وفا ز یار جفاکار چون نمی آید
جفا ز یار وفادار هم نمی شاید
جفا چه باشد و نام وفا که باز برد؟
به حضرتی که دو عالم به هیچ برناید
مرا ز جمله جهان صحبت تو می باید
ترا ز خدمت من ذره ای نمی باید
به رغم خاطر من قول دشمنان کردی
چه طالعی ست مرا آه، تا چه پیش آید؟
منوش می به حریفان سفله طبع خسیس
که تا به وقت خمارت صداع نفزاید
به آبروی محبت که بی غرض بشنو
که از مصاحب ناجنس هیچ نگشاید
بترس از آه دل من که مبتلای توام
به سالها دگرت کی چو من به دست آید
به روز وصل تو دارد خبر، دل شادی
مرا دو دیده شب هجر خون بپالاید
اگر چه خلوت خسرو منور است، ولی
به جز حضور تواش هیچ در نمی باید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی دلپریشانی و درد عاشقانهی شاعر به واسطهی وفای یار و جفای اوست. شاعر میگوید که اگرچه وعدههای دلشکستهای شنیده، اما در نهایت امیدی به بهبود رابطه ندارد. او از حسادت و خیانت شاکی است و احساس میکند که تنها از صحبت با محبوبش آرامش مییابد. همچنین، شاعر نسبت به عاقبت درد و رنجهایش هشدار میدهد و اشاره میکند که اگرچه زندگی را با عشق او روشن میبیند، اما در غیاب او دلی پر از درد و اشک دارد. در نهایت، شاعر میگوید که در این خلوت، تنها وجود محبوب میتواند او را آرام کند.
هوش مصنوعی: وفا از یاری که خیانت میکند، نمیتواند انتظار برود. همچنین، خیانت از یاری که وفادار است، درست نیست.
هوش مصنوعی: سختی و بیوفایی چیست و نام وفا چه مفهومی دارد؟ وقتی که به کسی همچون او، که ارزشش از دو جهان بالاتر است، آسیب برسد.
هوش مصنوعی: از تمام دنیا فقط صحبت تو برای من ضروری است و اینکه من از خدمت تو حتی ذرهای را نمیخواهم.
هوش مصنوعی: تو به خاطر من بر ضد دلم قول کسانی را پذیرفتی؛ چه بدشانس هستم من! آه، ببینیم چه پیش خواهد آمد.
هوش مصنوعی: از نوشیدن مشروب با افرادی که خسیس و بیمقدار هستند، بپرهیز، زیرا تا زمانی که حال و هوای خوشی داری، هیچ چیزی به تو نمیافزاید.
هوش مصنوعی: به خاطر حرمت محبت، به بیغرضی گوش کن که از همنشینی با افراد ناباب هیچ چیز خوبی به دست نخواهی آورد.
هوش مصنوعی: از ناله و غم دل من بترس؛ زیرا که من سالهاست به تو دلبستهام و نمیدانم آیا روزی دیگر کسی مانند من به این عشق دچار خواهد شد یا نه.
هوش مصنوعی: در روزی که به وصال تو میرسیم، دل شاد من به خاطر دوری شبانه، اشکهایی از سر ندامت و غم خواهد ریخت.
هوش مصنوعی: اگرچه مکان خسروها روشن و زیباست، اما جز تو کسی نباید در آنجا حضور داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آید او را چون من بناخوشی باشم
مرا که خوشی او بود ناخوشی شاید
مرا چو گریان بیند بخندد از شادی
مرا چو کاسته بیند کرشمه بفزاید
دلم ز اندوه بی حد همی نیاساید
تنم ز رنج فراوان همی بفرساید
بخار حسرت چون بر شود ز دل به سرم
ز دیدگانم باران غم فرود آید
ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا
[...]
زهی سزای محامد محمد بن خطیب
که خطبهها همی از نام تو بیاراید
چنان ثنای تو در طبعها سرشت که مرغ
ز شاخسار همی بیثبات نسراید
ز دور نه فلک و چار طبع و هفت اختر
[...]
بهار باز جهان را همی بیاراید
جمال چهرهٔ بستان همی بیفزاید
بسان جلوه گران گوش و گردن گیتی
بگونه گونه جواهر همی بیاراید
سحاب روی شکوفه همی بیفروزد
[...]
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.