گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» گرامی کردیم ما فرزندان آدم را، «وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ» و برداشتیم ایشان را در دشت و دریا، «وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ» و روزی دادیم ایشان را از پاکها و خوشها، «وَ فَضَّلْناهُمْ» و ایشان را افزونی دادیم، «عَلی‌ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا» بر فراوانی از آنچ آفریدیم، «تَفْضِیلًا (۷۰)» افزونی دادنی.

«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ» آن روز که خوانیم هر گروهی را از مردمان، «بِإِمامِهِمْ» با پیشوایی ایشان، «فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ» هر کس که نامه او در دست راست دهند، «فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ» ایشان آنند که نامه خویش میخوانند، «وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا (۷۱)» و مزد یک فتیل از کردار ایشان نکاهند.

«وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمی‌» و هر که درین جهان از حق بدیدن نابیناست، «فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی‌» او در آن جهان نابیناست، «وَ أَضَلُّ سَبِیلًا (۷۲)» و از نابینا گمراه‌تر.

«وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ» خواستندی و نزدیک بودی که بر تو تباه کردندی و باز گردانیدندی، «عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» از آنچ بر تو فرو فرستادیم از پیغام، «لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنا غَیْرَهُ» تا تو بر ما آن گفتی که ما نگفتیم، «وَ إِذاً لَاتَّخَذُوکَ خَلِیلًا (۷۳)» و گر بودی اینچنین ترا دوست گرفتندی.

«وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ» و اگر نه آن بودی که ما ترا بر جای بداشتیمی، «لَقَدْ کِدْتَ» نزدیک بودی تو و خواستی، «تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ» که بایشان گرائیدی و با ایشان آرمیدی، «شَیْئاً قَلِیلًا (۷۴)» گرائیدنی اندک.

«إِذاً لَأَذَقْناکَ» آن گه بچشانیدیمی ما ترا، «ضِعْفَ الْحَیاةِ» توی از عذاب این جهانی «وَ ضِعْفَ الْمَماتِ» و توی از عذاب آن جهانی، «ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً (۷۵)» آن گه تو بر ما یاری نیافتی.

«وَ إِنْ کادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ» و خواستندی که بشکیزانندی ترا، «مِنَ الْأَرْضِ» از زمین، «لِیُخْرِجُوکَ مِنْها» تا ترا بیرون کنندی از آن، «وَ إِذاً لا یَلْبَثُونَ خِلافَکَ» و آن گه درنگ نیابندی ایشان در آن پس بیرون شد تو، «إِلَّا قَلِیلًا (۷۶)» مگر اندکی.

«سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا» نهاد خداست در کار پیغامبران که پیش از تو بودند، «وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِیلًا (۷۷)» و نتوانی تو که رسول مایی که سنّت ما را از جای بگردانی.

«أَقِمِ الصَّلاةَ» بپای دار نماز، «لِدُلُوکِ الشَّمْسِ» از هنگام در گشتن خورشید، «إِلی‌ غَسَقِ اللَّیْلِ» تا تاریکی شب، «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ» و بپای دار تو نماز بامداد، «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ» که نماز بامداد، «کانَ مَشْهُوداً (۷۸)» فریشتگان روز و فریشتگان شب اندر آن بامداد حاضراند بتو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode