در خواب گه از دل به شب آتش بیزم
چون خاکستر هر روز ز آتش خیزم
هر گه که کند عشق تو آتش تیزم
چون شمع ز درد بر سر آتش ریزم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
در خواب گه از دل به شب آتش بیزم
چون خاکستر هر روز ز آتش خیزم
هر گه که کند عشق تو آتش تیزم
چون شمع ز درد بر سر آتش ریزم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب زار به جای بستر آتش ریزم
چون خاکستر به روز از آتش خیزم
هر گه که کند عشق تو آتش تیزم
از درد چو شمع بر سر آتش بیزم
در خوابگه از دل شب آتش بیزم
چون خاکستر به روز ز آتش خیزم
هر گه که کند عشق تو آتش تیزم
چون شمع ز درد بر سر آتش ریزم
هم جور کشم بتا و هم بستیزم
با مهر تو مهر دگری نامیزم
جانی دارم که بار عشقت بکشد
تا در سر کارت نکنم نگریزم
رویی نه که از هوای او بگریزم
پشتی نه که با فراق او بستیزم
صبری نه که با وصال او بنشینم
برگی نه که چست از سر او برخیزم
با بخت گرفتم که بسی بستیزم
از سایهٔ آفتاب چون بگریزم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.