بخش ۱۰۵ - نالیدن ستون حنانه چون برای پیغامبر صلی الله علیه و سلم منبر ساختند کی جماعت انبوه شد گفتند «ما روی مبارک ترا به هنگام وعظ نمیبینیم» و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سؤال و جواب مصطفی صلی الله علیه و سلم با ستون صریح
اُسُتنِ حنّانه از هِجر رسول
ناله میزد همچو ارباب عُقول
گفت پیغامبر چه خواهی ای ستون؟
گفت: جانم از فراقت گشت خون؛
مُسْنَدَت من بودم، از من تاختی
بر سر منبر تو مَسنَد ساختی
گفت: خواهی که ترا نخلی کنند؟
شرقی و غربی ز تو میوه چنند
یا در آن عالم، حقت سروی کند؟
تا تر و تازه بمانی تا ابد
گفت آن خواهم که دایم شد بقاش
بشنو ای غافل! کم از چوبی مباش
آن ستون را دفن کرد اندر زمین
تا چو مردم حَشْرْ گردد یومِ دین
تا بدانی هر که را یزدان بخواند
از همه کار جهان بیکار ماند
هر که را باشد ز یزدان کار و بار
یافت بار آنجا و بیرون شد ز کار
آنک او را نبود از اسرار داد
کی کند تصدیق او نالهٔ جماد
گوید آری نه ز دل بهر وفاق
تا نگویندش که هست اهل نفاق
گر نیندی واقفان امر کن
در جهان رد گشته بودی این سخن
صد هزاران ز اهل تقلید و نشان
افکندشان نیم وهمی در گمان
که به ظن تقلید و استدلالشان
قایمست و جمله پر و بالشان
شبههای انگیزد آن شیطان دون
درفتند این جمله کوران سرنگون
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بیتمکین بود
غیر آن قطب زمان دیدهور
کز ثباتش کوه گردد خیرهسر
پای نابینا عصا باشد عصا
تا نیفتد سرنگون او بر حصا
آن سواری کاو سپه را شد ظفر
اهل دین را کیست سلطان بصر
با عصا کوران اگر ره دیدهاند
در پناه خلق روشندیدهاند
گر نه بینایان بدندی و شهان
جمله کوران مردهاندی در جهان
نه ز کوران کشت آید نه درود
نه عمارت نه تجارتها و سود
گر نکردی رحمت و افضالتان
در شکستی چوب استدلالتان
این عصا چه بود قیاسات و دلیل
آن عصا که دادشان بینا جلیل
چون عصا شد آلت جنگ و نفیر
آن عصا را خرد بشکن ای ضریر
او عصاتان داد تا پیش آمدیت
آن عصا از خشم هم بر وی زدیت
حلقهٔ کوران به چه کار اندرید
دیدبان را در میانه آورید
دامن او گیر کاو دادت عصا
در نگر کادم چهها دید از عصا
معجزهٔ موسی و احمد را نگر
چون عصا شد مار و استن با خبر
از عصا ماری و از استن حنین
پنج نوبت میزنند از بهر دین
گرنه نامعقول بودی این مزه
کی بدی حاجت به چندین معجزه
هرچه معقولست عقلش میخورد
بی بیان معجزه بی جر و مد
این طریق بکر نامعقول بین
در دل هر مقبلی مقبول بین
همچنان کز بیم آدم دیو و دد
در جزایر در رمیدند از حسد
هم ز بیم معجزات انبیا
سر کشیده منکران زیر گیا
تا به ناموس مسلمانی زیند
در تَسلُّس تا ندانی که کیند
همچو قلابان بر آن نقد تباه
نقره میمالند و نام پادشاه
ظاهر الفاظشان توحید و شرع
باطن آن همچو در نان تخم صرع
فلسفی را زهره نه تا دم زند
دم زند دین حقش بر هم زند
دست و پای او جماد و جان او
هر چه گوید آن دو در فرمان او
با زبانشان گرچه تهمت مینهند
دست و پاهاشان گواهی میدهند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع جدایی و هجرانی اشاره دارد که شخصیت حنانه از پیامبر(ص) احساس میکند. حنانه به شدت از فراق پیامبر ناله میزند و در گفتگو با پیامبر خواستههایش را بیان میکند. او به یادآوری میآورد که چگونه در زمان حیات رسول خدا(ص) به عنوان ستون مسجد، در کنار ایشان بوده است.
