست آوردن روزی باید تلاش کرد و کار کرد. او به کشف معجزات داوود نبی و نعمتهای بیشماری که نصیب او شده بود اشاره میکند، در حالی که خودش به دنبال آسانی در زندگی بود. سرانجام، او معروف شد اما همچنان در جستجوی برآورده شدن آرزوهایش بدون تلاش باقی ماند.
هوش مصنوعی: در زمان داوود نبی، آن شخص در نظر هر فرد آگاه و نیز در نظر کسانی که دانش چندانی نداشتند، مورد توجه و اعتبار بود.
هوش مصنوعی: او همیشه دعا میکرد که ای خدا، ثروتی به من عطا کن که بی زحمت به دست آید.
هوش مصنوعی: وقتی که تو مرا خلق کردی، من دچار کاهلی و سستی شدم و به راحتی تسلیم مشکلات میشوم.
هوش مصنوعی: بر روی الاغهای پیر و بیهدف، نمیتوان بار اسپهای قوی و نیرومند را قرار داد.
هوش مصنوعی: ای خدای مهربان، من به خاطر تنبلی و بیحوصلگیام ناتوان هستم؛ پس تو هم در روزی که مرا خلق کردی، مرا نسبت به همین کاستیها یاری کن.
هوش مصنوعی: من در کسالت و تنبلی به سر میبرم و در زیر سایهی وجود و رحمت این بزرگوار آرام گرفتهام.
هوش مصنوعی: آیا برای افراد سست و بیعمل، تغییر وضعیتی نوشته شده است که روزی متفاوتی را تجربه کنند؟
هوش مصنوعی: هر کس دنبال روزی و رزق خود باشد، روزیاش را پیدا میکند. اما اگر کسی نتواند به پا بایستد و حرکت کند، باید به او دل بسوزانیم و به او کمک کنیم.
هوش مصنوعی: روزیشان را به سمت آن شخص غمگین و عاری از نعمت میفرستد، همانطور که باران به سوی هر زمینی میریزد.
هوش مصنوعی: زمانی که زمین نتواند به خودی خود پا بگیرد و ایستادگی کند، تو مانند ابر، او را به سوی خود میکشی و به او جود و بخشش میکنی.
هوش مصنوعی: وقتی که کودک پای walking ندارد، مادرش مسئولیتهایش را بر دوش او میگذارد.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که بهطور ناگهانی به آرامش برسم، زیرا من تنها در پی خواستهها هستم و در تلاشهایم چیزی جز آرزو ندارم.
هوش مصنوعی: این دعا ساعتها و روزها طول میکشید. او شبها بیدار میماند و تا صبح به دعا و نیایش مشغول بود.
هوش مصنوعی: مردم به حرفهای او میخندیدند و به نادانی و زحمت بیفایدهاش تمسخر میکردند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از تعجب و عدم درک میپردازد. شخصی به سستریش اشاره میکند و از او میپرسد که واقعاً چه میگوید. همچنین به نظر میرسد که شخص دیگری نیز در حالت بیخبر و غافل از شرایط اطرافش قرار دارد. در کل، مضمون شعر به سردرگمی و وابستگی به حرفها و رفتارهای دیگران اشاره دارد.
هوش مصنوعی: کسب روزی مستلزم تلاش و زحمت است و هر فردی برای خود شغلی دارد که باید به دنبال آن برود.
هوش مصنوعی: در جستجوی روزی و کسب و کار باشید و برای این کار با رعایت اصول و روشهای درست وارد زندگی و محیطهای جدید شوید.
هوش مصنوعی: داوود نبی، شاه و سلطان و پیامبر خداوند است و اکنون در میان ما حضور دارد. او دارای دانش و مهارتهای ویژهای است.
هوش مصنوعی: او با زیبایی و جذابیتی خاصی که دارد، به گونهای است که لطف و محبت دوست به او رسیده است.
هوش مصنوعی: معجزات او بسیار و شمارش ناپذیر است و همیشه به وجود آورنده رحمت و یاری است.
هوش مصنوعی: هیچکس از زمان آدم تا کنون نتوانسته است صدایی به زیبایی و دلنشینی آواز ارغنون داشته باشد.
هوش مصنوعی: آواز دلنواز او چنان تأثیری دارد که میتواند دویست نفر را به خاطر شنیدن وعظ و سخنرانیاش به وادی مرگ بکشاند.
هوش مصنوعی: زمانی که شیر و آهو کنار هم جمع شوند، این نشاندهندهای است از اینکه کسی باید به پند و یادآوری توجه کند، اما این فرد غافل است و به این نکته توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: کوه و پرندگان در زمان دعوت او به خاطر دمش در کنار هم هستند.
هوش مصنوعی: این و صدها مورد دیگر نشاندهنده معجزههای نورانی است که بدون هیچ هدف و در جهات مختلف در حال ظهورند.
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که انسان سعی کند و به خدا ایمان داشته باشد، روزی و رزق و روزیاش به آن صورت که مقدر شده است، در جست و جو و تلاش اوست.
هوش مصنوعی: بدون زحمت و تلاش، روزی به دست نمیآید، حتی اگر در زندگی موفق و پیروز باشی.
هوش مصنوعی: تو اینقدر در زندگیات به عقب افتادهای که به نظر میرسد از روزگار و شرایط بیخبر و دور ماندهای.
هوش مصنوعی: این فرد باهوش و تدبیر، میخواهد به سرعت و بدون دردسر، از سود مالی برخوردار شود و زندگیاش را پر بار کند.
هوش مصنوعی: این توصیف از حالت سردرگمی و ناراحتی است که فرد در آن به دنبال چارهای برای بالا رفتن و رسیدن به موفقیت یا آرزوهایش میگردد، ولی بدون هیچ گونه ابزار یا راهی که او را یاری کند. در واقع، فرد احساس میکند که نیاز به کمک دارد تا بتواند به اوج برسد.
هوش مصنوعی: او میگفت که به خاطر مسخره کردنش، رو برگردان و توجه نکن، زیرا روزی خواهد رسید که بشارت و خبر خوشی به تو خواهد رسید.
هوش مصنوعی: او با لبخندی بر ما مینگرد و میگوید که از آنچه پیدا کردهای، هدیهای به ما بده.
هوش مصنوعی: او با وجود سرزنشهای مردم و این که به او توهین میکنند، از دعا کردن و نفاقگویی خود کم نمیکند.
هوش مصنوعی: وقتی در شهر شناخته شده و مشهور شد، کسی که از انبان خالی باشد، به دنبال پنیر میگردد.
هوش مصنوعی: او در خامدستی و سادگی مانند گدا شده است و نتوانسته از این خواستهاش جدا شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.