چو زین باغ طاووس زرین پر
برون شد به شام از حد باختر
غزالان مشکین به باغ آمدند
همه چشمها چون چراغ آمدند
سه لشکر برابر فرود آمدند
برآمد خروش طلایه بلند
بفرمود ارژنگ تا تخت زر
نهادند و گردان پرخواشجوز
همه یکسره پیش شاه آمدند
کمر بر میان با کلاه آمدند
سپهدار آمد به نزدیک شاه
شه ارژنگ برخواست از روی گاه
ببوسید چشم و سر نامور
برو بر فشاندند زرو گهر
به گنجور گفت آنکه گفتم بیار
بنه آن بر نامور شهریار
برفت و بیاورد گنجور شاه
نهادند بر پهلوان سپاه
نخستین یکی جام گوهر بکار
بیاورد پیش یل نامدار
ز گوهر مرصع مر آن جام زر
نهادند گردان پر خواشخور
دویم نیز در پیش آن نامدار
یکی آئینه پاک و صاف از غبار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.