گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ (۵۸) چه بینید این آب زه که می او کنید؟.

أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (۵۹)؟ شما آن فرزند میآفرینید یا ما آفریدگار آنیم.

نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ، ما اجلهای شما باز انداختیم، مرگ بر شما تقدیر کردیم، وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ (۶۰) عَلی‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ و ما نتوان نیستیم که امثال شما بر شما بدل آریم، وَ نُنْشِئَکُمْ فِی ما لا تَعْلَمُونَ (۶۱)

و شما را باز در صورتی دیگر آفرینیم، از هر صورت که خواهیم و شما ندانید.

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی‌، و خود دانسته‌اید آفرینش اول، فَلَوْ لا تَذَکَّرُونَ (۶۲) چرا آفرینش نخست در یاد نیارید؟

أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (۶۳) چه بینید این کشت که می‌ورزید؟.

أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ، شما آن را میرویانید، أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (۶۴) یا رویاننده آن منم.

لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً، اگر خواهیم آن بر را کاه کنیم، فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ (۶۵) تا شما در نفریغ خوردن آیید.

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (۶۶) آن رنج که در زمین بردیم بر ما تاوان آمد.

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (۶۷) بلکه ما را بی‌روزی گذاشتند.

أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ (۶۸) چه بینید این آب که می‌آشامید.

أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ، شما آن را می‌فرو آرید از میغ، أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (۶۹) یا ما فرو بارندگان آنیم؟.

لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً، اگر ما خواهیم آن باران را تلخ کنیم یا شور، فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ (۷۰) چرا از من آزادی نکنید؟

أَ فَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ (۷۱) چه بینید این آتش که میاوروزید.

أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها، شما میرویانید و می‌فرا برآرید درخت آتش أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (۷۲) یا ما آفریدگار آنیم.

نَحْنُ جَعَلْناها تَذْکِرَةً، ما این آتش را یادگار کردیم.

وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِینَ (۷۳) و بکار دروایست دشتیان را.

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (۷۴) یاد کن بپاکی آن خداوند بزرگوار خویش را.

فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ (۷۵)، سوگند میخورم بافتادنگهها قرآن.

وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ (۷۶) و این سوگندیست کاشک شما دانید که بزرگوار است.

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ (۷۷) این قرآنیست نیکو آزاده آسان.

فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ (۷۸) در نامه پوشیده نوشته و یاد داشته و شنیده.

لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (۷۹) نه پاسد آن را مگر پاک کردگان و پاکیزگان.

تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ (۸۰) فرو فرستاده است از خداوند جهانیان.

أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ (۸۱) باین سخن می‌دروغ‌زن گیرید.

وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ (۸۲) و روزی خویش آن میکنید که روزی ده را می‌دروغ‌زن گیرید؟

فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) چرا آن گه که جان بگلو رسد.

وَ أَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ (۸۴) و آن گه شما مینگرید.

وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ، و ما نزدیک‌تریم باو از شما، وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ (۸۵) لکن شما نمی‌دانید و نمی‌بینید.

فَلَوْ لا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ (۸۶) تَرْجِعُونَها چرا اگر شما نه انگیختنی‌اید و پاداش دادنی آن جان را از گلو با پس نیارید، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۸۷) اگر راست میگویید.

فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ (۸۸) اما آن کس که از نزدیک کردگانست.

فَرَوْحٌ، او را آسایشی است و آسانی و زندگانی، وَ رَیْحانٌ، و روزیی و تن آسائی و بویی خوش، وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ (۸۹) و بهشت بازید و ناز و شادی.

وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ (۹۰) و اما ایشان که از خداوندان راست دست‌اند.

فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ (۹۱) تو رستی از اندوه خداوندان راست دست.

وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ (۹۲) و اما آن کس که از دروغ زن گیران است و گمراهان.

فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ (۹۳) فرو آمدن وی بر شرابی است از آب جوشیده.

وَ تَصْلِیَةُ جَحِیمٍ (۹۴) و رسانیدن او بآن.

إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ (۹۵) این سخن راست بی‌گمان است و گفتار درست.

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (۹۶).