دل در هوایت، ای بت عیار، جان دهد
چون بلبلی که دور ز گلزار جان دهد
از رشک زلف غالیه سای تو هر شبی
گر جان بود به نافه تاتار جان دهد
ابرو دو تا شده ست بر آن چشم پر خمار
چون مشفقی که بر سر بیمار جان دهد
ای ناخدای ترس، بران خسته رحم کن
کز شوق آن دو لعل شکربار جان دهد
دامن کشان شبی به سر کوی من برآی
تادل به زیر پای تو ایثار جان دهد
یارب تو جان به سرو سهی ده که در چمن
هر لحظه پیش آن قد و رفتار جان دهد
خسرو به غمزه تو دهد جان چنان که کس
بر دست شحنگان ستمگار جان دهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.