*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد.
برهمن گفت: هرگاه دو دوست به مداخلت شریری مبتلا گردند هر آینه میان ایشان جدایی افتد. و از نظایر و اخوات آن آنست که:
بازرگانی بود بسیار مال و او را فرزندان در رسیدند و از کسب و حرفت اعراض نمودند. و دست اسراف به مال او دراز کردند. پدر موعظت و ملامت ایشان واجب دید و در اثنای آن گفت که: ای فرزندان، اهل دنیا جویان سه رتبتاند و بدان نرسند مگر به چهار خصلت. اما آن سه که طالب آنند فراخی معیشت است و، رفعت منزلت و، رسیدن به ثواب آخرت، و آن چهار که به وسیلت آن بدین اَغراض توان رسید الفَغدَن مال است از وجه پسندیده و، حسن قیام در نگاه داشت، و انفاق در «چه به صلاح معیشت و رضای اهل و توشه آخرت پیوندد، و صیانت نفس از حوادث آفات، آن قدر که در امکان آید. و هرکه از این چهار خصلت یکی را مهمل گذارد روزگار حجاب مناقشت پیش مرادهای او بدارد. برای آنچه هر که از کسب اعراض نماید نه اسباب معیشت خویش تواند ساخت و نه دیگران را در عهد خویش تواند داشت؛ و اگر مال بدست آرد و در تثمیر آن غفلت ورزد زود درویش شود. چنانکه خرج سرمه اگرچه اندک اندک اتفاق افتد آخِر فنا پذیرد؛ و اگر در حفظ و تثمیر آن جد ننماید و خرج بی وجه کند پشیمانی آرد و زبان طعن در وی گشاده گردد، و اگر مواضع حقوق را به امساک نامرعی گذراد به منزلت درویشی باشد از لذات نعمت محروم، و با این همه مقادیر آسمانی و حوادث روزگار آن را در معرض تلف و تفرقه آرد، چون حوضی که پیوسته در وی آب میآید و آن را بر اندازه مدخل مخرجی نباشد، لابد از جوانب راه جوید و بترابد یا رخنه ای بزرگ افتد و تمامی آن چیز ناچیز گردد.
پسران بازرگان عظت پدر بشنودند و منافع آن نیکو بشناخت. و برادر مهتر ایشان روی به تجارت آورد و سفر دور دست اختیار کرد. و با وی دو گاو بود یکی را شنزبه نام و دیگر را نندبه. و در راه خلابی پیش آمد شنزبه در آن بماند. به حیلت او را بیرون آوردند، حالی طاقت حرکت نداشت، بازرگان مردی را برای تعهد او بگذاشت تا وی را تیمار میدارد، چون قوت گیرد بر اثر وی ببرد. مزدور یک روز ببود، ملول گشت، شنزبه را بر جای رها کرد و برفت و بازرگان را گفت: سقط شد.
شنزبه را بمدت انتعاشی حاصل آمد. و در طلب چراخور میپویید تا به مرغزاری رسید آراسته به انواع نبات و اصناف ریاحین. از رشک او رضوان انگشت غیرت گزیده و در نظاره او آسمان چشم حیرت گشاده
بهرسو یکی آب دان چون گلاب
شناور شده ماغ بر روی آب
چو زنگی که بستر ز جوشن کند
چو هندو که آیینه روشن کند
شنزبه آن را بپسندید که گفته اند:
و اذا انتهیت الی السلامة فی مداک فلا تجاوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی رابطه دوستانه و مشکلات ناشی از دخالت افراد بینظیر در دوستیها و کسب و کار است. برهمن در پاسخ به درخواست رای هند توضیح میدهد که وقتی دو دوست در معرض شریرانی قرار میگیرند، احتمال جدایی بین آنها بسیار زیاد است.
او به داستان بازرگانی اشاره میکند که فرزندانش به اسراف و دوری از کارهای اقتصادی روی آوردهاند. پدر آنها چهار نکتهای را که برای دستیابی به ثروت، مقام و آخرت نیاز است، مطرح میکند: ۱) کسب مال به طور پسندیده، ۲) نگهداری و انفاق درست، ۳) محافظت از خود در برابر حوادث، و ۴) توجه به حفظ حقوق.
