گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: قُلْ گوی یا محمد أَ رَأَیْتَکُمْ چه بینی إِنْ أَتاکُمْ اگر بشما آید عَذابُ اللَّهِ عذاب خدای أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ یا بشما آید رستاخیز أَ غَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ جز از اللَّه خدایی دیگر خواهید خواند؟! إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۴۰) تا خوانید اگر راست می‌گویید.

بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ نخوانید، بلکه اللَّه را خوانید فَیَکْشِفُ و باز برد از شما ما تَدْعُونَ إِلَیْهِ آنچه وی را با آن میخوانید که باز برد إِنْ شاءَ اگر خواهد وَ تَنْسَوْنَ و گذارید و فراموش کنید ما تُشْرِکُونَ (۴۱) هر چه انباز میخوانید.

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا و ما پیغام فرستادیم إِلی‌ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ بگروهانی پیش از تو فَأَخَذْناهُمْ تا ایشان را فرا گرفتیم بِالْبَأْساءِ ببیم و شمشیر وَ الضَّرَّاءِ و بتنگی و بد حالی لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ (۴۲) تا مگر در زارند.

فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ چرا نه چون بایشان رسید بَأْسُنا زور گرفتن ما تَضَرَّعُوا در زاریدندی وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ لکن سخت گشت دلهای ایشان، وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ و برآراست ایشان را دیو، و بایشان نیکو نمود، ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۴۳) آنچه میکردند.

فَلَمَّا نَسُوا چون بگذاشتند ما ذُکِّرُوا بِهِ آنچه ایشان را پند دادند بدان، فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باز گشادیم بر ایشان أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‌ءٍ درهای همه چیز از کامهای ایشان حَتَّی إِذا فَرِحُوا تا آن گه که شاد بیستادند بِما أُوتُوا بآنچه ایشان را دادند أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فرا گرفتیم ایشان را ناگاه فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ (۴۴) و ایشان از راحت نومیدان.

فَقُطِعَ بریده شد دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا دنبال ایشان و بیخ آن گروهی که بر خویشتن ستم کردند وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (۴۵) که این کار را پس آوردی نیست.

قُلْ أَ رَأَیْتُمْ گوی چه بینید إِنْ أَخَذَ اللَّهُ اگر بستاند اللَّه سَمْعَکُمْ وَ أَبْصارَکُمْ شنوایی شما و بینایی شما وَ خَتَمَ عَلی‌ قُلُوبِکُمْ و مهر نهد بر دلهای شما تا از دانش و آگاهی تهی ماند مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ آن کیست آن خدای جز از اللَّه یَأْتِیکُمْ بِهِ که شما را آن شنوایی و بینایی و دانایی باز آرد؟ انْظُرْ در نگر کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ چون میگردانیم سخنان ایشان را ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ (۴۶) آن گه پس ایشان باز بر می‌گردند از نیوشیدن و پذیرفتن.

قُلْ أَ رَأَیْتَکُمْ گوی چه بینید إِنْ أَتاکُمْ عَذابُ اللَّهِ اگر بشما آید عذاب خدای بَغْتَةً در نهان ناگاه أَوْ جَهْرَةً یا آشکارا هَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (۴۷) هلاک کنند مگر گروه ستمکاران بر خویشتن.

وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ و نفرستادیم فرستادگان را إِلَّا مُبَشِّرِینَ مگر شادمانه کنندگان بوعد وَ مُنْذِرِینَ و بیم نمایندگان بوعید فَمَنْ آمَنَ هر که بگروید وَ أَصْلَحَ و کردار خود را نیک کرد فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۴۸) نه بیم است بر ایشان فردا و نه اندوه.

وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا و ایشان که دروغ شمردند سخنان ما یَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بایشان رسد عذاب، بِما کانُوا یَفْسُقُونَ بآنچه از فرمانبرداری بیرون شدند.

قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ بگو نمی‌گویم شما را عِنْدِی خَزائِنُ اللَّهِ که بنزدیک من است خزینه‌های خدای وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ و من غیب ندانم وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ و شما را نمیگویم که من فریشته‌ام. إِنْ أَتَّبِعُ پی نمی‌برم إِلَّا ما یُوحی‌ إِلَیَّ مگر بآن پیغام که بمن فرستند قُلْ هَلْ یَسْتَوِی گوی که یکسان بود هرگز الْأَعْمی‌ وَ الْبَصِیرُ نابینا و بینا؟ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ در نیندیشید ؟!