گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ای بزرگی که در همه احوال

ناصر تو خدای بیچونست

کمترین پایه ای ز همت تو

برترین موضعی ز گردونست

خلق تو جسم عنبر ساراست

لفظ تو رشک در مکنونست

روز تأیید تو در اقبال است

ماه اقبال تو بر افزونست

سفر تو چو عید فرخنده است

عید تو چون سفر همایونست

 
 
 
مسعود سعد سلمان

او نه زین پر دلان اکنونست

که به مردی ز رستم افزونست

کمال‌الدین اسماعیل

نظم و نثر سخن برابر نیست

گرچه هر یک چو دّر مکنونست

سخن نثر اگرچه بس نغزست

کار منظوم خود دگر گونست

آن نبینی که آهن بی قدر

[...]

اوحدی

میتوانش فروخت، گردونست

کشتن او ز عقل بیرونست

ابن یمین

حالت مال و علم اگر خواهی

تا بدانی که هر یکی چونست

مال دارد چو بدر روی به کاست

علم چون ماه نو در افزونست

رفع را بین که حق ادریس است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه