گنجور

 
 
 
عنصری

ای دل چو بغمهای جهان درمانم

از دیده سرشکهای رنگین رانم

خود را چه دهم عشوه یقین میدانم

کاندر سر دل رسد به آخر جانم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

یک روز بیوفتی تو در میدانم

آن روز هنوز در خم چوگانم

گفتی سخنی و کوفتی برجانم

آن کشت مرا و من غلام آنم

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
عین‌القضات همدانی

ای عشق چرا همی نهی بر جانم

باری که بدست کشیدنش نتوانم

من بنده مطیع آن چنان فرمانم

زنهار مده ز دست خود آسانم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عین‌القضات همدانی
انوری

در خدمت تست عقل و هوش و جانم

گر پیش برون روم ور از پس مانم

اقبال نیم که سال وماه و شب و روز

واجب باشد که در رکابت رانم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مهستی گنجوی

هم مستم و هم غلام سرمستانم

بیزار ز زهد و بنده ایمانم

من بنده آن دمم که ساقی گوید

یک جام دگر بگیر و من نستانم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه