دوش ناگه به من دلشده آن مه برسید
دل به مقصود خود المنت لله برسید
باز می گفتمی افسانه هجران با خویش
تا بدان لحظه که بالای سرم مه برسید
از پی کوری آن کس که نیارد دیدن
مژده نور بصر بر من آگه برسید
آمد آن روشنی چشم به استقبالش
مردم دیده روان تا به سر ره برسید
آمد آن ساده زنخ، بر من بیهوش زد آب
بر من تشنه نگه کن که چسان چه برسید؟
گریه بر سوز منش آمده بر سوختگان
آن چه باران کرم بود که ناگه برسید
دل ستد از من بیمار و به پرسش نامد
چون خبر یافت که جان می دهم، آنگه برسید
می کشیدم سر زلفش ز قفا جانب روی
تا شب تار به نزدیک سحرگه برسید
خسروا، گر رسد ابله به بهشتی چه عجب؟
عجب این بین که بهشتی سوی ابله برسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ لحظهای ناگهانی و زیبا است که شاعر به محبوبش میرسد. شاعر از شوق و هیجان خود میگوید که چگونه در انتظار او بوده و احساسات مختلفی را تجربه کرده است. او به یاد میآورد که چطور در غم جدایی و هجران بوده و حالا نور عشق و زندگی به او بازگشته است. محبوب به آرامی و بهروشنی به او نزدیک میشود و دل او را به تسخیر در میآورد. شاعر همچنین به زیباییهای عشق و تحولی که در وجود او بهوجود میآید اشاره میکند و در نهایت، به تصوری از عشق که همه را تحت تأثیر قرار میدهد، میپردازد.
هوش مصنوعی: دیروز ناگهان آن معشوق به من رسید و قلبم به آرزویش دست یافت.
هوش مصنوعی: من همچنان از جدایی و دلتنگی با خود صحبت میکردم تا زمانی که مهی زیبا بر سرم سایه انداخت.
هوش مصنوعی: به دنبال فردی هستم که نتواند زیباییها را ببیند و امیدوارم خبر خوشی برای من فرابرسد که من هم بتوانم از نور بینایی لذت ببرم.
هوش مصنوعی: نور چشمی که به استقبالش آمده، مردم با دیدن او شاداب و سرزنده شدهاند تا زمانی که به پایان مسیر برسد.
هوش مصنوعی: یک زن ساده و زیبا به من نزدیک شد و بیخبر از حال من که تشنهام، به من نگاه کرد و میپرسد که چه بر سر من آمده است.
هوش مصنوعی: گریهام ناشی از درد و اندوهم بر سوختگان است. همانند بارانی که به طور ناگهانی بر زمین خشک میبارد، احساساتم به یکباره بر من نازل شده است.
هوش مصنوعی: دل بیمار من را گرفت و به سوال آمد. وقتی فهمید که من در حال مرگ هستم، نزد من آمد.
هوش مصنوعی: موهای او را از پشت سرش میگرفتم و به سمت رویش میکشیدم تا شب تار به نزدیک صبح برسد.
هوش مصنوعی: اگر فردی نادان به بهشت برسد، جای تعجبی نیست. اما تعجب آور این است که یک نفر از بهشت به سوی نادان بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.