گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

عاشقان را چو نامه باز کنید

نام من بر سرش طراز کنید

زهد رفته ست، ای مسلمانان

باده نوشید و چنگ ساز کنید

گر شما دین عاشقان دارید

بعد از این پیش بت نماز کنید

گاه مردن شنیدم از محمود

گفت، «رویم سوی ایاز کنید»

من غلام شمایم، ای خوبان

بکشم، گر هزار ناز کنید

چند باشید مست حسن، آخر

چشمها را ز خواب باز کنید

دیده باشید آن جوان مرا

صفتش پیش بنده باز کنید

با چنان قامت، ای صنوبر و سرو

شرم ناید که پا دراز کنید

بشنوید این حکایت خسرو

پیش آن سرو سرفراز کنید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode