قوله تعالی: «جَنَّاتِ عَدْنٍ» نصب بدل من قوله الجنّة، و قیل هو نصب علی المدح، و عدن فی معنی اقامة، یقال عدن بالمکان، اذا اقام به. جنّات بجمع گفت از بهر آن که هر مؤمنی را جدا گانه بهشتی خواهد بود، و گفتهاند هر مؤمنی را چهار بهشت است چنان که در سورة الرّحمن آن را بیان کرد و گفت: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» پس از آن گفت: «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ»، و پیغامبر (ص) آن را بیان کرده و گفته: «جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیها، و جنتان من فضة آنیتها و ما فیها. و ما بین القوم و بین ان ینظروا الی ربهم الا رداء الکبریاء علی وجهه فی جنة عدن».
و قیل العدن بطنان الجنّة و ذلک وسطها و سائر الجنان محدقة بها، و فیها عین التسنیم، ینزلها الصدّیقون و الشّهداء و و الصّالحون. مجاهد گفت: از ابن عباس پرسیدم که بهشت خداوند کجاست؟ گفت.
فوق سبع سماوات. بالای هفت آسمان. عبد اللَّه مسعود گفت: امروز بالای هفت آسمان است امّا فردا در قیامت آنجا بود که اللَّه تعالی خواهد. «الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَیْبِ» ای بالمغیب عنهم و لم یروها، ای هم فی الدّنیا و الموعود فی حال غیبة عنهم، یعنی در دنیااند بهشت را نادیده و از اللَّه تعالی وعده یافته که بآن رسند، «إِنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا» یؤتی ما وعده لا محالة، بندگان بآنچه اللَّه تعالی وعده داد رسیدنیاند، و روا باشد که مفعول بمعنی فاعل باشد ای وعده آت لا محالة. آنچه اللَّه تعالی وعده داد آمدنی است لا محالة.
«لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً» ای قبیحا من القول. اللّغو ما یلقی من الکلام و یؤثم فیه. لغو سخن نابکار است و سخن فحش که مردم بآن گناهکار شوند، و گفتهاند که لغو آن است که آن را معنی نباشد و از شنیدن آن هیچ فایده نبود، ربّ العالمین میگوید در بهشت این چنین سخنهای بیهوده بیفایده نگویند و نشنوند. «إِلَّا سَلاماً».
این استثنا منقطع است تقدیره لکن یسمعون قولا حسنا یسلمون منه. هر چه گویند و شنوند در بهشت از عیب و طعن رسته، و شنونده از گناه و ملامت ایمن و گفتهاند «إِلَّا سَلاماً» سلام است که بهشتیان بر یکدیگر میکنند و نیز فریشتگان بر ایشان سلام میکنند چنان که گفت: «وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْکُمْ» و گفتهاند سلام ملک است جلّ جلاله بر بنده که میگوید: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ». «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا» ای فی الاوقات الّتی لو کانت ایاما و لیالی معتادة، لکان ذلک بکرة و عشیّا، کقوله تعالی: «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ» و لم یکن هناک ایّام و لا زمان، لکن بمعنی انّه خلقها فی مدة لو کانت مدة وقت و زمان لکان ذلک ستة ایّام. و قیل لیس فی الجنّة لیل، هم فی نور ابدا و انّما یعرفون مقدار اللیل بارخاء الحجب و مقدار النهار برفع الحجب. و قیل تخدمهم باللّیل الجواری و بالنّهار الغلمان، فذاک آیة اللّیل و النهار.
در بهشت شب نیست همه نورست و روشنایی. گهی پردهها فرو گذارند، بجای آرند که شبست، گهی پردهها بردارند، دانند که روزست. و گفتهاند چون کنیزکان ایشان را خدمت کنند و بر سر ایشان پیرایهای شراب گردانند آن را شب شمرند، و چون غلمان و ولدان ایشان را خدمت کنند آن را روز شمردند. و چون معلوم گشت که در بهشت شب نیست پس بامداد و شبانگاه را معنی آنست که ایشان را طعام و شراب دهند بدو وقت، بر مقدار بامداد و شامگاه، چنان که عادت مردم متنعّم است. و قیل معناه الدّوام، و ذکر طرفی النّهار و اراد به کله، کقوله: «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ» و یرید به الدّنیا کلّها، یدلّ علی هذا قوله: «أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها» و بهذا المعنی قوله: «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا» قوله: «تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا» ای تلک الجنة الّتی وصفت، هی التی نعطی المتّقین الّذین یتقون الشّرک. قرأ رویس عن یعقوب نورّث بالتّشدید، و هما لغتان مثل وصی و اوصی و الاختیار التخفیف، کقوله: «اورثتموها وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ» و الوراثة اقوی لفظة تستعمل فی هذا الباب لا تعقب بفسخ و نقض و استرجاع. و قیل المؤمنون یرثونها من الکفار. فانّ اللَّه تعالی خلق لکلّ مکلف قصرا فی الجنّة فمن آمن سکن قصره و من کفر جعل قصره لمؤمن زیادة فی درجته و کرامته.
روی ابو هریره رضی اللَّه عنه قال: «قال رسول اللَّه (ص): «ما من غداة من غدوات الجنة و کل الجنة غدوات الّا ترفّ الی ولّی اللَّه حوراء، و انّ من الحور العین ادنا هنّ الّتی خلقت من خالص المسک و الزعفران»
و قال صلی اللَّه علیه و سلّم: «من یدخل الجنّة ینعم لا یبؤس یحیی لا یموت لا تبلی ثیابه و لا یفنی شبابه».
و قالت عائشة: «الجنّة سجسج لیس فیها برد و لا حرّ، ترابها الزّعفران» و قال الحسن: نخل الجنّة جذوعها ذهب و کربها زمرد و یاقوت و سعفها حلل، تخرج الرّطب امثال القلال احلی من العسل و ابیض من اللّبن.
قوله: «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ» سبب نزول این آیت آن بود که مدتی بگذشت که جبرئیل (ع) برسول خدای (ص) نیامد و وحی نیاورد، گفتهاند چهل روز بود و بروایتی پانزده روز و بروایتی دوازده روز، و کافران ظنّ بد بردند و گفتند: «انّ محمّدا و دعه ربّه و قلاه» و رسول خدای (ص) از ناآمدن جبرئیل دلتنگ و رنجور گشت و بر وی دشخوار آمد. تا ربّ العزة جبرئیل را فرستاد و آیت آورد: «وَ الضُّحی وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی» رسول (ص) گفت: «ابطأت علیّ حتی ساء ظنی و اشتقت الیک»
دیر آمدی ای جبرئیل و مشتاق بودم بآمدن تو. ربّ العالمین بجواب وی آیت فرستاد «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ» ای قل یا جبرئیل لمحمد: «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ» اللَّه تعالی جبرئیل را گفت که محمّد را جواب ده که ما که فریشتگانیم فرو نمیآئیم. مگر بفرمان خدای تو، آن گه توانیم آمدن که فرماید و فرستد.
و خلافست میان علما که بازماندن جبرئیل را سبب چه بود؟ مقاتل و کلبی و قتاده و ضحاک و عکرمه گفتند: قریش از رسول خدای پرسیدند قصّه اصحاب الکهف و ذو القرنین و از روح. و رسول گفت: «ارجعوا غدا اخبرکم»
و لم یقل ان شاء اللَّه، فابطأ جبرئیل و لم ینزل علیه الی اربعین یوما.
و قال مجاهد: ابطأ الملک علی رسول (ص) ثم اتاه فقال لعلی ابطأت؟ قال قد فعلت قال و لم لا افعل و انتم لا تتسوّکون و لا تقصّون اظفار کم و لا تنقّون براجمکم و لا تأخذون براجمکم، و قال: «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ».
و قیل هذا اخبار عن اهل الجنّة انّهم یقولون عند دخولها: و ما نتنزّل هذه الجنان الّا بامر اللَّه، قوله: «لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا» من امر الآخرة، «وَ ما خَلْفَنا» ای ما مضی من امر الدنیا، «وَ ما بَیْنَ ذلِکَ» من وقتنا هذا الی یوم القیامة. و قیل «وَ ما بَیْنَ ذلِکَ» ای ما بین نفختین. و قیل «لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا» ما سیکون، «وَ ما خَلْفَنا» ما کان، «وَ ما بَیْنَ ذلِکَ» فی الحال. و قیل «لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا» ای ما تقدّمنا قبل ان نخلق، «وَ ما خَلْفَنا» ای ما یکون بعد فنائنا، «وَ ما بَیْنَ ذلِکَ» من وقت خلقنا الی ان نموت. «وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا» ای ما نسیک ربّک یا محمد و ان تأخر عنک الوحی.
و عن ابی الدرداء قال: قال رسول (ص): «ما احلّ اللَّه فی کتابه فهو حلال، و ما حرّم فهو حرام و ما سکت عنه فهو عافیة، فاقبلوا من اللَّه عافیته فانّ اللَّه لم یکن لینسی شیئا، ثم تلا هذه الایة: «وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا».
قوله: «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» ای خالقها و مالکها «فَاعْبُدْهُ» ای وحّده.
«وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ» حتی یأتیک الموت کقوله: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» و یقال، «وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ» دلیل علی انّ العبادة ثقیلة مملولة و المؤمن مأمور بالصبر علیها لانّ الصبر لا یکون الّا مقرونا بالکراهة و الصعوبة.
قوله: «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا» ای مثلا و قیل احدا یسمّی اللَّه، و قیل احد یسمّی الرحمن فانّهما اسمان ممتنعان علی الخلیقة، و قیل معناه هل تعلم احدا یستحقّ ان یوصف بصفات اللَّه عزّ و جل، فیقال له خالق و قادر و عالم بما کان و ما یکون فذلک لا یکون الّا من صفة اللَّه عزّ و جل.
قوله: «وَ یَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ» قراءت عامّه أ اذا بهمزتین است بر استفهام، مگر قراءت ابن عامر که وی اذا خواند بیک همزه بر لفظ خبر ما متّ، ما صله است و اصل سخن اذا متّ است. «لَسَوْفَ» این لام، لام مجازاة است و معارضه نه لام تأکید، و انسان درین آیة ابیّ بن خلف الجمحی است که بعث را منکر بود و این سخن بر سبیل استهزاء و تکذیب گفت. استخوان ریزیده پارهای بر دست نهاد و ریزه ریزه میکرد و میگفت: یزعم لکم محمدا انّا نبعث بعد ما نموت. محمّد (ص) میگوید که پس از آنکه بمیریم ما را زنده خواهند کرد، همانست که جای دیگر گفت: «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ» ربّ العزّة او را جواب داد و بر وی حجّت آورد که: «أَ وَ لا یَذْکُرُ الْإِنْسانُ» مخفف بر قراءت مدنی و شامی و عاصم. میگوید یاد نمیدارد مردم «أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ». بر قراءت باقی «أ و لا یذّکر الانسان» بتشدید، اصله یتذکر، فاندرج التاء فی الذّال. میگوید نیندیشد و در یاد نیاورد ابی خلف که ما او را نخست بیافریدیم و خود هیچیز نبود، آن کس که بر نشأت اولی قادر بود بر نشأت اخری هم قادر باشد، همانست که گفت: «وَ هُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ» جای دیگر گفت: «قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ».
قوله: «وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً» دلیل علی انّ المعدوم لیس بشیء فی حال عدمه. آن گه ربّ العزّة سوگند یاد کرد که بر انگیزم این کافران را روز قیامت ناچار با شیاطین، که همسر و همراه ایشانند، هر کافری با شیطان خود در یک سلسله بسته و حاضر کرده، اینست که اللَّه تعالی گفت.
