ما نخواهیم از غم خود کاشنا بیرون برد
آشنا هم زین رخ پر خون ما بیرون برد
در هوایش آنکه پندم می دهد، گر بیندش
دانمش مرد، ار سر خود زین هوا بیرون برد
دوش گفتندم کت آن سلطان خوبان یاد کرد
پیش این سودا که از جان گدا بیرون برد؟
نوش باد آن مست را باده که در هنگام نوش
دعوی زهد از سر صد پارسا بیرون برد
گفتمی اول که در جانت کشم، آن لحظه ای
کیست کو بشکافد این جان و ترا بیرون برد؟
خاک خواهم شد به کویت، خاک بر فرق صبا
از سر کوی تو، گر خاک مرا بیرون برد
مردم از پیچش که نی زلفش ز جان بیرون رود
نی کسی جانم ازین دام بلا بیرون برد
می کند بیرون و می گوید، مرو از در برون
خسروا، بین کاین لطیفه هر کجا بیرون برد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان غم و درد عاشقانه پرداخته و نشاندهنده احساسات عمیق شاعر است. شاعر اعلام میکند که نمیخواهد از درد و غم خود خارج شود و حتی آشنا نیز نمیتواند او را از این حال و هوا بیرون ببرد. او به این فکر میکند که عشق و یاد معشوق او را درگیر کرده و هیچکس نمیتواند او را از این وضعیت نجات دهد. شاعر همچنین به می و مستی اشاره میکند که میتواند روح زاهدی را از زهدش جدا کند. در نهایت، او به تمایلش برای فدای غیرت و عشق در کوی معشوق اشاره کرده و پیوسته حس میکند که نمیتواند از چنگال عشق رهایی یابد.
هوش مصنوعی: ما نمیخواهیم که از غم خود کسی را آگاه کنیم، حتی آشنایان هم نمیتوانند از چهرهی خونین ما بفهمند که چه حالتی داریم.
هوش مصنوعی: در هوای او، اگر کسی به من نصیحت میکند، وقتی او را ببینم میفهمم که مردی کاردان است، حتی اگر خودش به خاطر این هوا از حال و وضعیت بیرون برود.
هوش مصنوعی: دیروز به من گفتند که آن پادشاه زیباییها به یاد من است. آیا این عشق و دلبستگیام را که باعث شده از جانم بیفتم، فراموش کرده است؟
هوش مصنوعی: این شعر به تشویق نوشیدن باده و لذت بردن از آن میپردازد و به نوعی میگوید که در زمان نوشیدن، شخص مست میتواند از ادعاهای زهد و پرهیزگاری افرادی با شرایط ظاهری پارسا فاصله بگیرد و هویت واقعیاش را در لحظه احساس کند. این به معنای تایید شادی و آزادگی در زندگی است.
هوش مصنوعی: گفتم که اولین بار میخواهم درونت را درک کنم. آن لحظه چه کسی است که بتواند این روح را بشکافد و تو را از آن بیرون بیاورد؟
هوش مصنوعی: من به عشق تو آنقدر فانی میشوم که به خاک کوی تو تبدیل خواهم گشت. حتی اگر نسیم صبح، خاک من را از اینجا ببرد، باز هم به عشق تو آغشتهام.
هوش مصنوعی: مردم از پیچیدگی و زیبایی زلف او به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهاند و هیچکس نمیتواند جان من را از این دامی که برایم ایجاد شده است نجات دهد.
هوش مصنوعی: او از در بیرون میرود و میگوید: ای خسروا، نرو! ببین که این لطیفه را هر جا میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.