آن قدر شوق گل روی تو دارم که مپرس
آن قدر دغدغه از خوی تو دارم که مپرس
چون ره کوی تو پرسم دلم از بیم تپد
آن قدر ذوق سر کوی تو دارم که مپرس
سر به زانوی خیال تو هلالی شدهام
آن قدر میل به ابروی تو دارم که مپرس
از خم موی توام رشتهٔ جان میگسلد
آن قدر تاب ز گیسوی تو دارم که مپرس
صد ره از هوش روم چون رسد از کوی تو باد
آن قدر بیخودی از بوی تو دارم که مپرس
جانم از شوق رخت دیر برون میآید
انفعال آن قدر از روی تو دارم که مپرس
محتشم تا شده خرم دلت از پهلوی یار
آن قدر ذوق ز پهلوی تو دارم که مپرس
محتشم تا شده آن شوخ به نظمت مایل
ذوقی از طبع سخنگوی تو دارم که مپرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شدت از عشق و شوق خود به محبوبش سخن میگوید. وی بیان میکند که چقدر به زیبایی و خصوصیات محبوبش دل بسته است و این احساسات او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. او از اشتیاق و نگرانیهایش نسبت به محبوب میگوید که هر بار در مورد او فکر میکند، قلبش به تپش میافتد. شاعر همچنین به تأثیرات ظاهری محبوب، از جمله ابرو، مو و بوی او اشاره میکند، و بیان میدارد که این زیباییها او را به حالت جنون و بیخودی میکشاند. در نهایت، شاعر حس شادابی و ذوقی که از حضور و یاد محبوب تجربه میکند را در قالب بیانی شاعرانه به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: من به شدت مشتاق دیدار چهره زیبای تو هستم به طوری که نمیتوانی از من بپرسی. همچنین، نگرانی و اندیشههای زیادی درباره ویژگیها و رفتارهای تو دارم که باز هم بهتر است از من نپرسی.
هوش مصنوعی: وقتی که از مسیر کوی تو میپرسم، قلبم از ترس میتپد. آنقدر خوشحالی و شوق به حضور تو دارم که جای سوال ندارد.
هوش مصنوعی: من به اندازهای در خیال تو غرق شدهام که سرم را به زانوی خود گذاشتهام و آنقدر به ابروی تو علاقهمندم که نمیتوانی از من بپرسی.
هوش مصنوعی: از پیچ و تاب موی تو، روح و جانم ریسه میخورد. آنقدر در برابر زیبایی و گیسوان تو تاب و تحمل دارم که لازم نیست بپرسی.
هوش مصنوعی: من بارها به خاطر عطر و بوی تو سرمست و گیج میشوم و نمیتوانم از یاد تو رها شوم. آنقدر در این حال از تو مستم که نپرس چه حالتی دارم.
هوش مصنوعی: جانم به شدت از دیدن تو شاد است و به خاطر عشق و علاقهای که به تو دارم، نمیتوانم خود را کنترل کنم. این احساسات عمیق و شدید به حدی است که نیازی به پرسیدن دربارهاش نیست.
هوش مصنوعی: محتشم، وقتی دل شاد شده است که یار در کنارش است، آنقدر از خوشحالی و سرور ناشی از وجود تو دارم که نگو!
هوش مصنوعی: محتشم، آن شوخ طبع به زیبایی و نظم علاقهمند شده است. من از طبیعت بیان تو حسی دارم که احتمالاً قابل توصیف نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.