«فَوَ رَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ» ای لنجمعنّهم فی المعاد و الشیاطین. این واو بمعنی مع است ای لنحشرنّهم مع الشیاطین، و هم قرناؤهم الّذین اضلوهم. «ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا» ای حبسوا حولها فأحدقوا بها جثیا علی رکبهم حتّی یدفعوا فیها الاوّل فالاوّل.
آن کافران را همه گردن بسته و بزانوها در نشسته گرد دوزخ در نشانند، همه بهم آرند، و آن گه الاول فالاوّل بدوزخ میاندازند. «جِثِیًّا» ای جاثیة علی رکبهم. و قیل جماعات جماعات جمع جثوة.
قوله. «ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَةٍ» ای جماعة متعاونة علی الشّرک و المعصیة.
«أَیُّهُمْ أَشَدُّ» ابتداء و خبر علی الرّحمن «عِتِیًّا» ای عتوا و تجبّرا فی الکفر و غلوّا، و المعنی نبدأ فی التّعذیب بالاعتی فالاعتی و الاکبر فالاکبر جرما برؤساء الضّلالة اولا، ثم باتباعهم و اشیاعهم.
«ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ» ثمّ هاهنا لیست مما توجب تعقیبا، هذا کقولک فلان فاجر مارد ثم هو مع هذا من غیر رشدة یقول تعالی: «ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ» انّ الّذین هم اشدّ عتیّا، «هُمْ أَوْلی بِها صِلِیًّا» ای دخولا و لزوما. یقال صلی یصلی صلیّا مثل لقی یلقی لقیّا، و صلیا نصب علی التمییز.
روی ابو سعید الخدری قال: قال رسول اللَّه (ص): «یخرج من النار عنق اشدّ سوادا من القار فیقول انّی وکّلت بثلاثة نفر: بکلّ جبّار عنید. و من دعا مع اللَّه الها آخر.
و من قتل نفسا بغیر نفس. قال فتنطبق علیهم النّار بمقدار خمس مائة سنة».
قوله تعالی: «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها» ای ما منکم احد الّا وارد جهنّم، «عَلی رَبِّکَ» کان ورود کم النّار، «عَلی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا» حتم ذلک و قضی قضاء لا محیص عنه. در معنی ورود اهل علم مختلفند قومی گفتند دخولست، قومی گفتند اشرافست و مرور بیدخول یعنی که فرا سر آن رسند و بگذرند و در آنجا نشوند. و منشأ خلاف آنست که وعیدیه معتزله گویند: من دخل النّار من الموحّدین لا یخرج منها ابدا. گفتند موحّد که در آتش شود هرگز بیرون نیاید، و مرجیان گویند: لا یدخلها مؤمن. مؤمن خود در آتش نشود. و اهل سنّت گویند جایز است که مؤمنان در آتش شوند و ایشان را بمعصیت که کردهاند عقوبت کنند، آن گه از آتش بیرون آرند، و بقول اهل سنّت ورود، دخول است و حجّت ایشان از قران قوله تعالی: «یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» و قال تعالی: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ لَوْ کانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها» خلاف نیست که فرعون و بتان و بت پرستان که اندر این آیات از ایشان خبر میدهد در دوزخ شوند نه آنجا بگذرند، که اگر بگذشتندی در بهشت شدندی که بعد از دنیا جز دوزخ و بهشت سرای دیگر نیست، و شک نیست که ایشان هرگز به بهشت نشوند و جز دوزخ جای ایشان نیست و معنی ورود جز دخول نیست.
و دلیل برین قول سیاق آیتست که گفت: «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا» و نجات بعد از دخول باشد، نخست در میان کار شوند آن گه بیرون آمدن را نجات گویند، چنان که گفت: «وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» و خبر درست است از پیغمبر (ص) که گفت: «الورود الدّخول لا یبقی برّ و لا فاجر الّا دخلها فتکون علی المؤمنین بردا و سلاما کما کانت علی ابراهیم حتّی انّ للنّار او لجهنم ضجیجا من بردها».
«ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیها جِثِیًّا»
عن ابن مسعود قال: قال النبیّ (ص): «یرد النّاس النّار و یصدّون عنها باعمالهم، فاوّلهم کلمع البرق ثمّ کالرّیح ثم کخضر الغرس ثم کشدّ الرجل ثم کمشیه».
و عن انس قال: قال النّبی (ص): «یخرج من النّار من قال: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و کان فی قلبه من الخیر ما یزن شعیرة، ثمّ یخرج من النّار من قال «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و کان فی قلبه من الخیر ما یزن برّة، ثمّ یخرج من النّار من قال: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و کان فی قلبه من الخیر ما یزن ذرة».
و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «ما من مسلم یموت له ثلاثة من الولد الّا لم یلج النّار الّا تحلة القسم، ثم قرأ وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها»
و روی عن عمرو بن دینار قال: «تماری ابن عباس و نافع بن الازرق، فقال نافع لیس الورود الدخول، فقال ابن عباس: هو الدخول، أ رأیت قول اللَّه تعالی؟
«إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ» ادخلوا ام لا؟ و قوله: «وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» ادخل هؤلاء ام لا؟ اما و اللَّه انا و انت سنردها و انا ارجو ان یخرجنی اللَّه منها و لا یخرجک منها لتکذیبک».
و روی انّ النّبیّ (ص) سئل عن معنی هذه الایة و عن کیفیت الورود فقال: «انّ اللَّه تعالی یجعل النار کالسّمن الجامد و یجمع علیها خلق الاولین و الآخرین ثمّ ینادی المنادی ان خذی اصحابک و دری اصحابی فو الّذی نفس محمّد بیده لهی اعرف باصحابها من الوالدة بولدها».
و حکی عن ابی جعفر النحاس قال: «إِلَّا وارِدُها» یعود الی یوم القیامة. و قال مجاهد: هو الحمّی و الامراض تأخذ المؤمن «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا» الشّرک، «وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ» ای المشرکین، «فِیها جِثِیًّا»، ای بارکین علی رکبهم صاغرین.
و قیل «نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا» فی مسیرهم علی الصّراط من الوقوع فیها و التأذی بحرها، و من دخل الصراط فقد دخل النّار قال ابن عباس: الورود علی الصّراط و الصّراط علی جهنم. و قال الحسین بن الفضل: تفکرت فی کون الصّراط علی النّار و کیفیته سنین، فلم یتصوّر ذلک الی ان وقع لی ذات یوم انّ الصّراط فی النار شبه الارجوحة فی الدّار».
«وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیها» ای نترک الکفّار فی النار، «جِثِیًّا» جمیعا. و قال ابن زید الجثی شرّ الجلوس.
قوله. «إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا» ای اذا قرئت علی هؤلاء الکفّار آیات القرآن بیّنات واضحات الدلائل و فیها ذکر المؤمنین و انّ اللَّه ولیهم و ناصرهم، «قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا» یعنی النضر بن الحارث و اصحابه، للّذین آمنوا» ای لفقراء لصحابة «أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ» یعنی المؤمنین و الکافرین. «خَیْرٌ مَقاماً» منزلا و حالا «وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا» ازین مجلسا و مکانا.
مشرکان قریش اصحاب مال و زینت دنیا و عیش فراخ و جای خوش تنعّم و ناز بودند و درویشان صحابه اصحاب فقر و فاقت و خشونت بودند و بآن مال و زینت خود را بر درویشان صحابه فضل دیدند و افتخار آوردند. پس معنی آیت آنست که چون ما آیات قرآن فرو فرستیم، که در آن ذکر مؤمنان بود و نواختن ایشان و در آن دلایل و عبر بود ایشان در آن تدبّر و تفکّر نکنند بلکه از آن افتخار و مکاثرت بمال و ثروت کردند و گویند بنگرید، که از ما و شما کدام گروهست که جای و منزل وی خوشتر و مال وی بیشتر و نعمت و جاه وی تمامتر، یعنی که ما به از شمائیم و حال ما بنزدیک اللَّه تعالی از حال شما نیکوتر. النّدی و النادی المجلس الّذی یجمع القوم لحادثة او مشورة و منه دار الندوة، لانّ المشرکین کانوا یجلسون فیها و یتشاورون فی امورهم. و قرأ مکی مقاما بضمّ المیم و هما لغتان فی المعنی واحد لانّهما یرجعان الی اسم المکان.
پس ربّ العالمین ایشان را جواب داد: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْیاً» ای قد اهلکنا اسلافهم و کانوا فی الدّنیا اکثر نعمة و اوفر زینة فلم ینفعهم من اللَّه و لم یقرّبهم من رحمته و و النّجاة من عذابه. قال اهل اللّغة: الاثاث متاع البیت ما یتمتّع به الانسان من اداة لا غنی عنها، مشتقّ من اثیث و هو الکثیر و ریّا بتشدید قراءت شامی است، و قالون و اسماعیل از نافع. باقی قرّاء رئیا خوانند بهمز و هو المنظر، مشتقّ من رأیت ای ما یری فی صورة الانسان و لباسه. و قیل هو من قولک رویت ای منظره مرتو من النعمة ای انّ علیه نضارة. و انتصاب اثاثا و رئیا علی التفسیر.
قوله: «قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ». الصیغة، صیغة الامر و المعنی الخبر، ای من کان فی الشّرک و الجهالة مدّه اللَّه فی کفره و متّعه بطول عمره لیزداد طغیانا و ضلالا، یعنی جعل اللَّه جزاء ضلالته ان یترکه و یمدّه فیها. کقوله: «مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ». و قیل معناه من کان فی الضّلالة زاده اللَّه ضلالا. و قیل معناه فلیعش ما شاء فانّ مصیره الی النّار.
قوله: «حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ» ای الی ان یأتیهم ما یوعدون من الجزاء علی کفرهم، ثمّ فصّل فقال: «إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ» فهما منصوبان علی البدل من «ما یُوعَدُونَ» و المعنی حتّی اذا رأوا العذاب او رأوا السّاعة، فالعذاب ما وعدوا به من نصر المؤمنین علیهم بانهم یعذّبونهم قتلا و اسرا. و الساعة یعنی القیامة و ما وعدوا فیها من الخلود فی النّار. معنی آیت آنست که هر که در ضلالت و کفرست ربّ العزّة بجزاء کفر وی او را روزگار دراز فرا گذارد تا طغیان و ضلالت وی میافزاید، آن گه یا در دنیا عذاب قتل و سبی بوی رسد یا در قیامت بدوزخ شود جاوید. «فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً» جواب آنست که گفتند: «خَیْرٌ مَقاماً». «وَ أَضْعَفُ جُنْداً» جواب آنست که گفتند: «وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا».
قوله تعالی: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا» بالمنسوخ، «هدی» بالنّاسخ، و قیل یجعل جزاهم ان یزیدهم فی یقینهم هدی کما أضلّ الفاسق بفسقه.
«وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ» قیل الصلوات الخمس، و قیل اداء الفرائض، و قیل «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر» هی الباقیات الصّالحات لانّ ثوابها یبقی ابدا. «خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً» ای خیر ممّا فیه الکفّار من المال و حسن الحال. «وَ خَیْرٌ مَرَدًّا» عاقبة و مرجعا.
«أَ فَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیاتِنا» این کافر العاص بن وائل السهمی است. مردی بود زندیق منکر بعث از جمله مستهزءان. خباب را برو دینی بود بتقاضا شد جواب وی داد باستهزا که: نه شما میگوئید که در بهشت زر و سیم و حریرست؟ خباب گفت: بلی ما میگوئیم و در کتاب خداست. عاص گفت باستهزا اکنون صبر کن تا ببهشت رسیم که اللَّه تعالی مرا آنجا مال و فرزند دهد دین تو بگزارم، ربّ العالمین در شأن وی این آیت فرستاد: «أَ فَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیاتِنا وَ قالَ لَأُوتَیَنَّ یعنی فی الجنّة، «مالًا وَ وَلَداً» جای دیگر گفت: «وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلی رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْراً مِنْها مُنْقَلَباً» «وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلی رَبِّی إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنی» قرأ حمزه و الکسائی، و ولدا بالضمّ و الاسکان و قرأ الآخرون. و ولدا بفتح الواو و اللام و هما لغتان مثل العرب و العرب، و العجم و العجم، و منهم من یحعل الولد بالضمّ جمعا و الولد بالفتح واحدا، مثل اسد و اسد، و قیل الولد بالفتح الابن و الابنة و بالضم الاهل و الولد.
قوله: «أَطَّلَعَ الْغَیْبَ» یعنی انظر فی اللوح المحفوظ. و قیل اعلم علم الغیب حتّی یعلم فی الجنّة هو، ام لا، «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» یعنی ام قال: «لا آله الا اللَّه» و قدّم عملا صالحا. و قیل اعهد اللَّه الیه ان یدخله الجنّة.
روی ابن عباس قال: «قال رسول اللَّه (ص): «من ادخل علی مؤمن سرورا فقد سرّنی، و من سرّنی فقد اتّخذ عند اللَّه عهدا فلا تمسّه النّار، «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ».
و عن الاسود بن یزید قال: قال عبد اللَّه: یقول اللَّه عزّ و جلّ یوم القیامة من کان له عندی عهد فلیقم، فقالوا یا ابا عبد الرحمن فعلمنا قال: قولوا: «اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، انّی اعهد الیک فی هذه الحیاة الدّنیا بانّی اشهد انّک لا اله الّا انت وحدک لا شریک لک و انّ محمدا عبدک و رسولک و انّک ان تکلنی الی نفسی تقربنی من الشرّ و تباعدنی من الخیر، و انّی لا اثق الّا برحمتک، فاجعل لی عندک عهدا تؤدیه الیّ یوم القیامة انّک لا تخلف المیعاد».
«کَلَّا» رد لقول العاص، ای لیس الامر کما یقول، «سَنَکْتُبُ ما یَقُولُ» ای سنحفظ علیه «ما یَقُولُ» فنجازیه به فی الآخرة. «وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا» ای نزید له من العذاب زیادة لا انقطاع لها، ای نزیده عذابا فوق العذاب، «وَ نَرِثُهُ ما یَقُولُ» یعنی نسلبه ما یفتخر به من المال و النّعمة، و نعطیه غیره من المؤمنین، «وَ یَأْتِینا» ای فی الآخرة، «فَرْداً» لا یصحبه شیء من امواله و لا ینفعه احد من اولاده، و قیل التقدیر «نَرِثُهُ ما یَقُولُ» انّه فی الدنیا یملکه و یعطی فی الآخرة مثله و ذلک انّه قال لخباب، لئن کان ما تقول حقا فانّی فی الآخرة افضل نصیبا.
«وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا» ای عبد الکفار الاصنام و الشّیاطین و الملائکة و عیسی، لیتعززوا فی الدّنیا. و یصیروا الی العزّ الدائم فی العقبی، و قیل لیکونوا لهم عدة فی القیامة و شفعاء لهم کقوله: «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ»، و قوله: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی». کافران پرستیدهها که پرستیدند فرود از اللَّه تعالی بآن پرستیدند تا ایشان را از آن عزّ باشد و جاه و انبوهی در دنیا و بقیامت یارایشان باشند در دفع عذاب خدا از ایشان و شفیع ایشان. رب العالمین گفت: «کَلَّا» نه چنان است که ایشان میپندارند که ایشان نه عزّند و نه یار و نه شفیع، نه در دنیا بکار آیند نه در عقبی.
«سَیَکْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ» فردا در قیامت همه از یکدیگر بیزار شوند و بیکدیگر کافر، هم عابد از معبود و هم معبود از عابد، و در قرآن از این نمط فراوانست «وَ قالَ شُرَکاؤُهُمْ ما کُنْتُمْ إِیَّانا تَعْبُدُونَ»
«قالُوا سُبْحانَکَ ما کانَ یَنْبَغِی لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیاءَ» «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا» «ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ» «وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ».
قوله: «وَ یَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا» ای اعوانا علیهم و اعداء ارادوا ان یکونوا لهم شفعاء فیصیرون لهم خصماء. الضدّ یقع علی الواحد و الجمع. فردای قیامت رب العزّة بتان را با کافران حشر کند و ایشان را عقل و نطق دهد تا در دوزخ عابدان خود را خصمی کنند و گویند: ربّنا عذّب هؤلاء الّذین عبدونا من دونک. و قیل «یَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا» ای قرناء فی النّار علی هیئة یعذّبون بها، کما قال تعالی فی مانعی الزّکاة: «یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ».
قوله: «أَ لَمْ تَرَ» یا محمد: «أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الْکافِرِینَ»، ای سلطناهم علیهم بالاغواء و ذلک قوله: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ» الایه... و قیل قیضنا لهم الشّیاطین مجازاة علی کفرهم کقوله: «وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ» و قیل «ارسلنا الشیاطین علیهم» ای خلینا الشّیاطین و ایاهم فلم نعصمهم. قوله: «تَؤُزُّهُمْ أَزًّا» ای تزعجهم ازعاجا حتی یرکبوا المعاصی. و الازّ و الهزّ واحد و هو التحریک و الازیز الغلیان، و منه الخبر
کان النبی (ص) یصلّی و لجوفه ازیز کازیز المرجل من البکاء.
و معنی الایة مکنّا الشیاطین من دعاء الکفّار بالوساوس الی الکفر و الشرک و تزیّن المعاصی بالتّمویهات.
«فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ» این درشان قومی است که استهزامی کردند بمؤمنان و بقرآن و رسول خدای از آن ضجر میشد میخواست که ایشان را بزودی عذاب رسد و هلاک شوند.
ربّ العالمین گفت: «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ» العقوبة لهم، «إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ» الایام و السنین حتی تنقضی آجالهم فینقلوا الی النّار، و قیل نعد اعمالهم نحصی انفاسهم و نمهلهم، لیزدادوا اثما، فنجازیهم علی جمیع ذلک.
حکی انّ المأمون کان یقرأ سورة مریم و عنده العلماء فلما انتهی الی هذه الایة التفت الی محمد بن السماک مشیرا الیه بان یعظه فقال: اذا کانت الانفاس بالعدد و لم یکن لها مدد فما اسرع ما ینفد.
قوله: «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً» راکبین علی النوق، و قیل علی نجایب. و الوفد مصدر، وفد وفدا و وفودا و وفادة اذا زار الملوک و الاشراف. و قیل جمع وافد کصاحب و صحب.
«وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ» کما تساق البهائم، «إِلی جَهَنَّمَ» قال سبحانه فی مقابلة الحشر، السوق لما فی ذلک من الکرامة و فی هذا من الاهانة، ای یساقون بعنف الی ذلّ، کما تساق الإبل العطاش الی الماء. «وِرْداً» ای مشاة افرادا عطاشا، لانّ الوارد یرد لازالة العطش. قال اهل اللغة وردا مصدر، و التقدیر ذوی ورد، و قیل وردا بمعنی واردین.
و قیل الورد النصیب، ای یکونون وردا لها، ای نصیبا و حظا، ای هم نصیب جهنم، و المؤمنون نصیب الجنة. قال الربیع بن انس: امّا المتّقون فیفدون الی ربهم فیکرمون و یعطون و یحیّون و یشفعون. و المجرمین یساقون رجالا عطاشا قد تقطعت اعناقهم من العطش.
روی انّ علی بن ابی طالب (ع) قال: لمّا نزلت هذه الایة، قلت یا رسول اللَّه انّی رأیت الملوک و وفودهم، فلم ار وفدا الّا رکبانا فما وفد اللَّه؟ فقال رسول اللَّه یا علی اذا حان المنصرف من بین یدی اللَّه تعالی تلقّت الملائکة المؤمنین بنوق بیض، رحالها و ازمّتها الذهب، علی کلّ مرکب حلة لا تساویها الدّنیا، فیلبس کلّ مؤمن حلة، ثم یستوون علی مراکبهم فتهوی بهم النّوق حتی تنتهی بهم الی الجنّة، فتتلقاهم الملائکة «سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ».
روی انّ النبی (ص) قال: «یا علی و الّذی نفسی بیده، انّهم اذا خرجوا من قبورهم، استقبلوا بنوق علیها رحال الذهب، شراک نعالهم نور یتلألأ، فیسیرون علیها، فینطلقون حتی ینتهوا الی باب الجنّة».
و عن ابی مرزوق فی قوله: «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً» قال: یستقبل المؤمن عند خروجه من قبره احسن صورة وجها و اطیبها ریحا، فیقول، من انت؟ فیقول، أما تعرفنی؟ فیقول، لا، الّا انّ اللَّه طیّب ریحک و حسن وجهک، فیقول انا عملک الصّالح، هکذا کنت فی الدّنیا حسن العمل طیّبه، طالما رکبتک فی الدّنیا فهلم فارکبنی، فیرکبه، فذلک قوله: «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً».
قوله تعالی: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ» ای لا یملک الشفاعة، «إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»، العهد هاهنا توحید اللَّه عزّ و جلّ و الایمان به معنی آن است که شفاعت نتواند کرد در حق هیچکس الّا مؤمن موحّد. یعنی که مؤمن موحّدهم خود شفاعت کند از بهر دیگران و هم برای وی شفاعت کنند باللّه تعالی، و روا باشد که «لا یَمْلِکُونَ» ضمیر مجرمان نهند، ای لا یملک المجرمون الشفاعة، یعنی لا یشفعون لا حد و لا یشفع لهم احد، کما یشفع المؤمنون بعضهم لبعض، «إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ» باین قول استثناء منقطع است، ای لکن مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً، انّه یملک الشّفاعة.
سمّیت شفاعة شفاعة، لانّ الشفیع یأتی فردا و ینصرف شفعا. پارسی شفاعت جفت شدن است، و منه الشّفعه فی الرّباع. قال ابن عباس: لا یشفع الّا من شهد ان لا اله الّا اللَّه، و تبرا من الحول و القوّة، لا یرجو الّا اللَّه عزّ و جلّ.
روی ابن مسعود قال: سمعت النّبی (ص) یقول لاصحابه ذات یوم: أ یعجز احدکم ان یتّخذ کلّ صباح و مساء عند اللَّه عهدا؟ قالوا: و کیف ذلک یا رسول اللَّه؟ قال: یقول کلّ صباح و مساء: «اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ انی اعهد الیک فی هذه الحیاة الدنیا بانی اشهد انک لا آله الا انت، وحدک لا شریک لک و ان محمدا عبدک و رسولک و انک ان تکلنی الی نفسی تقربنی من الشر، و تباعدنی من الخیر، و انی لا اثق الا برحمتک فاجعل لی عندک عهدا توفینه یوم القیامة انک لا نخلف المیعاد». فاذا قال ذلک طبع علیه طابع، و وضع تحت العرش، فاذا کان یوم القیامة نادی مناد: این الّذین لهم عند اللَّه عهد؟ فیدخلون الجنّة.
عن کعب بن عجزة عن النّبی (ص) قال: قال اللَّه تعالی: «من صلی صلاة لوقتها و لم یذرها استخفافا بها، لقینی یوم القیامة و له عندی عهد ان ادخله الجنة، و من لم یصلها لوقتها و ترکها استخفافا بها، لقینی یوم القیامة و لیس له عندی عهد، ان شئت عذبته و ان شئت غفرت له».
قوله: «وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً» یعنی النصاری و قبائل من العرب کانوا یزعمون انّ الملائکة بنات اللَّه لذلک سترهم عن العیون.
«لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً» ای قل لهم یا محمّد لقد جئتم شیئا «إِدًّا» آتیتم امرا منکرا و قلتم قولا عظیما، ای کفرا عظیما. و الاد الدّاهیة، و هی الامر الشّدید، یقال: ادّ الامر یئد اذا عظم.
قوله تعالی: «تَکادُ السَّماواتُ» قرأ نافع و الکسائی، یکاد بالیاء لتقدّم الفعل، و الباقون بالتاء لتأنیث السّماوات «یَتَفَطَّرْنَ» بالتاء، حجازی و الکسائی و حفص و هو من التفطّر، یقال: فطرته فتفطّر، مثل صدعته فتصدّع. و قرأ الباقون ینفطرن بالنّون، من الانفطار و معناهما واحد. «وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ» یعنی تنصدع، «وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا» ای تسقط الجبال کسرا. و قیل انهداما بشدّة، و الهدّة صوت الصّاعقة.
«أَنْ دَعَوْا» ای لان دعوا، «لِلرَّحْمنِ وَلَداً». قال ابن عباس: فزعت السّماوات و الارض و الجبال و جمیع الخلائق الّا الثقلین و کادت ان تزول، و غضبت الملائکة و استعرت جهنّم حین قالوا اللَّه سبحانه ولد. و عن عون بن عبد اللَّه قال: انّ الجبل لینادی الجبل باسمه، یا فلان هل مرّ بک الیوم ذاکر للَّه؟ فیقول، نعم، فیستر به.
ثم قال عون: هی للخیر اسمع أ فیسمعن الزّور و الباطل و لا یسمعن غیره؟ ثم قرأ هذه الایة.
و روی ابو موسی قال: قال رسول اللَّه (ص): ما احد اصبر علی اذی یسمعه من اللَّه، انّهم یدعون له ولدا و انّه یعافیهم و یرزقهم، ثم نزّه نفسه عزّ و جلّ عن الولد، فقال: «وَ ما یَنْبَغِی لِلرَّحْمنِ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً» ای لا یفعل ذلک و لا یحتاج الیه و لا یوصف به لانّه لا یلیق به الولد اذ لا مجانسة بینه و بین احد، لانّه غنیّ غیر محتاج الی معونة الاولاد و الانس معهم و التزیّن بهم.
قوله: «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» ای ما کلّ من فی السماوات و الارض من الملائکة و الانس. ممّن اتّخذوه الها و ممّن سمّوه ولدا کعیسی و عزیر و غیرهما، «إِلَّا آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً» ای الّا و هو یأتی اللَّه سبحانه یوم القیامة مقرّا له بالعبودیّة، و انّما ذکر ذلک لانّه کان فی الدّنیا من یدّعی الربوبیّه لنفسه و یستکبر عن الاعتراف للَّه بالعبودیّة، فاذا کان یوم القیامة استووا کلّهم فی الإقرار للَّه بالعبودیّة و تبرؤا الیه من کلّ کفر و شرک. قوله: «آتِی» اسم فاعل من اتی و هو للاستقبال، و التقدیر یأتیه.
قوله: «لَقَدْ أَحْصاهُمْ» ای احصی مبلغ جمیعهم فی اللّوح المحفوظ.
«وَ عَدَّهُمْ عَدًّا» ای علم عددهم و انفاسهم و اقوالهم و افعالهم، حرکاتهم و سکناتهم قوله: «کُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَرْداً» وحیدا بلا مال و لا ولد و لا ناصر و لا معین.
و قوله: «آتِیهِ» و حدّ لفظه جملا علی لفظ الکلّ.
قوله: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» ای یحبهم و یحببهم الی عباده المؤمنین من اهل السماء و الارض. قومی گفتند این محبّت فردا در قیامت خواهد بود که ربّ العزّة غلّ از دل مؤمنان بیرون کند، چنان که گفت: «وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ»، تباغض از میان ایشان برخیزد و محبّت محض و دوستی خالص بماند، و گفتهاند که منادی ندا کند در عرصات قیامت که: انّ اللَّه یحبّ فلانا فاحبوه، فیحبّه، هل القیامة.
امّا بیشترین مفسّران بر آنند که این محبّت در دنیاست. سلمان فارسی گفت: اذا اراد اللَّه بعبد خیرا فقه فی الدّین و حبّبه الی الناس.
و پیغامبر (ص) گفت: چون اللَّه تعالی بندهای را دوست دارد، بجبرئیل خطاب کند که من فلان را دوست میدارم، شما که اهل آسمانهائید او را دوست دارید، اهل آسمانها او را دوست دارند، آن گه در زمین محبّت وی در دل خلق افکند تا زمینیان او را دوست دارند، و در بغض همچنین.
براء عازب گفت که: پیغامبر (ص) علی (ع) را گفت: «یا علی قل اللّهم اجعل لی عندک عهدا، و فی صدور المؤمنین ودا»، فانزل اللَّه تعالی هذه الآیة، فما من مؤمن الّا و هو یحبّ علیّا.
و کان هرم بن حیّان یقول: ما اقبل عبد بقلبه الی اللَّه الّا اقبل اللَّه بقلوب المؤمنین الیه حتی یرزقه مودّتهم و رحمتهم.
قوله: «فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ» ای سهّلنا القران علی لسانک و انزلناه بلغتک، «لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ» یعنی المؤمنین. «وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا» شدادا فی الخصومة. رجل الدّ شدید الخصومة. و رجال لدّ اذا کان من عادتهم مخاصمة النّاس. و اللدد شدّة الخصومة و قیل الالدّ الّذی لا یقبل الحقّ و یدّعی الباطل. قال اللَّه تعالی: «وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ».
و قال النّبی (ص): «ابغض الرّجال الی اللَّه، الا لدّ الخصم».
ثم خوّف اهل مکة فقال: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ» ای قبل قریش من امة کافرة. «هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ» هل تری منهم احدا؟ «أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزاً» صوتا الاحساس الادراک بالحاسة الرکز الصوت الخفی، و الحرکة الّتی لا تفهم.
ای لمّا اتاهم عذابنا لم یبق منهم شخص یری، و لا صوت یسمع. و قیل ماتوا و نسی ذکرهم.
روی انّ ابا بکر الصدّیق، کان یقول فی خطبته: این الوضاء الحسنة وجوههم المعجبون بشبابهم؟ این الملوک الّذین ساروا بالزخرف الی الزخرف و اعطوا الغلبة فی مواطن القتال؟ این الملوک الّذین ساروا بالزخرف الی الزخرف و اعطوا الغلبة فی مواطن القتال؟ این الملوک الذّین اتّخذوا المدائن و حصنوها بالحوائط، و اتخذوا فیها العجائب؟ این الشباب النّاعمون اصبحوا فی بطون الارض؟ هل تحسّ منهم من احد؟ او تسمع لهم رکزا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به توصیف بهشت و نعمتهای آن برای مؤمنان پرداخته شده است. خداوند در قرآن کریم بهشتها را به عنوان محل اقامت مؤمنان معرفی میکند و ذکر میکند که هر مؤمنی بهشتی مخصوص به خود دارد. از آیات نیز برداشت میشود که بهشت سرشار از نعمتها و سلامتی است و در آن از هر گفتار بیفایدهای پرهیز میشود، مگر سخن سلام که بهشتیان بر یکدیگر سرگرم میکنند.
متن همچنین به وصف عذابهای دنیایی و آخرتی کافران و وعدههای الهی اشاره دارد. خداوند به پیامبر (ص) میگوید که باری نگران نباشد، چون عذاب آنها در زمان مقرر فرامیرسد و او را به صبر در برابر دشواریها دعوت میکند. همچنین اشاره میشود که کافران در قیامت در عذاب خواهند بود و هیچ کس نمیتواند به آنها کمک کند.
تأکید بر این است که باور به خدا و عمل به احکام او منجر به نجات از عذاب و ورود به بهشت خواهد شد. همچنین، اشارههایی به جزای اعمال در آخرت صورت گرفته و تأکید بر این است که تنها مؤمنان میتوانند از شفاعت الهی برخوردار شوند.
در پایان، سخن از کافران و انکار آنها از بعثت و زندگی پس از مرگ به میان آمده است. اشاره شده که هیچ یک از آنها نمیتوانند از عذاب الهی رهایی یابند و فرجام کار آنان در آتش خواهد بود.
هوش مصنوعی: در آیهای از قرآن به بهشتهای جاودانی اشاره شده است. گفته شده که واژه "جَنَّاتِ عَدْنٍ" به عنوان یک بدل از "الجنت" به کار رفته و برخی آن را به عنوان مدح معنا کردهاند. "عدن" به معنای اقامت است و در واقع به این معنی است که افراد در آنجا اقامت خواهند داشت. همچنین بیان شده که هر مومن به طور جداگانه بهشتی خواهد داشت و بنابراین هر کس چهار بهشت خواهد داشت. در سوره الرحمن اشاره شده که کسانی که از مقام پروردگار خود ترسانند، دو بهشت خواهند داشت و پس از آن به بهشتهای دیگری نیز اشاره شده است. پیامبر اسلام نیز به این موضوع پرداخته و توضیح داده که دو بهشت از طلا و دو بهشت از نقره وجود دارد و در میان مومنان و دیدن پروردگارشان فقط حجاب کبریایی وجود خواهد داشت که بر صورتشان در بهشت عدن قرار دارد.
هوش مصنوعی: بهشت دارای دو بخش است که به عنوان قلمان شناخته میشود و در وسط آن واقع است و سایر بهشتها دور آن قرار دارند. در اینجا چشمهای به نام تسنیم وجود دارد که righteous و شهیدان و نیکان از آن نوشیدنی میآورند. مجاهد گفت: از ابن عباس پرسیدم که بهشت خداوند کجاست؟ او پاسخ داد.
هوش مصنوعی: بالای هفت آسمان، جایی است که عبد اللَّه مسعود میگوید امروز وجود دارد، اما فردا در قیامت قرار خواهد گرفت. وعدهای که خداوند رحمان به بندگانش در غیبت داده، از نظر آنها نامرئی است. در دنیا، بهشت برای آنها نادیده است و خداوند به آنها وعده داده که به آن خواهند رسید. یقیناً وعدهاش تحقق خواهد یافت و بندگان به آنچه وعده داده شده، خواهند رسید. وعده خداوند به طور حتمی و قطعی محقق میشود.
هوش مصنوعی: در بهشت، مردم به هیچ سخن بیهودهای گوش نخواهند داد. سخنی که زشت، بیمعنی و گناهآلود باشد. به عبارت دیگر، در بهشت هیچکس با حرفهای بیفایده صحبت نمیکند و از آنها نمیشنود. تنها چیزهایی که در آنجا میشنوند، سخنانی دوستانه و خوب خواهد بود.
هوش مصنوعی: این استثنای خاص در تقدیر وجود دارد، اما آنها سخنان خوبی میشنوند و از آن رنج نمیبرند. در بهشت، هر چیزی که گفته و شنیده میشود، از عیب و انتقاد آزاد است و شنوندگان از گناه و سرزنش در امان هستند. گفته شده است که «سلام» سلامی است که بهشتیان به یکدیگر میدهند و همچنین فرشتگان نیز بر آنها سلام میکنند. خداوند میفرماید: «فرشتگان از هر در بر آنها وارد میشوند و میگویند: سلام بر شما». سلام خداوند، جلالتاش، بر بندگانش نیز آمده است که میفرماید: «سلامی از جانب پروردگار رحیم». آنها در بهشت صبح و عصر دارای رزق هستند؛ وقتی که در اوقاتی که اگر روزهایی و شبهای معمولی بودند، این صبح و عصر میشد. خدای تعالی میگوید که «آسمانها و زمین را در شش روز آفرید»، هرچند که آن زمان نه روزی بود و نه شب، بلکه به معنای این است که آنها را در مدتی آفرید که اگر وقت و زمانی میبود، آن نیز شش روز میشد. همچنین گفته شده که در بهشت شب وجود ندارد و همیشه در نور هستند و فقط با کاهش پردهها و بالا بردن آنها، مقدار شب و روز را پر میکنند. همچنین میگویند که در شب، کنیزکها به آنها خدمت میکنند و در روز، غلامان، که این خود نشانهای از شب و روز است.
