سودای دیدن تو ز دیدن نمی رود
عشق رخت به جور کشیدن نمی رود
می آیی و همی تپم از دور، چون کنم؟
کاین زار مانده جان، به تپیدن نمی رود
از وی چه کم شود، ز رخ ار جان دهد به خلق
حسن است خانه سوز، خریدن نمی رود
بیداریم بکشت وه، ای ساربان، خموش
کاین سوزم از فسانه شنیدن نمی رود
می بینمش ز دور، نیم سیر، چون کنم؟
چون تشنگی آب ز دیدن نمی رود
خسرو، تو لاف زهد به خلوت چه می زنی؟
کاین آرزو به گوشه خزیدن نمی رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس شدید عشق و دلتنگی شاعر اشاره دارد. شاعر از شوق دیدن معشوق سخن میگوید و توضیح میدهد که این عشق و تمایل به دیدن او، هرگز از دلش نمیرود. او میگوید که حتی اگر جانش را هم به خاطر دیدن معشوق فدای کند، چیزی از زیبایی او کم نخواهد شد. همچنین، او به تشنگی و انتظارش برای دیدن معشوق تشبیه میکند و بیان میکند که حتی در خواب هم این احساسات از او دور نمیشوند. در نهایت، به افرادی که به زهد و معنویت خود میبالند، انتقاد میکند و میگوید که این نوع فضایل نمیتوانند جایگزین عشق و محبت واقعی شوند.
هوش مصنوعی: عشق به تو باعث شده که حتی با دیدن دیگران هم به یاد تو باشم و هیچ چیزی نمیتواند از دلم برود. چهرهات به قدری زیباست که نمیتوانم به چیز دیگری فکر کنم.
هوش مصنوعی: تو میایی و من از دور دلم به شدت میتپد، چه کار کنم؟ زیرا این روح رنجور، دیگر توان و جانی برای تپیدن ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد جانش را هم فدای زیبایی کند، هیچ چیز از او کم نمیشود. زیبایی او همچون آتش سوزان است که نمیتوان به سادگی به دست آورد.
هوش مصنوعی: ای ساربان، سکوت کن، زیرا من از داستانهایی که میشنوم سوزان و ناآرام هستم.
هوش مصنوعی: او را از دور میبینم، ولی چه کنم که دل شکستهام. احساس تشنگیام از دیدن او کم نمیشود.
هوش مصنوعی: خسرو عزیز، چرا در تنهایی خود از زهد و سادهزیستی حرف میزنی؟ زیرا این خواسته و آرزو با نشستن در یک گوشه به دست نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.