عاشقان خون جگر شربت مقصود کنند
ای خوش آن گریه که گه دیر و گهی زود کنند
وصل جویان که دم از عشق برآرند روند
چون گدایان که دعای غرض آلود کنند
باده کش دوزخیان، بهتر ازین متقیان
کز پی خلد برین طاعت معبود کنند
ناله سوختگان هست سرود ماتم
اجر آن به که گهی خلوت مقصود کنند
نیست بی یوسف خود رغبت بستان ما را
بلبلان، گر به چمن نغمه داود کنند
چه زیان دارد، اگر دلشدگان از تو گهی
زان زیان کار دو چشمت نظر سود کنند
من خسی را که بسوزند به کویت، غم نیست
غم از آنست که پیش در تو دود کنند
حق من در تو نگاهی ست سر رود دو چشم
که ز گریه حق خسرو همه نابود کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.