گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ و بنزدیک اوست گنجهای غیب لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ نداند آن را مگر او وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ و میداند هر چه در خشک است و هر چه در آب وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ و بنیوفتد برگی از شاخی إِلَّا یَعْلَمُها مگر میداند آن را وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ و نه تخمی در تاریکیهای زمین او کنده یا افتاده که رست یا نرست وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ و نه هیچ تری و نه هیچ خشکی إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ (۵۹) مگر در نامه‌ای پیدا و پیدا کننده.

وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ و اوست که شما را می‌میراند بشب وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ و میداند آنچه میکردید بروز ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ آن گه شما را از آن خواب می‌برانگیزاند در دانش خویش لِیُقْضی‌ أَجَلٌ مُسَمًّی تا آنکه نامزد کرده شما را سپرده آید، و حق عمر شما بشما گزارده آید ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ آن گه با وی است بازگشت شما ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۶۰) و پس خبر کند شما را بکرد شما که می‌کردید.

وَ هُوَ الْقاهِرُ و اوست فرو شکننده و کم آورنده فَوْقَ عِبادِهِ زبر رهیگان خویش وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً و می‌فرو فرستد بر شما نگهبانان حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تا آن گه که بهر یکی از شما آید مرگی تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا بمیراند او را فرستادگان ما وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ (۶۱) و ایشان نگذارند که وی نفس زند بیش از اندازه.

ثُمَّ رُدُّوا إِلَی اللَّهِ آن گه باز برند ایشان را با خدای مَوْلاهُمُ الْحَقِّ آن خداوند ایشان بر راستی و سزاواری أَلا آگاه بید لَهُ الْحُکْمُ وی را است خواست و کار برگزارد وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِینَ (۶۲) و اوست سبکبارتر همه دانایان و شمارندگان.

قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ گوی کیست که می‌رهاند شما را مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ از تاریکیهای خشک و آب و درماندگیها در دشتها و کشتیها؟ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً میخوانید او را بزاری در آشکارا و در نهان لَئِنْ أَنْجانا میگویند: اگر برهانی ما را مِنْ هذِهِ ازین که در آن افتادیم لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ (۶۳) تا باشیم از سپاس داران باشیم.

قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْها گوی اللَّه می‌رهاند شما را از آن وَ مِنْ کُلِّ کَرْبٍ و از هر تاسایی و هر اندوهی ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ (۶۴) پس آن گه از اسباب با وی انباز می‌آرید.

قُلْ هُوَ الْقادِرُ گوی او توانا است عَلی‌ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ بر آنکه بر شما انگیزد عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ عذابی از زبر شما أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ یا عذابی از زیر پایهای شما أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً یا شما را در آمیزد و در هم او کند جوک جوک وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ و بچشاند شما را زور و رنج یکدیگر انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ درنگر چون می‌گردانیم سخنان خویش از روی بروی لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ (۶۵) تا مگر دریابند.

وَ کَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ و قوم تو آن را می‌دروغ شمارد و ترا نااستوار وَ هُوَ الْحَقُّ و آن راست است و درست قُلْ لَسْتُ عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ (۶۶) گوی من بر شما کارساز و کار توان و کاردار نه‌ام.

لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ پیدا شدن هر بودنی را هنگامی هست وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۶۷) و آری آگاه شید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode