چنین پاسخ نامه گردید زود
که جز رزم نبود دگر هیچ سود
چو فردا سر از خواب دوشین کشم
سپه بار دیگر بدین کین کشم
درآیم به میدان هیتال شاه
یکی رزم سازم درین کینه گاه
به بینیم تا بر که باشد سپهر
سپهر بلند فروزنده مهر
فرستاده آن نامه بگرفت برد
به نزدیک هیتال با وی سپرد
و زین روی ارژنگ فرمود کوس
نوازند هنگام بانگ خروس
که فردا کمر کینه را بسته ام
که از رزم هیتال دلخسته ام
چو فردا کشد تیغ تیز آفتاب
غو کوس سازد تهی سر ز خواب
یکی رزم سازیم در کینه گاه
که از خون زند موج دریا به ماه
بگفت این و شد زی سراپرده شاه
بخوابید بر تخت آن نیکخواه
سپهدار آمد به خرگاه باز
بخوابید بر تخت زر سرفراز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.