حنانه میخواهد که در بین مردم باقی بماند و همیشه بماند، نه اینکه تنها به یادش سپرده شود. در ادامه، بحثی درباره علم و دانایی و کیستی کسانی که از خداوند کار میطلبند پیش میآید، و تأکید میشود که افراد حقیقی آنهایی هستند که از اسرار الهی آگاهند و فقط به ظواهر اکتفا نمیکنند.
شاعر به انتقاد از آن دسته از افرادی میپردازد که به تقلید و استدلال بسنده کردهاند و از درک حقیقت بازماندهاند. او به اهمیت بصیرت و بینش در امور دینی اشاره میکند و آن را به عصای جادویی تشبیه میکند که میتواند راه را برای انسانها روشن کند.
شعر با تأکیدی بر قدرت معجزات انبیا و ارتباط آن با ایمان و عقل به پایان میرسد. در کل، این اثر تأکیدی است بر اهمیت درک حقیقت و دوری از تقلید کورکورانه در امور دینی.
هوش مصنوعی: درخت خشکیدهای که از دوری پیامبر غمگین و نالان است، مانند عقلمندان و صاحبان خرد، ناله میکند.
هوش مصنوعی: پیامبر از او پرسید: چه میخواهی ای رکن و اساسی در دین؟ او در پاسخ گفت: جانم به خاطر دوری تو از دستم رفت و به شدت دلم برایت تنگ شده است.
هوش مصنوعی: من پایه و پشتیبان تو بودم، اما تو از من بهره بردی و بر بلندی جایگاه خود ایستادی.
هوش مصنوعی: گفت: آیا میخواهی که مانند یک درخت، برای تو میوه دهند؟ از سوی شرق و غرب، میوهها را از تو میچینند.
هوش مصنوعی: آیا در آن دنیا، خداوند مانند یک درخت سرسبز میشود؟ تا همیشه جوان و شاداب بمانی؟
هوش مصنوعی: من میخواهم که همیشه در یاد و خاطر باقی بمانم، ای غافل! کمتر از چوب بیجان نباش.
هوش مصنوعی: او آن ستونی را در زمین دفن کرد تا در روز قیامت، هنگامی که مردم محشور میشوند، به یاد آن بیفتند.
هوش مصنوعی: برای این که بدانی، هر کسی که به خدا روی آورد، از تمام امور دنیا بینیاز خواهد ماند.
هوش مصنوعی: هر کس که از سوی خداوند کاری دارد، به لطف و یاری او به مقصود خود میرسد و از مشکلات و سختیها خارج میشود.
هوش مصنوعی: او را از رازهای داد و قانون خبر نیست، پس چگونه میتواند نالهی بیجانها را تصدیق کند؟
هوش مصنوعی: میگوید که کسی به خاطر حفظ اتحاد و صمیمیت، از دل حقیقت خود را پنهان میکند تا دیگران او را اهل تزویر و نفاق ندانند.
هوش مصنوعی: اگر افرادی که در امور آگاهی دارند، تأمل کنند، میبینند که این گفته در دنیا سابقهای داشته است.
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که دنبال تقلید هستند، دچار توهم و اشتباه در برداشتهای خود میشوند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسانی که بر اساس گمان و استدلالهای دیگران رفتار میکنند، به نوعی ناتوان هستند و تنها به تقلید و پیروی از دیگران پرداختهاند. در واقع، آنها قدرت اندیشه و خلاقیت خود را از دست دادهاند و به همین خاطر نمیتوانند پر و بالی برای خود بسازند.
هوش مصنوعی: شیطان پست و پایینی به افکار ما شک و تردید میاندازد و کسانی که به او گوش میدهند، به سمت نابودی پیش میروند.
هوش مصنوعی: پای افرادی که از استدلال فقط به عنوان یک ابزار استفاده میکنند، بیروح و غیرقابل انعطاف است. این نوع استدلال نمیتواند به خوبی به سوالات و مشکلات پاسخ دهد و در برابر چالشها مقاومتی ندارد.
هوش مصنوعی: غیر از آن کسی که در زمان است و ثبات و استواریاش به حدی است که کوهها را متوجه و حیرتزده میکند.