هوش مصنوعی: در بهشت شب وجود ندارد و همه جا نور و روشنایی است. گاهی پردهها پایین میآیند و نشان میدهند که شب است و گاهی پردهها برداشته میشوند و میفهمند که روز است. وقتی که کنیزکان در خدمت آنها هستند و شراب برایشان میگردانند، این زمان شب به حساب میآید و زمانی که جوانان و خدمتکارانشان در خدمت آنها هستند، این زمان روز شمرده میشود. از آنجا که مشخص است در بهشت شب وجود ندارد، صبح و شب به معنای زمانهایی است که در آنها طعام و شراب به آنها داده میشود، با توجه به عادتهای افراد خوشگذران. همچنین ممکن است معنای دائمی داشته باشد و اشاره به کل روز داشته باشد. به این معنا، آیهای که میگوید: «آشامیدنی آنجا دائمی و سایهاش نیز دائمی است» نیز تأکید بر این دارد که در بهشت اینگونه است. در مورد آتش نیز میفرماید: «آنها صبح و شب به آتش عرضه میشوند». بهشتی که وعده داده شده، به کسانی داده میشود که تقوای الهی دارند. همچنین خوانده شده است که خداوند آن را به مؤمنان منتقل میکند. هر مؤمن به اندازه ایمانش قصر مخصوص در بهشت دارد و اگر کسی کافر باشد، قصر او به مؤمن تعلق میگیرد تا بر مقام و کرامت مؤمن افزوده شود.
هوش مصنوعی: ابو هریره رضی اللَّه عنه نقل میکند که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «هیچ صبحی از صبحهای بهشت نیست و همه صبحهای بهشت، جز این که حوری زیبایی به سوی ولی خدا میآید. و از بین حورهای بهشتی، نزدیکترین آنها آنهایی هستند که از بهترین نوع عطر و زعفران آفریده شدهاند.»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «کسی که وارد بهشت شود، زندگی راحت و خوشی خواهد داشت و هرگز رنج نخواهد برد. او به حیات ادامه میدهد و هرگز نمیمیرد. لباسهای او کهنه نمیشود و جوانی او هرگز از بین نمیرود.»
هوش مصنوعی: عایشه گفت: «بهشت جایی است که نه سردی دارد و نه گرما، خاک آن زعفران است.» حسن نیز گفت: «نخلهای بهشت ساقههایشان از طلاست و برگهایشان از زمرد و یاقوت. میوههای آن به گونهای است که شبیه به ظرفهای کوچک هستند و شیرینتر از عسل و سفیدتر از شیر میباشند.»
هوش مصنوعی: مدتی بین جبرئیل و پیامبر (ص) فاصله افتاد و او وحی دریافت نکرد. گفته میشود که این مدت چهل روز، پانزده روز یا دوازده روز بوده است. در این زمان، دشمنان پیامبر به بدگمانی افتادند و گفتند که پیامبر توسط خداوند رها شده است. این موضوع باعث ناراحتی و دلنگرانی پیامبر (ص) شد. در نهایت، خداوند جبرئیل را فرستاد تا آیهای را به او بفرستد که در آن آمده بود: «وَ الضُّحی وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی». پیامبر (ص) در پاسخ ابراز کرد که انتظارش کشیده شده و دلش تنگ شده است.
هوش مصنوعی: جبرئیل، تو دیر آمدی و من بسیار منتظر تو بودم. خداوند در پاسخ او آیهای فرستاد که میفرماید: «تنها به فرمان پروردگارت نازل میشویم.» خدا به جبرئیل گفت که به محمد بگوید ما که فرشتگان هستیم، تنها به فرمان پروردگار تو نازل میشویم و وقتی که او ما را بفرماید و بفرستد، میتوانیم بیاییم.
هوش مصنوعی: میان علما اختلافاتی وجود دارد درباره اینکه چرا جبرئیل پیامبر را ترک کرد. برخی از آنها مثل مقاتل، کلبی، قتاده، ضحاک و عکرمه میگویند که قریش از پیامبر درباره داستان اصحاب کهف و ذو القرنین و همچنین موضوع روح سؤال کردند. پیامبر در پاسخ گفتند: «فردا برمیگردم و به شما خبر میدهم.»
هوش مصنوعی: او نگوید ان شاء اللَّه، بنابراین جبرئیل تأخیر کرد و تا چهل روز بر او نازل نشد.
هوش مصنوعی: مجلد مجاهد درباره این موضوع میگوید: زمانی که ملک به پیامبر (ص) نزدیک شد، پیامبر از او پرسید که چرا تأخیر کرده است. ملک پاسخ داد که چرا نباید تأخیر کنم در حالی که شما به نظافت خود توجه نمیکنید؟ شما نه دندانهای خود را مسواک میزنید، نه ناخنهای خود را کوتاه میکنید و نه پاهای خود را پاک میکنید. او همچنین به این نکته اشاره کرد که: «و ما تنها به امر پروردگارت نازل میشویم».
هوش مصنوعی: برخی از گزارشها بیان میکنند که اهل بهشت در هنگام ورود به آنجا میگویند: ما از این باغها جز به فرمان خدا نخواهیم آمد. در تفسیر آیهای اشاره شده است که آنچه در پیش داریم مربوط به امور آخرت است، و آنچه پشت سر داریم مربوط به گذشته دنیا، و آنچه در میان این دو هست مربوط به زمان ما تا روز قیامت است. همچنین گفته شده که "ما بین ذلک" میتواند به معنای فاصله بین دو نفخه باشد. برخی دیگر نیز بیان کردهاند که "لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا" به معنای آنچه در آینده خواهد بود، "وَ ما خَلْفَنا" به معنای آنچه گذشته است، و "وَ ما بَیْنَ ذلِکَ" مربوط به اکنون است. بعضی هم میگویند "لَهُ ما بَیْنَ أَیْدِینا" به چیزهایی اشاره دارد که قبل از آفرینش ما وجود داشته است، "وَ ما خَلْفَنا" به آنچه پس از نابودی ما خواهد بود، و "وَ ما بَیْنَ ذلِکَ" به زمان آفرینش ما تا مرگ ما اشاره دارد. همچنین اشاره شده است که "رَبُّکَ نَسِیًّا" به این معناست که پروردگارت از تو، ای محمد، فراموش نکرده است، حتی اگر وحی برای مدتی به تأخیر بیفتد.
هوش مصنوعی: ابو درداء نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمودند: «هر چیزی که خداوند در کتابش حلال اعلام کرده، حلال است و هر چیزی که حرمت داده، حرام است و هر آنچه که در مورد آن سکوت کرده، عفو و بخشش است. پس از خداوند عفوش را بپذیرید زیرا خداوند چیزی را فراموش نمیکند.» سپس ایشان به آیهای اشاره کردند که میگوید: «و پروردگارت هرگز فراموش نمیکند.»
هوش مصنوعی: خداوند، پروردگار آسمانها و زمین و تمام آنچه در میان آن دو قرار دارد، تنها او را بپرست.
هوش مصنوعی: «و بر عبادت او صبر کن» حتی زمانی که مرگ به سراغت بیاید، چنانکه فرموده: «و پروردگارت را عبادت کن تا یقین به سراغت بیاید» و گفته میشود «و بر عبادت او صبر کن» نشاندهنده این است که عبادت سنگین و کسلکننده است و مؤمن موظف است که بر آن صبر کند زیرا صبر تنها زمانی معنا پیدا میکند که با ناپسند بودن و دشواری همراه باشد.
هوش مصنوعی: آیا تو کسی را میشناسی که با او همنام باشد؟ برخی میگویند هیچکس نمیتواند نام خدا را ببرد و برخی دیگر معتقدند هیچکس نمیتواند نام رحمان را به خود اختصاص دهد، زیرا این دو نام برای مخلوقات غیرممکن است. همچنین گفته شده است که آیا کسی را میشناسی که شایسته توصیف به صفات خداوند عزّ و جل باشد، مانند خالق، قادر و عالم به آنچه بوده و آنچه خواهد بود، و این تنها مختص خداوند است.
هوش مصنوعی: انسان در اینجا به موضوع زندگی پس از مرگ اشاره میکند و به این سوال میپردازد که آیا هنگامی که میمیریم، دوباره زنده خواهیم شد. این سخن از شخصی به نام ابی بن خلف، که به احیای انسان پس از مرگ اعتقادی نداشت، برمیآید و او با تمسخر در مورد زنده شدن صحبت میکند. او تکهای از استخوان را در دست گرفته و آن را خرد میکند و میگوید محمد (ص) ادعا میکند که ما پس از مرگ دوباره زنده خواهیم شد. خداوند در پاسخ به این ادعا به انسان یادآوری میکند که آیا او نمیداند ما او را از پیش آفریدیم؟ این پرسش نشان میدهد که باید به قدرت خداوند در خلقت و احیا اندیشید. در واقع، اگر خداوند میتواند انسان را برای بار اول بیافریند، پس قطعاً قادر است او را دوباره زنده کند. این شاهدی بر توانایی خداوند در ایجاد و بازآفرینی خلق است.
هوش مصنوعی: جمله «وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً» به معنی این است که چیزی که وجود ندارد، در حالت عدمش هیچچیز نیست. سپس خداوند قسم یاد میکند که در روز قیامت این کافران را به همراه شیاطینی که همسرشان هستند، گرد هم خواهد آورد. هر کافر با شیطان خودش به صورت زنجیرهای بسته و حاضر میشود. این بیان به این معناست که خداوند متعال این عمل را انجام خواهد داد.
هوش مصنوعی: به خدا سوگند که ما آنها را در روز قیامت جمع خواهیم کرد، به همراه شیاطین. این "واو" به معنی "با" است، یعنی ما آنها را با شیاطین که همپیمانانشان هستند و آنها را به گمراهی کشاندند، جمع خواهیم کرد. سپس ما آنها را در اطراف جهنم به حالت نشسته و در زانوهایشان جمع خواهیم کرد تا آنها را یک به یک به درون جهنم بیندازند.
هوش مصنوعی: کافران را به زانو نشسته و با دستهای بسته در اطراف دوزخ جمع میکنند و سپس همه را به داخل دوزخ میافکنند. این حالت به صورت نشسته بر زانوها توصیف شده است و همچنین میتوان به جمعیتهای مختلفی اشاره کرد که به این شکل جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: سپس ما از هر گروهی که به همکاری در راه شرک و نافرمانی پرداختهاند، جدا خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: «کدام یک از آنها شدیدتر است» در آغاز و خبری برای خداوند رحمان است. «عَتِیًّا» به معنای نافرمانی و طغیان در کفر و افراط است. این جمله به این معنا است که ما در عذاب آغاز خواهیم کرد با بزرگترین نافرمانان و سپس بزرگترین مجرمین، شروع از رهبران گمراهی و سپس پیروان و پیروان آنها.
هوش مصنوعی: در این متن اشاره شده که عبارت "ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ" به معنای این است که به رغم برخی اوصاف یا ویژگیها، خداوند به خوبی میداند که چه کسانی سزاوار عذاب هستند. همچنین، بر این نکته تأکید شده که آن دسته از افراد که در سختی و گمراهی قرار دارند، بیشتر شایسته ورود به عذاب هستند. در اینجا واژه "صلیّا" به معنای ورود و لزوم ورود به عذاب استفاده شده است.
