گفت فرعونش ورق درحکم ماست
دفتر و دیوانِ حکم این دم مراست
مر مرا بخریدهاند اهل جهان
از همه عاقلتری تو ای فلان
موسیا خود را خریدی هین برو
خویشتن کم بین، به خود غره مشو
جمع آرم ساحران دهر را
تا که جهل تو نمایم شهر را
این نخواهد شد به روزی و دو روز
مهلتم ده تا چهل روز تموز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: فرعون در این سخن با قدرت و اعتماد به نفس خود در میگوید که او مجاز است هر کاری را انجام دهد و حکم او برتر از همه است. او اشاره میکند که اهل دنیا او را خریدهاند و از موسى میخواهد که خود را در نظر نگیرد و مغرور نشود. فرعون تصمیم دارد که جادوگران را جمع کند تا قدرت و جهل موسى را به نمایش بگذارد و از موسى میخواهد که مهلتی برای این کار به او بدهد.
هوش مصنوعی: فرعون گفت: ورقهای حاکمیت و قوانین ما در دست ماست و این لحظه، زمان قدرت و اداری ماست.
هوش مصنوعی: مردم دنیا مرا به خود گرفتهاند، و تو ای فلانی، از همه آنها عاقلتر هستی.
هوش مصنوعی: ای موسا، تو خود را به فروش بردی و به این خاطر باید آگاه باشی که خودت را دست کم بگیری و به خودت مغرور نشوی.
هوش مصنوعی: من جادوگران زمان را جمع میکنم تا جهل تو را به همه نشان دهم و شهر را از این نادانی آگاه سازم.
هوش مصنوعی: این کار به این زودیها امکانپذیر نیست. به من مهلت بده تا چهل روز تابستان بگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.