در ادامه، داستان بازرگان و فرزندانش پیش میآید که یکی از گاوها در یک سفر گم میشود، و بازرگان به فکر نگهداری از او میافتد. درنهایت، بازرگان در مییابد که اگر به درستی از مال خود مراقبت نکند، ممکن است به زودی درویش و بینصیب از نعمتها شود.
هوش مصنوعی: رای هند به برهمن گفت: داستان دو نفر را برای من بگو که با هم دوست هستند، اما به واسطه نغزگویی و خیانت یک شخص زننده، دوستی آنها خراب میشود و به دشمنی و جدایی میانجامد.
هوش مصنوعی: برهمن گفت: هرگاه دو دوست به مشکلاتی که ناشی از شرارت است دچار شوند، قطعاً بین آنها جدایی ایجاد خواهد شد. و موضوعات مشابه دیگری نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: یک تاجر ثروتمند بود که فرزندانش به کسب و کار توجهی نداشتند و دست به اسراف زده بودند. پدر تصمیم گرفت آنها را نصیحت کند و گفت: «فرزندان، افرادی که به دنبال دنیا هستند، سه هدف دارند: رفاه مالی، موقعیت اجتماعی و پاداش در آخرت. اما برای رسیدن به این اهداف، چهار خصوصیت لازم است. این چهار خصوصیت شامل کسب مال به روش صحیح، رفتار خوب در نگهداری آن، انفاق به اندازه نیاز خانواده و تأمین آخرت، و حفاظت از خود در برابر بلاهاست. اگر کسی یکی از این چهار نکته را نادیده بگیرد، زندگیاش با مشکلاتی مواجه خواهد شد. زیرا اگر از کسب و کار دوری کند، نمیتواند نیازهای خود و دیگران را تأمین کند. همچنین اگر پول به دست آورد اما در مدیریت آن بیتوجه باشد، به زودی فقیر خواهد شد. حتی اگر کمی پول خرج شود، در نهایت به پایان میرسد. اگر در نگهداری و استفاده صحیح از آن کوشش نکند و بیجهت هزینه کند، پشیمان خواهد شد و مورد انتقاد قرار میگیرد. در نهایت، اگر به حقوق مالی دیگران توجه نکرده و در مدیریت خود سهلانگاری کند، از لذتهای زندگی محروم خواهد شد و با این وجود، حوادث و مشکلات همواره میتواند داراییاش را در خطر قرار دهد، مانند حوضی که هر لحظه پرآب میشود ولی اگر راه خروج نداشته باشد، آبش میریزد و خالی میشود.»
هوش مصنوعی: دو پسر بازرگان از عظمت پدرشان باخبر شدند و ارزش آن را به خوبی درک کردند. برادر بزرگتر به تجارت پرداخت و سفری طولانی را انتخاب کرد. او دو گاو همراه خود داشت که یکی به نام شنزبه و دیگری به نام نندبه بود. در راه، به مشکل برخوردند و شنزبه در آنجا ماند. با تدبیر او را بیرون آوردند، اما وقتی که دیگر نتوانست حرکت کند، بازرگان فردی را استخدام کرد تا از او مراقبت کند و وقتی که توانست دوباره به راه بیفتد، او را همراهی کند. اما مزدور بعد از یک روز کار خسته شد و شنزبه را رها کرد و رفت و به بازرگان گفت که او مرده است.
هوش مصنوعی: شنزبه به مدت زمانی طولانی در حال استراحت بود. او در جستجوی چراخوری حرکت کرد تا به مرتعی زیبا و پر از انواع گیاهان و گلها رسید. از حسادت به او، بهشت هم دچار غیرت شد و آسمان از حیرت به تماشای او چشمانش را گشوده بود.
هوش مصنوعی: به هر طرف یکی آبدان مانند گل خوشبو که بر روی آب شناور شده است.
هوش مصنوعی: همانطور که یک زنگی با لباس زرهاش خود را پوشش میدهد، یا مثل هندو که بوسیله آیینهای نور را منعکس میکند، در اینجا نیز به نوعی نمایانگر تحول و تغییر است.
هوش مصنوعی: وقتی به ایمنی و سلامت رسیدی، از آن پیشی نگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.