ای تاب و توانم را برده
رحمی بر این دل افسرده
برگی از گلشن خرم عمر
باقی بود آن هم پژمرده
خوناب جگر از ساغر دل
در فصل بهار غمت خورده
بیمار توایم و نه پرسیتی
کاین غمزده به شد یا مرده
رنجور، مرنجانیده کسی
آزرده کدام کس آزرده
رفتم بشمار غلامانش
آوخ که بهیچم نشمرده
جانا قدمی نه، مفتقرت
بر خاک درت سر بسپرده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساساتی عمیق از غم و اندوه است. شاعر از ناامیدی و پژمردگی دل خود سخن میگوید و به عشق و دلتنگیاش اشاره میکند. او به بیماری ناشی از عشق اشاره کرده و از بیتوجهی محبوبش شکایت دارد. همچنین، شاعر احساس تنهایی و دلتنگی میکند و از محبوبش میخواهد که یک قدم به او نزدیکتر شود. به طور کلی، شعر احساسی از رنج و طلب محبت را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای دل افسرده، رحمی بر حال من کن که طاقت و توانم را از من گرفتهای.
هوش مصنوعی: یک تکه از زندگی خوشبختی باقی مانده بود، اما آن هم پژمرده و بیروح شده است.
هوش مصنوعی: دل به خاطر غم تو مثل ساغری پر از اشک و ناراحتی شده و این احساس در بهار، زمانی که طبیعت شکوفا میشود، بیشتر به چشم میآید.
هوش مصنوعی: ما به شدت بیمار عشق تو هستیم و نه اینکه تو از حال ما بپرسی، زیرا ما در غم تو به شدت رنج میبریم و ممکن است به زودی ناامید شویم.
هوش مصنوعی: هر کس رنجیدهای را بیشتر آزار نده، زیرا خودت نیز ممکن است به خاطر آزار کسی دیگر رنج بکشی.
هوش مصنوعی: رفتم تا شمار افرادی را که به عنوان خدمتکار دارد بشمارم، اما افسوس که به حساب من هیچیک از آنها هم در نظر گرفته نشدهاند.
هوش مصنوعی: ای جانا، قدمی بردار که من، نیازمند، بر خاک در تو سر خود را گذاشتهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.