هوش مصنوعی: نابینایان برای اینکه زمین نخورند و به مشکل برخورد نکنند، از عصا استفاده میکنند تا به آنها کمک کند و راه را پیدا کنند. این عصا مانند یک راهنما عمل میکند و از افتادن و آسیب دیدن آنها جلوگیری میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سواری که پیروزی را برای سپاه به ارمغان میآورد، کیست؟ و به دنبال آن، اشاره دارد به اینکه اهل دین و ایمان در بصره، چه کسی است که بتواند به عنوان سلطان یا پیشوا شناخته شود؟ در واقع، سوالی دربارهی نقش و اهمیت شخصی در میان اهالی دین و حاکمیت مطرح میشود.
هوش مصنوعی: کسانی که نابینا هستند و با عصا حرکت میکنند، اگر راهی را پیدا کردهاند، به خاطر حمایت و هدایتی است که از سوی کسانی با بینش روشن دریافت کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر بیناها این حقیقت را نمیدیدند، در دنیا همه پادشاهان نادان و مرده به شمار میآمدند.
هوش مصنوعی: نه با زراعت و کشاورزی بهبود میآید، نه با ساخت و ساز و ساختمان، نه با تجارت و کسب درآمد.
هوش مصنوعی: اگر رحمت و عظمت شما را شامل حال من نکنید، استدلالهای شما هم مثل چوبی بیاثر خواهد بود.
هوش مصنوعی: این عصا به نشانه ویژگیها و استدلالهای آن است، که باعث شد آنها با جلال و بزرگی بینا شوند.
هوش مصنوعی: وقتی که عصا به وسیلهای برای جنگ تبدیل شد و صدای آن بلند شد، ای نابینا، آن عصا را بشکن و خرد کن.
هوش مصنوعی: او عصای شما را به شما داد تا زمانی که به او نزدیک شدید، آن عصا از روی خشم به سمت شما پرتاب کرد.
هوش مصنوعی: به چه دلیل بینندگان را در وسط حلقهٔ کوران قرار میدهید؟ این کار چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: دست به دامن او بزن، او به تو عصا میدهد. نگاه کن که این عصا چه چیزهایی برای تو به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: به معجزههای موسی و محمد توجه کن؛ چگونه عصای موسی به مار تبدیل شد و محمد (ص) نیز از این معجزات آگاه بود.
هوش مصنوعی: متن بیان میکند که از عصای مَکانی و از طریق استن، حنین پنج بار نواخته میشود تا دین حفظ شود. این اشاره به این دارد که برای حفظ و دفاع از دین، تلاشهای مکرر و متنوعی انجام میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر غیر از این بود، این طعم غیرمعقول میبود و نیازی به این همه معجزه نبود.
هوش مصنوعی: هر چیزی که منطقی و معقول باشد، عقل آن را بدون نیاز به توضیح یا شگفتی میپذیرد و نیازی به بحث و جدل برای اثبات آن نیست.
هوش مصنوعی: این مسیر غیرعادی و بیدلیل را ببین که در دل هر کسی که شایسته است، مورد قبول واقع شده.
هوش مصنوعی: به دلیل ترس از انسان، دیوان و حیوانات در جزایر پنهان شدند و از حسادت دوری کردند.
هوش مصنوعی: بعضی از افراد به خاطر ترس از معجزات پیامبران، به انکار و رد شدن زیر زمین پناه میبرند.
هوش مصنوعی: به این معناست که کسانی که به اصول مسلمانی و دیانت پایبندند، در زندگی خود به گونهای رفتار میکنند که شاید به نظر برسد در حال فریب دادن هستند، اما در حقیقت نمیتوان از ظاهر آنها پی به نیت واقعیشان برد.
هوش مصنوعی: مانند قلابزنها، بر روی نقره ناب و بیعیب، نام پادشاه را میزنند و آن را خراب میکنند.
هوش مصنوعی: ظاهر سخنانشان نشاندهندهی توحید و قوانین دینی است، اما در باطن، مثل دانههای بیماری در نان، حاوی نقاط منفی و فساد هستند.
هوش مصنوعی: فلسفی که جرأت ندارد تا سخن بگوید، با این حال اگر به سخن بیاید، دین حقیقیاش را زیر سوال میبرد.
هوش مصنوعی: وجود او در عین اینکه جسمش بیتحرک و بدون حس است، اما روح و جانش بر همه چیز تسلط دارد و هر چه که بخواهد، به راحتی میتواند از آن دو فرمان بگیرد.
هوش مصنوعی: هرچند که با سخنانشان به دیگران اتهام میزنند، اما حرکات و اعمالشان خودشان گواهی بر حقیقت میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.