برهم بماند دیده، کس ازان سوار نامد
خبری ز خود ندام که خبر زیار نامد
چه کنم، اگر چو نرگس نکنم سفید دیده
که ز شاخ آرزویم به جز انتظار نامد
منم و نوای ناله، شب هجر و رقص گریه
چه کنم سرود شادی که دل فگار نامد
به نهال صبر عمری ز دو دیده آب دادم
تو ز بخت شور من بین که کهی به بار نامد
به چه بندم این دو دیده که دو رخنه بلا شد
ز ره تو با صبا هم قدری غبار نامد
به جفا مگو دلم را که کجا رسیدی اینجا؟
به کمند برد زلفت که به اختیار نامد
دل خلق پاره پاره نگری ز نالش من
که به جز جراحت دل ز فغان زار نامد
بشکست قلب ما را صف کافران غمزه
حشم خرد روان شد که به هیچ کار نامد
به دلم نشسته پیکان، مزن، ای حکیم، طعنه
که ترا به پای نازک خله ای ز خار نامد
نه که بیهده ست خسرو، دل رفته باز جستن
که ز رفتگان آن کو یکی از هزار نامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.