گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ای آنکه به رخساره ارغوانی

نوشین لبی و شیرین زبانی

بازار تو خود همچو آسمانست

زیرا که تو چون ماه آسمانی

فرمان نکویان همه تو را شد

زیرا که تو سالار نیکوانی

این را به لطافت همی فروشی

آن را به سیاست همی دوانی

گر طره ز بهر بهانه داری

بر تخته سیمین چرا نشانی