وقتی قوّال در پیش شیخ ما این بیت می‌گفت:
سمر گشتم نگاری را که دیدار پری دارد
نبوت را همی سازد نه کار سرسری دارد
شیخ گفت چنین نباید گفت معاذ اللّه چنین باید گفت شعر:
نبودت را همی سازد نه کار سرسری دارد
یک روز دیگر قوّال پیش شیخ این بیت می‌خواند:
نه همرهی تو مرا راه خویش گیرو برو
ترا سلامت باد و مرا نگونساری
شیخ گفت چنین نباید گفت، باید گفت:
ترا سلامت باد و مرا سبکباری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این داستان، قوال شعری را در حضور شیخ می‌خواند که به توصیف معشوق و عشق می‌پردازد. شیخ به او گوشزد می‌کند که معنی شعر باید به گونه‌ای دیگر بیان شود تا بیشتر بر زیبایی و مثبت‌اندیشی تأکید کند. در نمونه بعدی، قوال شعری دیگر با مضمون جدایی می‌خواند که باز هم شیخ به او می‌گوید این تعبیر بهتری ندارد و باید به جای ناامیدی بر سلامت و خوشبختی تأکید کند. به طور کلی، شیخ آموزش می‌دهد که عبارات باید به گونه‌ای مثبت و سازنده بیان شوند.
هوش مصنوعی: وقتی قوال این شعر را در حضور شیخ ما می‌خواند:
هوش مصنوعی: من به خاطر دیدار با دختری که چهره‌ای همانند پری داشت، دل‌باخته شدم. او به نوعی یک مقام بالا و ویژه‌ای را به من ارزانی می‌دارد و به هیچ وجه مسائل سطحی و بی‌اهمیت را بررسی نمی‌کند.
هوش مصنوعی: شیخ فرمود نباید چنین چیزی گفت، به هیچ‌وجه. آنچه باید گفت این است که شعر:
هوش مصنوعی: غیبت تو باعث می‌شود که دیگران به تو فکر کنند و به یاد تو باشند، و این نشان‌دهنده اهمیت تو در زندگی آنهاست.
هوش مصنوعی: یک روز دیگر، قوال شعری را برای شیخ می‌خواند.
هوش مصنوعی: به من ملحق نشو و مسیر خودت را دنبال کن، برای تو آرزوی سلامت می‌کنم و برای من، تنهایی و افول است.
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی سلامتی دارم و برای خودم آرامش و سبکی می‌خواهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.