هوش مصنوعی: ابو سعید خدری نقل میکند که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «از آتش جهنم گردنی به رنگ سیاهتر از قیر بیرون میآید و میگوید: من از سه نفر خواهم انتقام گرفت: از هر ستمگر سرسخت، و از کسی که به همراه خدا اله دیگری را دعا کرده است.»
هوش مصنوعی: اگر کسی به ناحق جان شخصی را بگیرد، به او گفته میشود که عذاب آتش تا مدت پانصد سال بر او حاکم خواهد بود.
هوش مصنوعی: این آیه اشاره دارد به این که هیچیک از شما نیست مگر اینکه به جهنم وارد میشود. این ورود به جهنم حتمی و غیرقابل اجتناب است. در تفسیر این موضوع علمای مختلف نظرات متفاوتی دارند؛ برخی معتقدند که این ورود به معنای دخول است، در حالی که برخی دیگر میگویند این فقط به معنای عبور است و افراد در آنجا نمیمانند. دلیل این اختلاف نظر به عقاید عدهای از معتزله برمیگردد که میگویند اگر مؤمنی به جهنم وارد شود، هرگز از آن خارج نخواهد شد. در مقابل، مرجئه عقیده دارند که مؤمنی هرگز به جهنم نمیرود. اما اهل سنت بر این باورند که ممکن است مؤمنان به خاطر گناهانشان به جهنم بروند و پس از انجام مجازات از آن خارج شوند. دلیل این باور اهل سنت آیات قرآن است که مثالهایی از ورود به جهنم ارائه میدهد. بدین ترتیب، عدهای مانند فرعون و بتپرستان قطعاً در جهنم خواهند بود و نمیتواند به بهشت بروند، زیرا بعد از دنیا تنها دو مکان وجود دارد: جهنم و بهشت. بنابراین، ورود به جهنم به معنای دخول در آن است.
هوش مصنوعی: دلیل این مطلب آیهای است که میگوید: «سپس کسانی را که تقوا پیشه کردند نجات میدهیم» که نجات بعد از ورود به یک موقعیت رخ میدهد. ابتدا افراد در کارها قرار میگیرند و سپس نجاتی که به آن اشاره میشود، برمیگردد به وقتی که از آن وضعیت خارج میشوند. مانند آیهای دیگر که میگوید: «ما او را از غم نجات دادیم و همینطور مؤمنان را نجات میدهیم». همچنین، پیامبر (ص) بیان کرده است که ورود به دوزخ برای هیچکس، چه نیکوکار و چه بدکار، غیرممکن نیست و آنجا برای مؤمنان مانند برف و سلامتی خواهد بود، همانطور که برای ابراهیم بود، حتی جهنم از سرماهایش صداهایی دارد.
هوش مصنوعی: سپس کسانی را که تقوا پیشه کردهاند نجات میدهیم و ظالمین را در آنجا به حال خود رها میکنیم در حالی که بر زانو افتادهاند.
هوش مصنوعی: ابن مسعود نقل میکند که پیامبر (ص) فرمودند: «مردم به سوی آتش میروند و با اعمال خود از آن دور میشوند. نخستین کسانی که از آتش دور میشوند، مانند برق هستند، سپس مثل باد، سپس مانند درختی که میروید، سپس مانند کسی که به آرامی حرکت میکند، و در نهایت مانند کسی که به آرامی قدم برمیدارد.»
هوش مصنوعی: از انس نقل شده که پیامبر (ص) فرمودند: «کسی که بگوید 'لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ' و در دلش به اندازه یک دانه جو خوبی داشته باشد، از آتش جهنم بیرون خواهد آمد. سپس کسی که بگوید 'لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ' و در دلش به اندازه یک دانه خرما خوبی داشته باشد، نیز از آتش جهنم بیرون خواهد آمد. و همچنین کسی که بگوید 'لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ' و در دلش به اندازه یک دانه ریز (ذره) خوبی داشته باشد، او نیز از آتش جهنم خارج خواهد شد.»
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل میکند که پیامبر (ص) فرمودند: «هیچ مسلمانی نیست که سه فرزند داشته باشد و از دنیا برود، مگر اینکه وارد آتش جهنم نشود، جز به اندازهای که خداوند مقرر کرده است.» سپس ایشان آیهای را از قرآن تلاوت کردند که اشاره به ورود به جهنم دارد.
هوش مصنوعی: عمرو بن دینار میگوید: «ابن عباس و نافع بن الازرق در مورد معنای ورود بحث کردند. نافع گفت ورود به معنای ورود به جایی نیست، ولی ابن عباس گفت که ورود به معنای ورود است. آیا متوجه گفتار خداوند شدید؟»
هوش مصنوعی: شما و آنچه غیر از خدا میپرستید، هیزم جهنم هستید و شما به آنجا وارد خواهید شد. آیا باید وارد شوید یا نه؟ و در ادامه گفته شده که: "و چقدر بد است این ورود". آیا اینها هم باید وارد شوند یا خیر؟ اما به خدا قسم، من و تو به آنجا خواهیم رفت و امیدوارم خداوند مرا نجات دهد و تو را به دلیل کذبگوییات نجات ندهد.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) درباره معنی این آیه و نحوه ورود به آن سوال شد و فرمود: «خداوند آتش را مانند چربی جامد قرار میدهد و همه خلایق پیشین و پسین را در آن جمع میکند، سپس ندا دهندهای ندا میدهد که ای برای خودت را بگیر و ای برای من را نیز بیاور. سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست، این آتش نسبت به افرادش، از مادر به فرزندش شناخته شدهتر است.»
هوش مصنوعی: ابو جعفر نحاس گفته است: «جزو آنها» به روز قیامت باز میگردد. مجاهد نیز اشاره کرده که این به معنای بیماریها و بلایا است که مومنان را در بر میگیرد. سپس خداوند میفرماید: «و ما کسانی که تقوا پیشه کردهاند نجات میدهیم» یعنی کسانی که از شرک به دورند، و «و ظالمین» یعنی مشرکین را در آن روز رها میکنیم، به صورتهایی فرو افتاده و در حال رکوع خواهند بود.
هوش مصنوعی: در این متن گفته شده که خداوند کسانی را که تقوای الهی دارند، از افتادن به عذاب و مشکل در مسیر صراط نجات میدهد. در اینجا صراط (مثل یک پل باریک) بر روی جهنم قرار دارد و کسی که بر روی آن راه میرود، در معرض خطر است. ابن عباس بیان کرده که ورود به صراط، ورودی به جهنم است. حسین بن فضل نیز درباره نحوه و شکل صراط بر روی آتش جهنم تفکر کرده و سالها نتوانسته چنین تصوری را بپذیرد تا اینکه روزی برایش روشن شده که صراط بر روی آتش جهنم مانند یک تاب در حیاط خانه است.
هوش مصنوعی: و میگذاریم ظالمین در آنجا بمانند، یعنی کافران را در آتش، در حالتی که نشستهاند. ابن زید گفته است که این حالت نشستن بدترین نوع نشستن است.
هوش مصنوعی: زمانی که آیات روشنگر ما بر این کافران خوانده میشود، آنها میگویند که آیا گروه مؤمنان و گروه کافران کدام یک در موقعیت بهتری هستند و کدام یک در این مجلس و مکان از نظر حال و منزلت بهترند.
هوش مصنوعی: مشرکان قریش افرادی مرفه و ثروتمند بودند که زندگی آسودهای داشتند و از نعمتها برخوردار بودند. اما در مقابل، صحابه درویش و فقیر بودند و به دلیل فقر و سختی زندگی، به آنها احساس حقارت میکردند و ثروت و زینتهای خود را برتر میدانستند. در این آیه بیان شده است که وقتی قرآن نازل میشود و در آن به مؤمنان اشاره میکند و کرامت ایشان را یادآور میشود، ایشان توجهی نمیکنند و به جای تفکر در آیات، سعی میکنند با ثروت و دارایی خود تفاخر کنند و بگویند که زندگی و جایگاه آنها بهتر از مؤمنان است. در واقع، آنها میخواستند نشان دهند که به لحاظ ثروت و موقعیت اجتماعی، از مؤمنان برترند. در ادامه، اشارهای به مجلس ندوة المشرکین شده است که در آن به مشورت در امور خود میپرداختند. همچنین، در مورد تلفظ واژه "مقام" توضیح داده شده که دو شکل وجود دارد، اما به معنای یکسان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: خداوند به آنها پاسخ داد: «چندین نسل پیش از آنها را نابود کردیم که در زندگی، نعمت بیشتری داشتند و از نظر ظاهری نیز زینت بخشتر بودند.» آنها نتوانستند از خدا نفع ببرند و این رفاه و زیبایی، آنها را به رحمت الهی نزدیک نکرد و از عذاب او نجات نداد. در زبانشناسی، اثاث به وسایل و امکاناتی که انسان در زندگی نیاز دارد، اشاره دارد و ریا به ظاهری که انسان در لباس و شکل خود دارد، مرتبط است. برخی از خوانندگان، ریا را به شکل خاصی میخوانند و برخی دیگر آن را به صورت دیگری. واژهی اثاث و ریا به لحاظ معنایی، به عنوان توصیفکنندهای از زیبایی و راحتی زندگی به کار میروند.
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که انسانهایی که در گمراهی و کفر زندگی میکنند، ممکن است خداوند اجازه دهد که به زندگی خود ادامه دهند و از نعمتهای دنیا بهرهمند شوند. این امر به معنای این است که خداوند آنها را در کفرشان رها میکند تا عذابشان در آخرت بیشتر شود. به عبارت دیگر، عذاب آنها در این دنیا این است که در گمراهی خود بمانند و بر طغیان خود افزوده شود. در اینجا همچنین اشاره شده که ممکن است افرادی که در گمراهی هستند، بر گمراهیشان افزوده شود و در نهایت باید بدانند که سرانجام آنها به جهنم خواهد رسید.
هوش مصنوعی: این متن اشاره دارد به اینکه زمانی که افراد کافر عذابهای promised شده را مشاهده کنند، یا عذابی که برای مؤمنان مقرر شده میبندند یا روز قیامت را ملاقات خواهند کرد. عذاب به معنای مجازاتی است که کافران به خاطر کفرشان خواهند دید، مانند قتل و اسارت. همچنین، منظور از "ساعت" در اینجا قیامت و عذاب دائمی در جهنم است که برای کافران پیشبینی شده است. در واقع، آیات بیانگر این هستند که خداوند به کافران مهلت میدهد تا زمانی که طغیان و گمراهی آنها بیشتر شود و در نهایت یا در این دنیا متحمل عذاب شوند یا در آخرت به جهنم فرستاده شوند. در انتهای متن به این نکته اشاره میشود که کسانی که دچار این عذابها میشوند، در مقایسه با مؤمنان از نظر جایگاه و قدرت بسیار ضعیفتر خواهند بود.
هوش مصنوعی: خداوند متعال میفرماید: «و خداوند آنان که هدایت یافتهاند را بیش از پیش هدایت میکند» و این آیه، در مقایسه با آیات منسوخ، به معنای هدایت مستمر و روزافزون برای هدایتیافتگان است. گفته میشود این نیز به این معنی است که خداوند پاداش هدایتیافتگان را به افزایش یقین و هدایت آنان تهیه میکند، در حالی که کسانی که دچار انحراف هستند، به سبب فساد خود، گمراه میشوند.
هوش مصنوعی: «و الباقیات الصالحات» به اعمال خوبی اشاره دارد که ماندگار هستند. برخی آن را به نمازهای پنجگانه نسبت دادهاند، برخی دیگر انجام واجبات را مراد دانستهاند و برخی نیز به ذکرهایی چون «سبحاناللَّه، الحمدلله، لا اله الا اللَّه، اللَّه اکبر» اشاره کردهاند که ثواب آنها همیشه باقی میماند. این اعمال از نظر پاداش، نزد پروردگار شما بهتر از آنچه که کفار از مال و حال خوب دارند، به شمار میروند. همچنین، عاقبت و مرجع آنها نیز بهتر است.
هوش مصنوعی: این شخص که به آیات ما کافر شده، عاص بن وائل السهمی است. او مردی منکر قیامت و از مسخرهکنندگان بود. وقتی خباب از او خواست که در مورد دینش پاسخ دهد، او با تمسخر گفت: آیا شما میگویید در بهشت طلا و نقره و حریر وجود دارد؟ خباب پاسخ داد: بله، این را ما میگویم و در کتاب خدا آمده است. عاص با تمسخر گفت: حالا صبر کن تا به بهشت برسیم، جایی که خداوند به من مال و فرزند میدهد و من دین تو را کنار میگذارم. در همین رابطه، خداوند این آیه را نازل فرمود: "آیا آن کسی که به آیات ما کافر است را دیدهای که میگوید به من مال و فرزند داده خواهد شد؟" در جای دیگری نیز گفت: "اگر به سوی پروردگارم بازگردم، قطعاً در آنجا بهتر از این چیزها را پیدا خواهم کرد." عدهای از مفسران "ولد" را با ضمه بر واو و سکون بر لام خواندهاند و دیگران آن را با فتح واو و لام قرائت کردهاند. این دو صورت مانند قرائتهای دیگر در زبانها بر یکدیگر تطابق دارند. همچنین برخی به تفاوت بین "ولد" به فتح و "ولدان" به ضمه اشاره کردهاند که در گویشهای متفاوت به معانی مختلفی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: عبارت «أَطَّلَعَ الْغَیْبَ» به معنای نگریستن به لوح محفوظ است. همچنین گفته شده که به علم غیب آگاه شده تا بداند آیا در بهشت است یا نه. «أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» به این معناست که آیا او گفت: «جز الله، معبودی نیست» و عملی صالح انجام داد. و گفته شده است که به خدا عهد کرده تا او را به بهشت وارد کند.
هوش مصنوعی: ابن عباس نقل میکند که رسول خدا (ص) فرمودهاند: «هر کسی که شادیای به مؤمنی وارد کند، مرا شاد کرده است، و هر کسی که مرا شاد کند، در نزد خداوند عهدی دارد که آتش جهنم به او نخواهد رسید. زیرا خداوند هرگز به وعدههای خود خلاف نمیکند.»
هوش مصنوعی: در روز قیامت، خداوند میفرماید که هر کسی که با من عهدی دارد، باید بیرون بیاید. برخی از افراد از ابا عبد الرحمن خواستهاند که به آنها یاد بدهد چه بگویند. او پاسخ داده که بگویند: "خدای من، خالق آسمانها و زمین، عالم به غیب و شهود، من در این زندگی دنیوی به تو عهد میکنم که گواهی میدهم تو خدایی جز تو نیست و تو شریک نداری و محمد پیامبر تو و بندهات است. اگر مرا به خودم واگذاری، مرا به بدیها نزدیک میکنی و از خوبیها دور میکنی، و من تنها به رحمت تو اعتماد دارم. پس برای من عهدی بگذار که در روز قیامت به من بازگردانی و تو هرگز وعدهات را خلاف نخواهی کرد."
هوش مصنوعی: این متن به رد سخنان شخصی میپردازد که به نظر میرسد ادعای بزرگی دارد. بر اساس متن، میگوید که نهایتاً آنچه او میگوید ثبت و محفوظ خواهد شد و در روز قیامت به او عذابی بیپایان داده میشود. همچنین گفته میشود که او از ثروت و نعمتهایی که به آنها افتخار میکند، محروم خواهد شد و این نعمتها به مومنان دیگر داده خواهد شد. در پایان، به این نکته اشاره میشود که در آخرت، او به تنهایی و بدون هیچگونه دارایی یا کمکی از بستگانش خواهد آمد. متن به نوعی نشاندهنده حقیقتی است که در برابر ادعاهای دنیوی این فرد قرار دارد.
هوش مصنوعی: کافران بتها، شیاطین و حتی فرشتگان و عیسی را به عنوان خدا انتخاب کردند تا در این دنیا برای خود عزت و موقعیت دست و پا کنند و در آخرت نیز به عزت دائمی برسند. آنها بر این باور بودند که این موجودات میتوانند در روز قیامت به عنوان یاری و شفاعت برایشان عمل کنند و بگویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند». همچنین ادعا کردند که ما اینها را نمیپرستیم مگر اینکه ما را به خدا نزدیکتر کنند. اما خداوند به آنها پاسخ میدهد که این تصورات نادرست است. آنها نه عزتی دارند و نه میتوانند در دنیا یا آخرت به آنها کمک کنند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، همه افراد از یکدیگر دور خواهند شد و یکدیگر را انکار خواهند کرد. عابدان نیز از معبودان خود کافر خواهند شد و معبودان هم از عابدان. در قرآن به این موضوع بارها اشاره شده است که شریکان و معبودان خواهند گفت: «شما ما را نمیپرستیدید.»
هوش مصنوعی: آنها گفتند: «پاکی تو را هرگز نمیتوانیم انکار کنیم، ما را نباید از تو سرپرستانی باشد.» «زمانی که پیروان، خود را از پیشوایانشان جدا میکنند.» «سپس در روز قیامت، برخی از شما به برخی دیگر کافر خواهند شد.» «و در آن روز، به شرک شما نیز کافر خواهند گشت.»
هوش مصنوعی: در روز قیامت، آنچه در این آیه مطرح شده، به این معناست که برخی از بندگان خدا که در دنیا به عنوان شفیعان و یاریدهندگان شناخته میشدند، در واقع به دشمنانی برای آن کافران تبدیل میشوند. این افراد، در آن روز قدرت بیان و تحلیل پیدا میکنند تا عابدان خود را در آتش جهنم محاکمه کنند و از خدا درخواست مجازات آنها را داشته باشند. همچنین اشاره شده که این افراد به شکل همنوا و همپایه در آتش جهنم قرار میگیرند و به طرز خاصی عذاب خواهند شد، درست مانند کسانی که زکات ندادند و عذاب آنها به وضوح در آتش جهنم نمایان خواهد بود.
هوش مصنوعی: آیا نمیبینی که ما شیطانها را بر کافران مسلَّط کردهایم؟ این به این معناست که ما آنها را با فریب و وسوسه تحت تأثیر قرار دادهایم. همچنین گفته شده است که ما شیطانها را به عنوان عوضی برای کفرشان به آنها دادهایم، مانند اینکه گفته شده: "برای آنها همدمهایی قرار دادیم" و "برای او شیطانی قرار میدهیم که همیشه با او باشد". همچنین میتوان گفت که "ما شیطانها را بر آنها فرستادیم"، به این معنا که آنها را در کنار هم قرار دادیم و از حفاظت آنان چیزی نگرفتیم. عبارتی که میگوید "آنها را به شدت تحریک میکند" به این معناست که آنها را به گونهای تحریک میکند که به گناه اقدام کنند. واژه "آزّ" به معنی تحریک و لرزه است و به معنای شورش و جوشیدن نیز استفاده میشود.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) در حال نماز بود و دلش به شدت مانند کورهای که از شدت گریه آتش گرفته باشد، دچار التهاب و تلاطم بود.
هوش مصنوعی: و این بیان به این معناست که شیاطین برای کافران توانستهاند وسوسههایی برای آنها ایجاد کنند که آنها را به کفر و شرک سوق دهند و گناهان را بهگونهای آرایش و زیبا نمایش دهند.
هوش مصنوعی: «پس بر آنها شتاب مکنید» این اشاره به قومی است که به مؤمنان و قرآن و پیامبر خدا توهین میکردند و بر همین اساس خداوند از رفتار آنها خشمگین بود و میخواست که به زودی عذاب و هلاکت بر آنها نازل شود.
هوش مصنوعی: پروردگار جهان فرمود: «عجله نکن برای مجازات آنان؛ ما تنها روزها و سالها را برای آنها حساب میکنیم تا زمان آنان به پایان برسد و به جهنم منتقل شوند. برخی گفتهاند که ما اعمال آنان را شمارش میکنیم و نفسهایشان را ثبت میکنیم و به آنها مهلت میدهیم تا گناهانشان بیشتر شود، سپس بر اساس همه این موارد به آنها پاداش خواهیم داد.»
هوش مصنوعی: روزی مأمون سوره مریم را میخواند و در کنار او علما نشسته بودند. زمانی که به آیهای خاص رسید، به محمد بن السماک نگاه کرد و اشاره کرد که او را نصیحت کند. او گفت: اگر نفسها به شمارش درآیند و به هیچ سرانجامی نرسند، چه سریع تمام میشوند.
هوش مصنوعی: در روزی که ما پرهیزکاران را به سوی رحمن گرد هم میآوریم، آنها سوار بر شتران خواهند بود و گفته شده است که بر چهارپایان سوار خواهند شد. "وفد" در اینجا به معنای گروهی است که برای دیدار با پادشاهان و بزرگان آمدهاند. همچنین، این احتمال وجود دارد که "وفد" جمع کلمه "وافد" باشد، همانطور که "صاحب" جمع "صحب" است.
هوش مصنوعی: و ما مجرمان را به سوی جهنم خواهیم راند، همانگونه که چارپایان را سوق میدهند. در اینجا اشاره به این است که مجرمان با خشونت و تحقیر به سمت ذلت هدایت میشوند، مانند شترهای تشنهای که به سوی آب رانده میشوند. «ورداً» به معنای افرادی است که به صورت انفرادی و تشنه به سمت مقصد میروند، زیرا واژه «ورود» به معنای رفع عطش است. در لغتشناسی، «ورداً» به عنوان منبعی ذکر شده و معانی دیگر نیز برای آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این متن گفته شده است که به هر کس سهمی داده میشود و این سهم میتواند به جهنم یا به بهشت تعلق داشته باشد. مؤمنان به بهشت راه مییابند، در حالی که تقواپیشگان به جانب پروردگار خود میروند و مورد احترام و پاداش قرار میگیرند. از سوی دیگر، مجرمان به صورت گروهی و در حالی که تشنه و دچار مشکل هستند، به سوی عذاب سوق داده میشوند.
هوش مصنوعی: علی بن ابیطالب (ع) میگوید: زمانی که این آیه نازل شد، به پیامبر گفتم: ای رسول خدا، من پادشاهان و نمایندگان آنها را دیدم، و ندیدم که نمایندگی باشند مگر اینکه سوار بر مرکب باشند. پس نمایندگی خدا چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ای علی، زمانی که مؤمنان از پیشگاه خداوند برمیگردند، فرشتگان با اسبهای سفید به استقبال آنها میآیند که زینهایشان از طلاست. هر مؤمن لباسی بر تن میکند که ارزش آن با دنیا برابری نمیکند، سپس همه بر مرکبهای خود سوار میشوند و اسبها به سرعت آنها را به سوی بهشت میبرند. فرشتگان آنها را استقبال میکنند و میگویند: «سلام بر شما، خوش آمدید، به درون آن وارد شوید و همیشه در آنجا بمانید».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «ای علی! به کسی که جانم در دست اوست، هنگامی که آنها از قبرهایشان بیرون میآیند، سوار بر شترانی خواهند شد که زینهایشان از طلاست و زیر پایشان نعلهایی از نور خواهد درخشید. آنها بر روی این نعلها حرکت میکنند و به راه خود ادامه میدهند تا به دروازه بهشت برسند.»
هوش مصنوعی: در روز قیامت، وقتی که خداوند پرهیزکاران را به سوی خود میآورد، مؤمن زمانی که از قبرش خارج میشود، با صورت زیبا و بوی خوشی مواجه میشود. او از این موجود سوال میکند که کیستی؟ و موجود پاسخ میدهد: آیا مرا نمیشناسی؟ مؤمن جواب میدهد که نه، فقط بوی خوبی داری و چهرهات زیباست. آن موجود میگوید: من عمل نیک تو هستم، و من همینطور بودم در دنیا و تو مرا بر خود سوار کردی، حالا بیا سوارم شو. این همان معنای آیهای است که به جمعآوری پرهیزکاران اشاره دارد.
هوش مصنوعی: این متن بیان میکند که هیچکس نمیتواند شفاعت کند مگر آنکه در نزد خداوند عهدی داشته باشد. عهد در اینجا به معنای توحید و ایمان به خداست. بنابراین، تنها مؤمنان و موحدان میتوانند شفاعت کنند و برای دیگران نیز شفاعت از طرف آنها امکانپذیر است. همچنین اشاره میشود که مجرمان قادر به شفاعت نیستند و هیچکس نمیتواند برای آنها شفاعت کند. در نهایت، استثنایی وجود دارد که به مؤمنانی اشاره میکند که در نزد خداوند عهد داشته و میتوانند شفاعت کنند.
هوش مصنوعی: شفاعت به معنای واسطهگری است و در اینجا اشاره به این دارد که شفاعتکننده فردا در روز قیامت حاضر میشود و به گروههایی از افراد کمک میکند. واژه شفاعت در زبان پارسی به معنی جفت شدن است. ابن عباس میگوید که فقط کسانی میتوانند شفاعت کنند که به یکتایی خداوند گواهی داده و از هرگونه قدرت و نیرویی غیر از خداوند فاصله گرفته باشند و تنها به خداوند امید داشته باشند.
هوش مصنوعی: ابن مسعود نقل کرده که پیامبر (ص) روزی به اصحابش گفت: آیا هیچکدام از شما نمیتواند هر صبح و شب با خدا عهدی ببندد؟ اصحاب پرسیدند: چگونه چنین کاری ممکن است، ای رسول خدا؟ پیامبر فرمود: هر صبح و شب این کلمات را بگویید: «خداوند، خالق آسمانها و زمین، دانای غیب و شهادت، من در این زندگی دنیوی به تو عهد میبندم که گواهی دهم که هیچ خدایی جز تو نیست و تو شریکی نداری و محمد پیامبر و بندهات است. اگر مرا به خودم واگذاری، به شر نزدیک میشوم و از خیر دور میشوم و جز به رحمت تو اعتماد ندارم. پس برای من نزد خودت عهدی قرار بده که در روز قیامت آن را وفا کنی و به وعدهات عمل کنی». وقتی کسی این را بگوید، بر او نشانی زده میشود و این عهد زیر عرش قرار میگیرد. وقتی روز قیامت فرا میرسد، ندا دهندهای میخواند: کجا هستند کسانی که دارای عهدی نزد خدا هستند؟ و آنها به بهشت وارد میشوند.
هوش مصنوعی: کعب بن عجزة از نبی اکرم (ص) نقل میکند که خداوند متعال فرمود: «هر کس نمازی را در زمانش بخواند و نسبت به آن بیتوجهی نکند، روز قیامت با من ملاقات خواهد کرد و نزد من وعدهای دارد که او را به بهشت ببرم. اما کسی که نماز را در وقتش نخواند و به آن بیاعتنا باشد، روز قیامت با من ملاقات میکند و من به او وعدهای ندارم. اگر بخواهم عذابش میکنم و اگر بخواهم او را میبخشم».
هوش مصنوعی: در این عبارت بیان شده است که گروهی از نصاری و تعدادی از قبایل عرب بر این باور بودند که فرشتگان دختران خداوند هستند؛ به همین خاطر آنها این عقیده را از دید عموم مخفی نگه میداشتند.
هوش مصنوعی: «واقعاً شما کار بزرگی انجام دادهاید» ای محمد به آنها بگو که شما چیزی آوردید «نکبت» که امری زشت و ناپسند است و سخن بزرگ و سنگینی گفتهاید، یعنی کفر بزرگی. و این یک مصیبت بزرگ است که به معنای یک موضوع جدی و مهم است، و گفته میشود که اگر چیزی بزرگ و جدی شود، میگویند که آن موضوع عُظمت دارد.
هوش مصنوعی: آیهای که اشاره شده، درباره حالتهای طبیعی آسمانها و زمین در روز قیامت سخن میگوید. برخی از قراء در خواندن این آیات تفاوتهایی دارند، بهخصوص در نوع تصرف الفاظ. مثلاً در واژه "یکاد" برخی با "یاء" و برخی دیگر با "تاء" آن را میخوانند که دلیلش تأنیث یا مذکر بودن واژهها است. همچنین در ادامه گفته میشود که چگونه آسمانها ممکن است بشکافند و زمین دچار شکستگی شود و حتی کوهها به حالت فروپاشی درآیند. در کل، این آیات توصیفگر وضعیتی بسیار شدید و رعبآور در پایان زمان هستند.
هوش مصنوعی: آنها وقتی گفتند که خداوند فرزندی دارد، آسمانها، زمین، کوهها و تمام موجودات except انسانها و جنها به شدت مضطرب شدند و نزدیک بود که از جای خود حرکت کنند. فرشتگان خشمگین شدند و جهنم برافروخته شد. همچنین گفته شده است که کوهها به یکدیگر ندا میدهند و میپرسند: آیا امروز کسی را دیدهای که یاد خدا کند؟ و در پاسخ میگویند: بله، و به واسطه او خدا را میپوشانند.
هوش مصنوعی: سپس عون گفت: این برای خوبی است. آیا آنها به دروغ و باطل گوش میدهند و به غیر از آنها گوش نخواهند داد؟ سپس این آیه را خواند.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند که هیچ کس به اندازه خداوند صبور نیست نسبت به آزارهایی که به او وارد میشود. مردم او را به داشتن فرزند متهم میکنند، در حالی که او به آنها نعمت میدهد و روزی میرساند. خداوند خود را از نسبت داشتن فرزند پاک میداند و میفرماید: «وَ ما یَنْبَغِی لِلرَّحْمنِ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً» یعنی این امر شایسته او نیست، چرا که او نیازی به فرزند ندارد و نمیتوان او را به داشتن فرزند وصف کرد. زیرا فرزند برای او مناسب نیست و هیچ تقارنی بین او و فرزندان نیست، چون او بینیاز است و به یاری فرزندان و همراهی آنها نیازی ندارد.
هوش مصنوعی: تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، اعم از فرشتگان و انسانها، افرادی که اله و یا فرزند مانند عیسی و عزیر را میدانند، در روز قیامت به سوی خداوند میآیند و به عبودیت خداوند اعتراف میکنند. این اشاره شده زیرا در دنیا، برخی از آنها ادعای خدایی کرده و از اعتراف به عبودیت خداوند سر باز میزنند. اما در روز قیامت، همه آنان به یکسان در اعتراف به عبودیت خداوند خواهند ایستاد و از هر نوع کفر و شرکی که داشتهاند بری میشوند. واژه «آتی» به معنای آماده شدن برای آمدن است و نشاندهنده آینده است.
هوش مصنوعی: در این جمله بیان شده است که خداوند تعداد همه موجودات را در لوح محفوظ به دقت ثبت کرده و شمارش کرده است.
هوش مصنوعی: و آنها را به عدد و شمارش خاصی محاسبه کرده است؛ یعنی علم او شامل شمارش نفسها، اقوال و اعمال، حرکات و سکونهای آنها میشود. در روز قیامت همه آنها به تنهایی و بدون هیچ مال و فرزند و یا یاریکنندهای حاضر خواهند شد.
هوش مصنوعی: عبارت «آتِیهِ» به معنای «به او میآورم» است و به طور کلی، کل عبارت به شیوهای فصیح و واضح بیان شده است.
هوش مصنوعی: افرادی که ایمان آورده و اعمال نیک انجام میدهند، در نزد خداوند رحمان محبتی خاص خواهند داشت. این محبت هم به خود آنها و هم به دیگر مؤمنان در آسمانها و زمین تعلق میگیرد. بعضی بر این باورند که این محبت در روز قیامت آشکار خواهد شد، زمانی که خداوند کینه و عداوت را از دل مؤمنان خارج کند و دوستی حقیقی و خالص بین آنها برقرار شود. همچنین گفتهاند که در روز قیامت ندا دهندهای اعلام خواهد کرد که خداوند شخصی را دوست دارد، بنابراین دیگران نیز باید او را دوست بدارند.
هوش مصنوعی: اما بیشتر مفسران بر این باورند که این محبت در دنیا وجود دارد. سلمان فارسی گفته است: وقتی خداوند بخواهد به بندهای خیری برساند، او را در دین آگاه میکند و او را در دل مردم محبوب میسازد.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: هنگامی که خداوند کسی را دوست میدارد، به جبرئیل میگوید که من فلان شخص را دوست دارم. سپس جبرئیل به اهل آسمانها میگوید که او را دوست داشته باشید و اهل آسمانها نیز او را دوست میدارند. بعد از آن، خدا محبت او را در دل مردم زمین قرار میدهد تا آنها نیز او را دوست داشته باشند. در مورد تنفر نیز همینگونه است.
هوش مصنوعی: براء عازب بیان کرد که پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «ای علی، بگو: خدایا، برای من نزد خود عهدی قرار بده و در دلهای مؤمنان محبتی.» سپس خداوند این آیه را نازل کرد، بهطوری که هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه او علی را دوست دارد.
هوش مصنوعی: هرم بن حیّان میگوید: هیچ بندهای با قلبش به سوی خداوند روی نمیآورد، مگر اینکه خداوند نیز با قلبهای مؤمنان به سوی او میآید و آن بنده را به محبت و رحمت آنان روزی میدهد.
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید که ما قرآن را به زبان تو آسان کردیم و آن را به زبان تو نازل کردیم، تا مؤمنان را بشارت دهی و گروهی را که در بحث و مجادله شدید هستند، هشدار دهی. افرادی که در منازعه خصم قدرتمند و کارکشتهاند، به کسانی اطلاق میشود که به طور مداوم با دیگران درگیر میشوند. در واقع، "لدّ" به معنی سختی در جدل و بحث است و به شخصی که حقیقت را نمیپذیرد و ادعای باطل میکند، نیز اطلاق میشود. خداوند در آیهای دیگر اشاره کرده که او در جدل و خصومت بسیار قوی است.
هوش مصنوعی: نبی اکرم (ص) فرمودهاند: «بیشترین نفرت خداوند از مردان، کسانی هستند که اهل جدل و خصومت هستند».
هوش مصنوعی: سپس او اهل مکه را به وحشت انداخت و گفت: «چقدر از ملتهای قبل از قریش را هلاک کردیم. آیا از آنها هیچکسی را احساس میکنی؟» آیا صدای هیچکدام از آنها را میشنوی؟ صدای ساکت و حرکتی که قابل درک نیست و فقط به طور نا محسوس وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی عذاب ما بر آنها نازل شد، هیچیک از آنها زنده نماند که بتواند ببیند یا صدایی بشنود. گفته شد که آنها مردند و یادشان فراموش شد.
هوش مصنوعی: ابوبکر صدیق در خطبهاش میگفت: آن چهرههای زیبا که به جوانی خود میبالیدند کجا هستند؟ آن پادشاهانی که با زرق و برق به جنگ میرفتند و در مواقع نبرد پیروز میشدند، کجا هستند؟ آن پادشاهانی که شهرها را ساختند و با دیوارها محکم کردند و در آنها شگفتیها به وجود آوردند، کجا هستند؟ آن جوانان نازکنرم که اکنون در دل زمین مدفون شدهاند، چه کسی از آنها را میبیند یا صدایی از آنها میشنود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.