سهی بالای بزم آرای مه سیمای مهرآسا
قدح پیمای غمفرسای روحافزای جانپرور
سرت گردم چه واقع شد که در مجموعهٔ یاری
رقمهای محبت را قلم بر سر زدی اکثر
ازینت دوستر دانسته بودم کز فراق خود
گماری دشمنی از مرگ بدتر بر من ابتر
نه من آن کوچه پیمایم که شبها تا سحر بودی
برای شمع راه من چراغ روزن و منظر
چه شد آن مهربانیها که دایم بود در مجلس
ز تر دامانی چشم نمینم آستینت تر
کجا رفت آن خصوصیت که از همدم نوازیها
نبود آرام از آن دست نگارین حلقه را بردر
گمان دارد دلم زین سرکشی ای شمع بیپروا
که داری از هوای دل سر پروانهای دیگر
ز پایت برندارم سر اگر دارم کنی برپا
ز کویت وانگیرم پا اگر تیغم زنی برسر
تو را بازار گرم و من زرشک نو خریداران
از آن بازار در آزار از آن آزار در آذر
من از تشویش جان با این گران باری سبک نمکین
تو از تمکین دل با آن سبک روحی گران لنگر
ازین پس محتشم مشکل که آن صیاد مستغنی
کند ضایع خدنگ خویش بر صیدی چنین لاغر
بساط عاشقی طی ساز کز بهر دعای شه
در نه آسمان باز است و آمین گوت هفت اختر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر به احساسات عمیق خود در مورد عشق و جدایی میپردازد. او از یادآوری محبتهای گذشته و از دست دادن مهر و محبت صحبت میکند و احساس غم و تنهایی را تجربه میکند. شاعر به یاد روزهای خوشی میافتد که در کنار معشوق بوده و حالا احساس میکند که عشقش دستخوش تغییرات شده است. او نگران است که آیا معشوقش دیگر به او فکر میکند یا نه و در این میان از تضاد بین احساساتش و وضعیت فعلی زندگیاش صحبت میکند. در نهایت، شاعر به چالشهای عشق و پیچیدگیهای آن اشاره میکند و بهنوعی از بیداری و روشن شدن دل در کنار تنگنای عشق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: دختری زیبا و خوشچهره که در مجلس حاضر است، با حرکت نرم و لطیفش، باعث شادی و نشاط روح میشود. او با نوشیدن جامی، غم و اندوه را از دلها میزداید و جانی تازه به زندگیها میبخشد.
هوش مصنوعی: سرم را فدای تو میکنم، چه اتفاقی افتاد که در دنیای دوستی نشانههای عشق و محبت را نادیده گرفتی و بر سر آنها خط زدی؟
هوش مصنوعی: من از درد دوریات فهمیدهام که دشمنی، حتی بدتر از مرگ، برای من عذابآور است.
هوش مصنوعی: من آن کسی نیستم که شبها تا صبح در کوچهها قدم بزنم، تو بودی که مثل شمع در مسیر من روشنایی میبخشیدی و کیفیت و زیبایی را نشان میدادی.
هوش مصنوعی: چرا دیگر از مهربانیها و محبتهایی که همیشه در جمع ما بود خبری نیست؟ چشمم به آستین توست که نمناک و تر است.
هوش مصنوعی: کجا رفت آن ویژگی که با نوازیهای دوستانه، آرامشی به همراه نداشت و از آن دست نگارین، حلقهای بر در نبود؟
هوش مصنوعی: دلم فکر میکند که تو که بیپروا و شجاعی، شمعی هستی که در دلتین گیج و حیران، پروانهای دیگر وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر از پایم بلند کنی، سرم را برنمیدارم و اگر تو در کوی خود قیام کنی، قدم از آنجا برنمیدارم، حتی اگر تیغت را به سرم بزنی.
هوش مصنوعی: تو در شلوغی بازار مشغول خرید و فروش هستی و من در کنار تو با زرشک تازهام. خریداران از آن بازار بر من فشار میآورند و من از این فشار به تنگ آمدهام.
هوش مصنوعی: من از نگرانی و فشار روحی که بر دوشم هست، به خاطر سبکی و آرامش تو احساس راحتی میکنم. تو هم با وجود روح سبکت، به خاطر پیروی و اطاعت از دلت فردی سنگین و محکم به نظر میرسی.
هوش مصنوعی: از این به بعد، برای محتشم سخت خواهد بود که آن شکارچی بتواند بدون نیاز به تلاش زیاد، تیر و کمان خود را بر هدفی اینچنین لاغر بچسباند.
هوش مصنوعی: بستر عشق فراهم است و ساز و آهنگ آن به خاطر درخواست دعا از شاه در آسمان، گشوده است و هفت سیاره به دعا آمین میگویند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت
سه پیراهن سلب بودهست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
[...]
گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر
گه آن پیراسته جعدش ببارد مشگ و گه عنبر
رخی چون نو شکفته گل ، همه گلبن برنگ مل
همه شمشاد پر سنبل ، همه بیجاده پر شکر
برو از نیکوئی معنی ، بغمز از جادوئی دعوی
[...]
کهی چون طور سینا بود ازو آویخته ثعبان
ز پشت او درخشنده کف موسی پیغمبر
به پشت ژندهپیلان برنشسته ناوکاندازان
چو عفریتان آتشبار بر کوه گران پیکر
عروس ماه نوروزی چه کرد آن دانۀ گوهر؟
که نورش ماه تابان بود و سعدش زهرۀ ازهر
هزاران صورت رنگین نگاریده برو مانی
هزاران پیکر طبعی بر آورده از و آزر
بر آن هر صورتی رخشان ، زمشک لعلگون صدره
[...]
اگر بتگر چنو داند نگاریدن یکی پیکر
روا باشد اگر دعوی خلاقی کند بتگر
نه چون او پیکری آید نه حورالعین چنو زاید
نه گر باشد پری شاید چنو هرگز پری پیکر
بدو رخ چون شکفته گل بدو لب چون فشرده مل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.